به گزارش ایکنا، نشست «تحصیل در رشته علوم قرآن و حدیث؛ فرصتها و چالشها» شب گذشته سیام بهمنماه با حضور عبدالهادی فقهیزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به همت دانشگاه حضرت معصومه(س) برگزار شد.
گزیده سخنان فقهیزاده را در ادامه میخوانید؛
هر فرصتی در عمر میتواند دریچهای را فراروی ما بگشاید و ما را به یک عرصه جدیدی وارد کند تا از این رهگذر بتوانیم هم دنیای خودمان را سامان دهیم و هم آخرتمان را. اگر با نگاه متدینانه بنگریم پذیرش این نکته بسیار سزاوار است به ویژه اینکه از پیامبر(ص) نقل شده است خداوند متعال قلهها را دوست دارد نه فرودستها و پستیها را.
از یکی از دانشمندان غربی نقل شده است؛ خوب دشمن عالی است. این عبارت را در زندگی به خاطر بسپارید. ممکن است ما با اقداماتی خودمان را از درجات ضعیف و متوسط به مرتبه خوب ارتقا دهیم ولی به کمال نرسانیم و به مرتبه عالی فراز نشویم و رشد نکنیم در صورتی که بین مرتبه خوب و عالی فاصله زیادی وجود ندارد و اگر دلخوش به درجه خوب شویم به درجه عالی نمیرسیم. رسیدن به درجه خوب شایسته است ولی شایستهتر این است با تلاش بیشتر خودمان را به مراتب عالی ارتقا دهیم. باید بکوشیم به خوبی بسنده نکنیم تا به مرتبهای بالاتر ارتقا پیدا کنیم.
پس از ذکر این مقدمه وارد بحث الزامات توفیق در مراتب دانشگاهی میشوم. ما باید یک نگاه کلی درست به رشته خودمان داشته باشیم. رشته علوم قرآن و حدیث، رشته دانشگاهی چندان دیرپایی نیست بلکه میتوانیم بگوییم تمام هویت آن به معنای مصطلح دانشگاهی به حدود پنجاه سال پیش و کمی قبل از انقلاب برمیگردد. خوشبختانه امروز گرایشهای تخصصی برایش طراحی شده و هماکنون در کشور در حال اجرا است. منظور من از شناخت درست از چیستی رشته قرآن و حدیث، حیثیت میانرشتهای بودن رشته علوم و قرآن و حدیث است.
این رشته عنوانش کتابمحور است. همه فعالیتها در حقیقت حول محور کلام الله مجید میچرخد و حوزههای گوناگونی را در بر میگیرد. حوزههای عقیدتی و کلامی، حوزههای فقهی، حوزههای تاریخی، اخلاقی و معارفی. به صورت خاص این رشته در دو بخش سامان گرفته است یکی علوم قرآن که به معنای علوم پیرامونی قرآن کریم است که به ما در فهم تفصیلی قرآن کمک میکند و دوم، علوم درونقرآنی و معارفی یعنی علومی که ناظر به آموزههای قرآن کریم است. در عنوان رشته فقط علوم قرآن و حدیث آمده اما این رشته دو بخش اصلی را در بر میگیرد، یکی علوم پیرامونی قرآن کریم که هدفش فهم تفصیلی کلام الله است و شق دوم معارف قرآن کریم است که از کلام الله به دست میآید.
سعادت دنیا و آخرت در گرو شناخت این مفاهیم متعالی و جامه علم پوشاندن به این آموزهها و معارف است. عین این تقسیمبندی را در علوم حدیث داریم. در حوزه حدیث هم با دو شق از معارف مواجهیم یکی علوم حدیث یعنی اطلاعاتی که به ما کمک میکند فهم صحیح از مفاهیم حدیثی داشته باشیم، چه فهم عبارات و چه فهم مرادات. علوم حدیث علومی مثل علم رجال یا درایه را در بر میگیرد. اینها آموزههای حدیثی اهل بیت(ع) نیستند ولی علومی هستند که اگر آنها را ندانیم چه بسیار از مفاهیم ارزشمند متون روایی را در نمییابیم.
دسته دوم علوم و معارفی است که در حوزه عقیده و عمل و رفتار دینی است و از ورایات به دست میآید و جنبههای زیادی هم دارد؛ از اخلاق گرفته تا رفتار فقهی که در بخشها گوناگونی آن را ملاحظه میکنیم. اینها در کنار هم قرار میگیرند و این رشته تکساحتی نیست.
ما در رشته علوم قرآن و حدیث غیر از علومی که در ارتباط با اصل رشته مواجهیم ناچار باید زبان علوم اسلامی را فرا بگیریم یعنی زبان عربی. گمانم بر این است که نیازمندی دانشجویان در رشته علوم قرآن و حدیث در مقاطع سهگانه و در مراحل بعدی به دانش صرف و نحو و لغت اگر بیشتر از دانشجویان رشته عربی نباشد کمتر از آنها نیست و این میطلبد به زبان عربی نگاه ویژهای داشته باشیم، البته در نگاه کلی باید بدانیم زبان و ادبیات عربی و صرف و نحو و بلاغت و ترجمه برای ما جنبه ابزار دارند و باید به مثابه ابزارهای کارآمد به آنها بنگریم.
در همین ارتباط اگر با تاریخ اسلام آشنا نباشیم بسیاری از دقایق و نکات مورد اشاره در آیات و روایات را نمیدانیم مثلا در حوزه اسباب نزول اگر ندانیم آیه سوم سوره نساء در قرآن به چه نکته تاریخی و چه عنصر فرهنگی توجه دارد اصلا متوجه معنای آیه نخواهیم شد. «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا». ظاهر آیه این است اگر کسانی از مومنان واهمه دارند در مورد یتیمان به عدالت رفتار بکنند یا نکنند بروند از زنان دلخواه خود کسانی را به زنی بگیرند. در ظاهر هیچ ارتباطی بین صدر و ذیل آیه وجود ندارد. حال آنکه با دریافت این نکته تاریخی که به شان نزول و عنصر فرهنگی که آیه را احاطه کرده است برمیگردد، به خوبی ارتباط صدر و ذیل آیه روشن میشود. آیه میگوید اگر در مورد دخترکان یتیم که پس از درگذشت پدرانشان به مثابه فرزندخواندگان در خانه خودتان آنها را حمایت کردید و حالا به سن رشد رسیدند و قابلیت ازدواج دارند و شما میل دارید با آنها ازدواج کنید و این دغدغه شما را آزار میدهد که چرا به آنها مهریه بپردازیم، به این دغدغه احترام بگذارید و زنان دیگری را بگیرید تا مجبور باشید به آنها مهریه بپردازید.
حوزه دیگری که به آن اشاره میکنم و بحث ماهیت میانرشتگی علوم قرآن و حدیث را به پایان میبرم ارتباط آموزههای قرآن و حدیث با حوزه فقه و فلسفه و کلام است. در نهجالبلاغه نخستین عبارات جنبه کلامی دارد، در قرآن هم همینطور. علم عقاید بخش بزرگی از مفاهیم قرآن و حدیث است، ما نمیتوانیم تصور کنیم دانشجوی موفقی هستیم و در عین حال از عقاید قرآن بیخبر باشیم. بنابراین باید پیشدانستههای فراوان داشته باشیم.
انتهای پیام