ارزیابی محتوایی روایات ما را به حق مطلب می‌رساند
کد خبر: 4082568
تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۷
عبدالهادی فقهی‌زاده:

ارزیابی محتوایی روایات ما را به حق مطلب می‌رساند

استاد علوم قرآنی دانشگاه تهران گفت: در مورد صحیح بخاری گفته شده که هزار حدیث از بین 600 هزار حدیث انتخاب شده که قطعا غلوآمیز و نادرست است و البته در شیعه غلو اینچنینی نداریم ولی در مورد کافی گفته شده است که الکافی کاف لشیعتنا؛ که باز مقداری غلو دارد.

عبدالهادی فقهی زادهبه گزارش ایکنا، عبدالهادی فقهی‌زاده، استاد دانشگاه تهران، شامگاه 10 شهریور در نشست علمی «ارزیابی حدیث‌گونه‌ها و چالش‌ها» که از سوی بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد با بیان اینکه گونه‌های ارزیابی حدیث شامل سه دسته سندی، متنی_ محتوایی و ماخذی_ منبعی است، گفت: در ارزیابی سندی، حدیث متصل طبیعتا از حدیث منقطع برتر است و در عمل هم عده کثیری از رجال غیرموثق در سلسله اسناد روایات حضور دارند.

وی افزود: اگر باید با ذره‌بین دنبال یک راوی غیرموثق و کذاب در روایات می‌گشتیم، ممکن بود منتقدین این نوع ارزیابی بگویند ارزیابی سندی و صدوری ارزشی ندارد زیرا موضوعی وجود ندارد در حالی که موضوع وجود دارد و خیلی از منتقدین ارزیابی‌های سندی صدوری معتقدند که کثیری از راویان یا جعلی هستند یا مشکوک فیهم هستند و معلوم نیست اسامی مشترک، یک راوی است یا بیشتر. 

وی با بیان اینکه برخی هم گفته‌اند اگر مشایخ اجازه در سلسله اسناد وجود داشته باشند، دیگر نیازی به بررسی موردی و جزء به جزء راویان وجود ندارد یا حدیث اجماع و وکلای ائمه(ع) نیازی به بررسی یک به یک ندارد، اضافه کرد: برخی گفته‌اند کارآیی علم رجال فقط در تعارضات است و برخی هم گفته‌اند پرداختن به بحث‌های سندی و صدوری، فایده‌ای ندارد و بیشتر غیبت پیشینیان و یافتن عیوب راویان است که اگر برخی از این عیوب در واقعیات ریشه داشته باشد در مواردی بزرگنمایی است و فایده دینی ندارد.

فقهی‌زاده بیان کرد: کسانی در نظر منکر ارزیابی صدوری و سندی نیستند، ولی در عمل به بسیاری از احادیث ضعاف در تاریخ شیعه عمل کرده‌اند به خصوص اگر تعریف آنها از ضعف، تعریف متاخرین از ضعف باشد( ضعف ناشی از سند نه متن) و این به نظر بنده یک چالش است زیرا اگر توجه به مباحث سندی اهمیت دارد و می‌تواند بیانگر حقایقی باشد که اعتبار برخی روایات را نفی کند نمی‌توان به آن بی توجه بود. چگونه است که ما از یکسو در کارآیی علم رجال مبالغه می‌کنیم و از سویی به ضعف روات بی توجه هستیم.

علم اجمالی به صدور روایات ضعیف از ائمه(ع)

این استاد علوم قرآنی اضافه کرد: چالش دیگر، علم اجمالی به صدور بسیاری از روایات ضعاف از معصومین(ع) است، مثلا این طور نیست که روایات ضعیف‌السند لزوما محتوای نادرست داشته باشند، حتی برخی از این احادیث در روایات صحیح السند هم آمده است؛ آیت‌الله سبحانی بر این نکته انگشت گذاشته‌اند که درست است ولی باز به نظر بنده یک چالش هم هست.

