اصغر اسکندری، حافظ و مدرس قرآن در گفتوگو با ایکنا گفت: یکی از خلأها و نیازهای اساسی تمامی جلسات مذهبی، چه در بخش قرآن و چه در بخش عترت این است که ما بتوانیم یک رابطه معنادار و کاربردی میان قرآن و عترت برقرار کنیم که این امر هم بیشتر وظیفه جلسهگردانها و مخصوصاً افرادی است که اقدام به برپایی جلسات هفتگی قرآن و عترت میکنند.
وی ادامه داد: برگزاری جلسات قرآن صرفاً برای پیگیری صوت و لحن، تجوید و وقف و... نیست هر چند که اینها ابزار هستند و در واقع لوازم اولیه برای تدبر در قرآن محسوب میشوند اما وقتی قرآن به نمونه و مواردی اشاره میکند قطعاً باید به دنبال مصادیق و الگوها و اسوههای آن نیز بود که به نظرم مهمترین این الگوها و اسوهها، زندگی و سیره اهل بیت(ع) است.
این مدرس قرآن با اشاره به اینکه هم در جلسات قرآنی به موضوع عترت و هم در جلسات عترتی به موضوع قرآن، کمتر پرداخته میشود، تصریح کرد: قرآن کتاب زندگی است لذا نمونهها و الگوهایی باید در آن باشد که بتوانیم از آنها استفاده کنیم. همانطور که اشاره شد، بهترین نمونهها ائمه(ع) هستند. نتیجه اینکه حتماً در قرآن باید به آیاتی برخورد داشته باشیم که این نمونهها را معرفی و به آن اشاره کرده باشد، برای مثال آیه 107 سوره مبارکه «صافات» میفرماید: «وَفَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ» و به حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد. در واقع خداوند در این آیه تیتر، مورد و عنوان را به شکل تئوریک مطرح کرده است و لذا باید به دنبال مصداق آن بود که بیشک امام حسین(ع) مصداق بارز آن است.
این کارشناس قرآن افزود: در خطبه غدیر رسول اکرم(ص) نقل به مضمون به این نکته اشاره دارند که هر جا اوصاف مؤمنان در قرآن آمده باشد، همه آن عبارات در وصف علی(ع) است یعنی صفات مؤمنان که قرآن به آنها پرداخته است را باید در وجود مقدس حضرت علی(ع) جستجو و تجسم کرد.
وی ادامه داد: در مورد حضرت سیدالشهداء(ع) نیز روال به همین شکل است. با رجوع به آیات 111 و 112 سوره «توبه» که میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»(111) و «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ»(112) میتوان به این نتیجه رسید که اشاره این دو آیه نیز به امام حسین(ع) بوده و ایشان تجسم چنین انسانهایی هستند.
وی تأکید کرد: حتی در سوره «بقره» که قرآن را هدایتی برای اهل تقوا معرفی میکند و بعد مشخصات اهل تقوا را برمیشمرد که مثلاً ایمان به غیب داشته و یا ایمان راسخ به پیامبران پیشین خود داشتند نیز میتوان این امر را به وجود مقدس سیدالشهدا(ع) تأویل کرد و ذکر این نکته که چه کسی بیشتر از امام حسین(ع) ایمان به عالم غیب داشته است؟ مگر غیر از این بوده است که در صحنه کربلا ایشان، سپاه مقابل را دعوت به عاقبتاندیشی و معاد کرد که اینها همگی از مصادیق ایمان ایشان به عالم غیب دارند و لذا اگر به دنبال مصداق عینی از این آیات نیز باشیم باید آن را در شخصیت حضرت سیدالشهدا(ع) جستجو کرد.
اسکندری در پایان با اشاره به تألیفات مقام معظم رهبری شامل «طرح اندیشههای اسلامی در قرآن» و «انسان 250 ساله» گفت: معظمله در این دو کتاب نیز دقیقاً به این موضوعات اشاره دارند و به طور مثال در «انسان 250 ساله» به این نکته متذکر میشوند که مبادا زندگی و سیره هر یک از ائمه علیهمالسلام را به شکلی مستقل و جدای از هم بررسی و مورد مداقه قرار دهید بلکه سبک و روش زندگی آنها متصل و در امتداد هم بوده و جدای از هم نیستند و بسان یک انسانی هستند که انگار دو قرن و نیم، زیستی یکسان و در مسیر رضای الهی داشته است.
انتهای پیام