دست خدا را در فتح میمک دیدیم
کد خبر: 4114638
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۵
خاطراتی از عملیات ضربت ذوالفقار

دست خدا را در فتح میمک دیدیم

چهل‌و‌پنجمین مراسم خاطره‌گویی و گرامیداشت شهدا، با یاد شهدای عملیات «ضربت ذوالفقار» در معراج‌الشهدای شهر قزوین برگزار شد.

شهید امیر خالقی

به گزارش ایکنا از قزوین، چهل‌و‌پنجمین مراسم خاطره‌گویی و گرامیداشت شهدا به‌ مناسبت یادبود شهدای عملیات «ضربت ذوالفقار» در معراج‌الشهدای شهر قزوین برگزار شد. در ابتدای این برنامه محمدعلی حضرتی، رزمنده دفاع‌مقدس که اجرای برنامه را نیز برعهده داشت گفت: ۴۱ سال پیش در چنین ایامی اتفاقی مهم در عرصه دفاع مقدس صورت گرفت که در کمال تأسف پس از گذشت چهار دهه همچنان این موضوع در استان قزوين مسکوت مانده است.

وی به یادآوری عملیات «ضربت ذوالفقار» در منطقه میمک پرداخت و اظهار کرد: آنچه تلخی عملیات ناموفق نصر خوزستان و شهادت دانشجویان پیرو خط امام و شهید حسین‌ علم‌الهدی را از بین برد عملیات «ضربت ذوالفقار» در منطقه عمومی میمک بود، از معدود عملیات‌هایی که از ۲۱ دی ماه تا ۲۱ بهمن ماه به مدت یک ماه به‌طول انجامید و مناطق دائماً بین ایران و عراق دست به دست می‌شد.

این رزمنده دفاع مقدس با اشاره به اینکه میمک یک منطقه استراتژیک بود، خاطرنشان کرد: در مذاکرات ۱۹۷۵ که به قرارداد الجزایر منجر شد ایران موفق شد حق کشتیرانی در اروند رود را از عراق بگیرد ولی ملزم شد برخی از پاسگاه‌های منطقه میمک را تخلیه کند.

وی ادامه داد: این منطقه استراتژیک در جنگ‌های مرزی ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۳ بارها بین ایران و عراق دست‌به‌دست شده و تقریباً از پیروزی انقلاب تا شهریور ۱۳۵۹ عراقی‌ها بیش از ۲۰۰ عملیات در منطقه عمومی میمک علیه ایران انجام دادند که تعرض‌های مرزی و زد و خورد بین پاسگاه‌ها از جمله آن‌ها بود و ثبت حدود ۲۳۰ شهید و بیش از ۵۶۰ مجروح و ۱۰ اسیر پیش از شروع جنگ تحمیلی طی یک‌ سال‌و‌نیم نشان از اهمیت آن منطقه دارد.

حضرتی بیان کرد: میمک از مناطقی است که پس از تسلط نیروهای ایران بر آن، صدام در منطقه حاضر شده و شخصاً طناب توپ‌ها را کشید و دستور داد آنقدر آتش بریزند تا ایرانیان منطقه را ترک کنند.

حضرتی

وی تصریح کرد: اما همت دو فرمانده قزوینی «اکبر پورقناد» فرمانده وقت سپاه پاسداران قزوین و «منوچهر مهجور» فرمانده عملیات سپاه قزوین کارستان کرد و با حضور مربیان متخصص، آموزش نظامی صحیح و سنجیده را در سپاه قزوین پایه‌گذاری کردند که توان نظامی و فرماندهی رزمندگان قزوینی در طول جنگ از آن آموزش‌ها سرچشمه گرفت و حاصل آن تربیت سه دوره نیروی رسمی سپاه با مبانی و تکنیک‌های جنگ پارتیزانی بود.

این رزمنده دفاع‌ مقدس افزود: سکوتی که منابع مکتوب در رابطه با نقش رزمندگان قزوین در منطقه میمک انجام دادند سبب شد تا جلسه به یاد شهدای این عملیات باشد؛ شهید امیر خالقی، شهید یوسفعلی حیدری، شهید هادی نجفی، شهید فضل‌الله سیفی پورزمانی، شهید صادق سلیمانی، شهید محمدباقر درزی رامندی، شهید رضا زرآبادی، شهید اصغر مضفری، شهید ابوالفضل خوئینی، شهید سیدمحمد خضری، شهید نصیر عظیمی، شهید احمد حسینی، شهید محمدعلی ظاهری، شهید ایرج زرآبادی، شهید حسین درزی صالحی‌فر و شهید محمدحسین رجبعلی شهدای والامقام قزوینی در عملیات آزادسازی میمک هستند.

اولین شهید و مفقودالاثر منطقه میمک

رضا صدیقی، رزمنده قزوینی دفاع مقدس، در این مراسم گفت: ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بیش از هزار و ۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک ما با عراق مورد تهاجم نیروهای بعثی قرار گرفت که میمک بیش از هر منطقه دیگری مورد توجه دشمنان بود.

وی بیان کرد: منطقه عمومی میمک بین ایلام و مهران قرار دارد، ۲۰ کیلومتر پس از ایلام، سه‌راهی صالح‌آباد، دست راست منطقه عمومی سَرنی قرار دارد و پس از آن منطقه عمومی میمک رؤیت می‌شود که صد روز پس از شروع جنگ مورد تهاجم نیروهای بعثی قرار گرفت و سومین مأموریتی که برای رزمندگان سپاه قزوین صادر شد اعزام به منطقه عمومی میمک بود.