وی ادامه داد: چالش دیگر این نوع ارزیابی‌ها این است که برخی غالیان و مخالفان مذهب، مطالب درستی را که مؤیدات عقلی و تاریخی دارد ولی حضرات معصومین(ع) بیان نفرموده‌اند، گفته‌اند تا زمینه‌سازی کنند و جعلیات خود را هم به ایشان نسبت دهند و مورد پذیرش دیگران قرار بگیرد. برای اینها آسان بوده که سند هم جعل کنند و به خصوص اینکه کشف اسناد جعلی از عهده علم رجال بر نمی‌آید و اینها این کار را با زکاوت انجام داده‌اند تا مفاهیم باطل را در شیعه جا انداخته و حتی علمای شیعه را به اختلاف بیندازند.

فقهی‌زاده با اشاره به تعارض در روایات، اضافه کرد: پاره‌ای از اشکالات متنی در دسته‌ای از روایات صحیح السند وجود دارد و این تعارضات در قبال برخی ادله دیگر قرار گرفته و دستیابی به روایات معتبر را مخدوش می‌کند و این یک چالش است و از طریق بررسی قرائن صدوری و سندی چه بسا موجب حیرت شویم و باعث تساقط برخی روایات شود.

مشکلات سندی روایات کافی

وی افزود: مثلا بسیاری از روایات کافی معنعن است که عیب سندی صدوری است یا تعلیق و ارسال و به هر حال این مشکلات سندی دامان برخی روایات را گرفته است؛ همچنین تسامح در ادله سنن هم سبب شده تا عملا بسیاری از علما، علم رجال و قرائن صدوری و سندی را یکسره کنار گذاشته‌اند چون محتوای آن در حوزه سنن وارد شده است و نه در حیطه واجبات و محرمات. به عبارتی علما احساس کرده‌اند با ارزیابی صدوری سندی نمی‌توانند به مصاف کثیری از روایات بروند و نمی‌توان راست و دروغ آن را اثبات کنیم و اگر بخواهند سختگیری کنند بسیاری از روایات را باید کنار بگذارند.

نقش علوم در فهم روایات و آیات

استاد دانشگاه تهران با اشاره به ارزیابی متنی و  محتوایی روایات، اضافه کرد: کسانی از محققان جدید شیعه و سنی تربیت شده‌اند که مطالعات عمیق حدیثی دارند و از سویی در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی و انسانی هم تخصص دارند، حتی پزشکانی هستند که با نگرش علوم تجربی به میراث حدیثی و قرآنی می‌نگرند و پیش‌دانسته‌های آنها کمک زیادی می‌کند و هرقدر این پیش‌دانسته‌ها عمیق‌تر و صحیح‌تر باشد نکته‌هایی که از آیات و روایات برداشت می‌کنیم هم دقیق‌تر و واقعی‌تر و سودمندتر خواهند بود و می‌تواند راهگشای مشکلات نوپدید دنیای معاصر باشد و در پیچ و خم‌های مدیریتی و معرفتی کمک کند. بنابراین مطالعات چندرشته‌ای می‌تواند در دهه‌های آینده بسیار راهگشا باشد و برکات زیادی به همراه بیاورد البته اگر دور از تفسیر به رای باشد.

اطاعت از خدا بدون توجه به نیاز مردم معنا ندارد

فقهی‌زاده اظهار کرد: بسیاری از علما، موافقت حدیث با کتاب و سنت مقطوع و عقل را به عدم مخالفت تعریف کرده‌اند و به نظر بنده این تبیین قابل قبولی است زیرا کثیری از مضامین روایات در قرآن وجود ندارد؛ بنابراین راهی نبوده تا مراد از موافقت را عدم مخالفت تعریف کنند.

وی افزود: اعتبار و حجیت سنت یک پیش فرض قطعی این نوع ارزیابی حدیثی است و از تاج‌های مهم افتخاری که قرآن بر سر پیامبر(ص) نهاده است آیه شریفه «من یطع الرسول...» قرآن با صراحت اطاعت از رسول‌الله را مساوی اطاعت از خدا دانسته است. بنابراین معنا ندارد ما بدون توجه به ضرورت‌های زندگی مسلمین بخواهیم خدا را اطاعت کنیم؛ اطاعت از خدا غالبا راهی جز کمک به خلق خدا ندارد. حتی پیامبر(ص) و امام علی(ع) به کسانی کمک می‌کردند که مسلمان هم نبودند.