صدیقی

این همرزم شهید امیر خالقی اظهار کرد: اولین گمنام منطقه میمک شهید امیر خالقی است، ۱۷ دی ۱۳۵۹ با تجهیزات کامل وارد منطقه شدیم و ۲۰ دی ۵۹ عملیات آزادسازی میمک شروع شد، نیروهای ارتش و عشایر منطقه ایلام هم حضور داشتند، که طی چند روز تپه‌ سعید و تپه اسحاق را گرفتیم و در همان روز‌ها امیر خالقی مفقودالاثر شد و تاکنون هیچ نشانی از آن رزمنده شهید به ما نرسیده است.

کبوترم پر کشید و رفت

مادر شهید امیرخالقی خطاب به رزمندگان حاضر در این مراسم گفت: سال‌ها آرزو داشتم محفلی برای فرزند شهیدم برگزار شود، احساس کردم فرزندم را از یاد برده‌اند اما خدا را شکر امشب در این جلسه دلگرم شدم.

وی با بیان اینکه من و همسرم حتی تا منطقه میمک به دنبال امیر رفتیم، گفت: من به محل شهادت امیر رسیدم، رفتم تا نشانی از فرزندم پیدا کنم، اما اثری از فرزندم به جای نمانده، سال‌هاست منتظرم خبری از فرزندم بیاید و باز هم انتظار می‌کشم اما پدرش دیگر این دوری را طاقت نیاورد.

مادر شهید خالقی

این مادر شهید افزود: امیر کبوتری بود که پر کشید و رفت، مظلوم بود، هرگز در دید دیگران کاری انجام نمی‌داد و همواره گمنام عمل می‌کرد حتی نخواست سنگ و نشانی از او در مزار شهدا وجود داشته باشد. برای امیرم حج به‌جای آوردم، لحظه‌شماری می‌کنم یا بیاید و یا دست مرا بگیرد و از اینجا ببرد.

زیبایی باطن و چهره‌ ملکوتی امیر خالقی

محمد ایزدی، همرزم شهید امیر خالقی نیز در این برنامه خاطرنشان کرد: شهید خالقی انسانی مؤمن، عارف مسلک، ساده‌زیست، متین، باوقار و آرام بود که باطن زیبایش چهره‌ای ملکوتی و دلنشین برایش ساخته بود، اسفند ۱۳۴۰ در خیابان عارف قزوین به دنیا آمد و ۱۳۵۹ به شهادت رسید، شبانه با نور شمع عبادت و راز و نیاز می‌کرد و شب‌ها آجر را بالش زیر سرش می‌کرد تا با آسایش خو نکند، حقوق دریافتی از سپاه را خرج فقرا می‌کرد و چیزی برای خود نگه‌ نمی‌داشت.

وی گفت: در دوره آموزش سپاه با هم آشنا شدیم، دی ۵۹ با هم به میمک اعزام شدیم و روز مفقودالاثری امیر با هم بودیم، پس از آن اخبار متعددی از حضور امیر خالقی در اسارت بعثی‌ها به ما می‌رسید و احتمال اینکه در دوران اسارت به شهادت رسیده باشد هم بسیار است.

خاطره‌ای از آن روزها

یدالله درزی، از رزمندگان عملیات آزادسازی میمک با بیان خاطره‌ای از آن روزها، تصریح کرد: شبی در ارتفاعات تپه اسحاق همراه با آقای فصیح‌رامندی نگهبانی می‌‌دادیم، پاسبخش گفت صدای پای عراقی‌ها شنیده می‌شود، داخل کانالی که کنده بودیم حرکت می‌کردیم و گاهی گوشمان را کف کانال می‌گذاشتیم که اگر آمدند صدای پایشان را بشنویم چون اگر می‌رسیدند فقط سر می‌بریدند.

یدالله درزی

وی ادامه داد: شب سکوت و تاریکی محض بود هر یک مأمور نگهبانی یک سمت شدیم، نارنجک هم آماده کرده‌ بودیم، که اگر به ما حمله کردند نارنجک‌ها را پرتاب کنیم، به یک باره گروه سی‌ چهل‌ نفره عراقی‌ها ما را محاصره کردند نارنجک اول را انداختم منفجر شد و صدایشان به هوا رفت و کسی هم کنار من روی زمین افتاد و عراقی‌ها باز هم در حال نزدیک شدن بودند.

این رزمنده سال‌های دفاع مقدس گفت: دستم می‌لرزید و اگر نارنجک را پرتاب می‌کردم علاوه بر عراقی‌ها خودم و حاج فصیح هم کشته می‌شدیم اما در نهایت ناباوری نارنجک منفجر شد و عراقی کشته شد و ما دو نفر کاملاً سالم ماندیم، که بعداً گفتند با کشتن این عراقی و پرتاب نارنجک جان ۳۰ نفر را نجات دادی؛ الحمدالله آن شب موفق بودیم و هیچ شهیدی ندادیم.

عملیات «ضربت ذوالفقار» عملیاتی بود که در محور ایلام - میمک به صورت نیمه گسترده در نوزدهم دی ماه سال ۵۹ به فرماندهی ارتش سازمان متشکل از ۲ گردان از لشکر ۸۱ زرهی، یک گردان از ستاد مشترک، ۲ گردان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عشایر استان ایلام انجام و به بازپسگیری منطقه استراتژیک میمک منجر شد، عملیاتی که دستاورد‌های بزرگی را برای جمهوری اسلامی در همان روز‌های ابتدایی جنگ تحمیلی به‌همراه داشت.

گزارش از سحر محمدعلیخانی

انتهای پیام
captcha