تاویل برخی روایات عجیب از علامه شبر

وی با بیان اینکه ما گریزی از تاویل برخی روایات نداریم، ادامه داد: مثلا مرحوم علامه شبر روایت عجیبی را که مرسل است آورده: انا اصغر ربی بسنتین؛ ظاهرش این است که من دو سال از خدا کوچکترم؛ این حدیث از لحاظ ظاهر کاملا باطل است ولی همین علامه معقول و منقول آن را تاویل کرده و احتمالاتی برای سازگاری با عقل و قرآن آورده است. البته قصد من این نیست که به هر طریقی دست و پا بزنیم تا تاویل شود ولی اگر احتمال راه مقبول وجود دارد مطرح کنیم و البته با قاطعیت هم نپذیریم. شبر برای این روایت دو احتمال آورده است: اول اینکه «سنتین» به معنای رتبه به کار رفته باشد یعنی علی(ع) بعد از مرتبه الوهیت و نبوت در مرتبه امامت قرار دارد. وی تاویل دوم را هم اینطور بیان کرده که ممکن است مراد از رب، رب حقیقی یعنی خدا نباشد و رب مجازی یعنی پیامبر(ص) مراد باشد؛ پیامبر(ص) استاد امام علی(ع) و ایشان برجسته‌ترین شاگرد پیامبر(ص) هستند و این دو احتمال قابل دفاع است.

استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: نکته دیگر اینکه عملا برخی از علمای بزرگ برخی روایات را ذکر کرده‌اند که مورد نقد محتوایی علمای معاصر قرار گرفته است؛ مثلا شیخ صدوق در امالی روایاتی آورده است ولی محمدعلی سلطانی از فضلا، پیش‌گفتار ده صفحه‌ای نوشته و به صورت مصداقی روی برخی روایات انگشت گذاشته و انتساب آن به معصومین(ع) را بعید می‌داند و عمده تاکید وی هم بر مباحث محتوایی است. البته قصد من این نیست که بگویم هیچ توجهی به سند ندارد ولی حدود 20 روایت را از امالی آورده و با قرائنی نشان داده که بعید است این روایات از معصوم صادر شده باشد.

فقهی‌زاده تصریح کرد: برخی نگره‌ها هم در بین محققان معاصر به وجود آمده که برخی موضوعات متداول در فرهنگ عربی در دوره‌های بعد منشا روایت‌سازی شده است، چنین نگره‌ای نسبت به غررالحکم و بخشی از حکمت‌های نهج‌البلاغه وجود دارد. خلط بخشی از ادعیه با سخنان صوفیه و عرفا هم از جمله این مسائل است. این نگاه‎ها کاشف از این است که ارزیابی محتوایی متنی ما را به حاق مطلب در همه موارد می‌رساند.

وی با اشاره به ارزیابی ماخذی و منبعی به برخی مبالغات در اهل تسنن اشاره کرد و گفت: در مورد صحیح بخاری گفته شده که هزار حدیث از بین 600 هزار حدیث انتخاب شده که قطعا غلوآمیز و نادرست است و البته در شیعه غلو اینچنینی نداریم ولی در مورد کافی گفته شده است که الکافی کاف لشیعتنا؛ که باز مقداری غلو دارد. بنابراین چالش بزرگی که ارزیابی ماخذی و منبعی دارد این است که برخی عالمان مدقق، موردپژوهی علمی کرده‌اند و غلوهایی بیان کرده‌اند از جمله برخی گفته‌اند روایاتی در کافی هست که احتمال انتساب آن به معصوم بسیار دشوار است و مخالفت قطعی با قرآن دارد که آیت‌الله خویی و آیت‌الله معرفت نمونه‌هایی از آنها را ذکر کرده است. معرفت در التفسیر و المفسرون نشان داده که تفسیر قمی، اصلا به صورت کامل نمی‌تواند منسوب به علی بن ابراهیم باشد.   

انتهای پیام
captcha