حسن لاسجردی، کارشناس مسائل سیاسی، در گفتوگو با ایکنا، درباره اینکه برای رسیدن به یک تحلیل منطقی و منصفانه از مشارکت مردم در انتخابات 1400 چه عواملی را باید مورد بررسی قرار دهیم، گفت: برای تحلیل انتخابات 1400 باید یک مقارنه و مقایسه انجام دهیم و بررسی کنیم که این انتخابات را نسبت به چه مؤلفهای میخواهیم تحلیل میکنیم. در این راستا اگر مشارکت در انتخابات اخیر را نسبت به انتخاباتهای قبلی تحلیل کنیم به یک سری نتایج میرسیم اما اگر بخواهیم مشارکت در انتخابات را با لحاظ مجموعه عواملی مانند وضعیت اقتصادی، کرونا، تحریمها و فشارهای بیرونی و مشارکت مردم سایر کشورها در انتخابات در چنین شرایطی تحلیل کنیم نتایج دیگری حاصل میشود.
وی افزود: از مجموعه تحلیلهای صورتگرفته میتوان چنین نتیجهگیری کرد که اولاً بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اعتقاد دارند اگر شرایط مناسب برای رقابت انتخاباتی فراهم میشد سطح مشارکت در این انتخابات به مانند انتخاباتهای قبلی میشد یا حداقل از میزان مشارکت فعلی فراتر میرفت. به عبارتی اگر چهرههای توانمند از جناحها و جریانهای مختلف میتوانستند در رقابت حاضر شوند و رقابت، معنادار میشد، مشارکت بالای مردم و در تراز جمهوری اسلامی شکل میگرفت. لذا برخی معتقدند چون نامزدهای توانمند و اصلی جریانهای سیاسی کشور وارد رقابت نشدند لذا این انتخابات نتوانست انتظارات را برآورده کند.
لاسجردی ادامه داد: ثانیاً از طرف دیگر اگر این انتخابات را با نمونههای خارجی مانند انتخابات اخیر در فرانسه مقایسه کنیم مشارکت 48.8 مشارکت چندان پایینی نیست، زیرا از این 50 درصدی که شرکت نکردند عدهای به خاطر کرونا و عدهای به عنوان اعتراض سیاسی و اجتماعی بود و عده دیگر هم کسانی بودند که هیچگاه در انتخاباتها شرکت نمیکردند لذا نکته مهم این است که اگر مسئله مشارکت در انتخابات 1400 را با مجموعه مسائل و مشکلات داخلی تحلیل کنیم آن زمان به یک تحلیل واقعیتر و راهگشاتر خواهیم رسید.
لاسجردی درباره تأثیر کاهش سرمایه اجتماعی در افت مشارکت در انتخابات اخیر و اقداماتی که دولت سیزدهم در راستای بهبود سطح اعتماد عمومی به حاکمیت باید انجام دهد، گفت: باید دید نبض جامعه در کجا دچار مشکل شده و این اختلال در نبض سیاسی و اجتماعی قابل حل هست یا نیست. به اعتقاد من اگر آقای رئیسی بخواهد این موضوع را حل کند تا اندازهای موفق میشود و اندازه موفقیت وی به تناسب فراهم کردن ابزار حل این مسئله است.
عضو شورای سردبیری خبرآنلاین اظهار کرد: به اعتقاد من با توجه به سابقه ایشان در مسئولیتهای مختلف، چون نگاه مدیریتی کلان به حل مسائل و مشکلات دارد و تلاش میکند صادقانه فعالیت کند و از همه مهمتر شخصیتی است که در چارچوب منافع نظام، نه منافع جناحی یا فردی، عمل میکند، احتمال موفقیتش برای حل مسئله کاهش سرمایه اجتماعی زیاد است.
وی درباره ابزارهای لازم برای رفع این آسیب گفت: مهمترین ابزار برای بازیابی اعتماد عمومی در دولت سیزدهم دولتمردان هستند که باید افرادی کارآزموده، امتحان پسداده و در عین حال همراه و هماهنگ با تفکر دولت سیزدهم و آقای رئیسی باشند. در صورت عدم هماهنگی، عملکرد دولت دچار اخلال و ناکارآمدی میشود و این امر به کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی میانجامد.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به مسئله ارتباطات بینالمللی به مثابه دومین ابزار مهم برای تقویت سرمایه اجتماعی و کاهش شکاف مردم و مسئولان گفت: امروز چه بخواهیم چه نخواهیم هر کشوری دارای ظرفیتهایی است و کشورها باید در کنار هم و با تعامل ظرفیتها مشکلات را حل کنند. مسئله سوم مبارزه با فساد است که اتفاقا از شعارهای انتخاباتی آقای رئیسی بود و اگر ایشان بتواند نقاط و گلوگاههای فسادخیز در دستگاههای اجرایی را شناسایی و مسدود کند گام بسیار بلندی در ارتقای اعتماد جامعه به حاکمیت و دولت برداشته است.
لاسجردی با اشاره به مسئله تحریم و رفع آن به عنوان یکی از اولویتهای مهم دولت سیزدهم گفت: تحریمها دست و پای سازمان دولت و تشکیلات اجرایی را بسته است و دولت سیزدهم حتما برای رفع تحریمها باید برنامه و فکر روشنی داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد قابلیت به روزرسانی، سرمایهگذاری و سایر ظرفیتهایی که جزو ابزارهای دولت است، کند میشود.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: در مجموع عملکرد دولت سیزدهم در شش ماهه اول میتواند این نوید و امیدواری را در مردم برای بهبود شرایط ایجاد کند و نشان دهد این دولت توان تغییر وضعیت را دارد یا ندارد. در واقع اگر آقای رئیسی بتواند در این فرصت شش ماهه بخشهایی از وعدههایش را عملی کند و نشان دهد که به دنبال حل مشکل است و حداقل دو یا سه مشکل مهم را در مسیر حل و فصل قرار دهد و نتایجش برای مردم روشن شود، به طور حتم مردم امیدوار میشوند و میتوان به بازگشت و احیای سرمایه اجتماعی بیشتر امیدوار شد.
لاسجردی درباره تهدید یا فرصت بودن یکدست شدن حاکمیت پس از انتخابات ریاست جمهوری 1400 گفت: اگر به عنصر کارآمدی توجه جدی شود یکدست شدن حاکمیت نمیتواند به منزله تهدید تلقی شود اما اگر به این مؤلفه توجه نشود و دولت توان انجام اصلاحات، عمل به وعدهها و حل مشکلات مردم را نداشته باشد، این یکدستی و همسویی به مثابه یک تهدید خودنمایی میکند.
وی تصریح کرد: لذا تنها در صورت جهتگیری دولت به سمت ارتقای کارآمدی، اتخاذ رویکرد حل مسئلهای، شناخت دقیق مسائل اجتماعی و ارائه راهکارهای بهینه این یکدستی فرصتی بسیار خوب برای کشور خواهد بود. برای نمونه امروز مردم دچار مشکلات معیشتی و سختی تهیه مایحتاج اولیه زندگی هستند و اگر دولت بتواند اقدامات مؤثری برای حل این مشکل از طریق بستههای حمایتی، تعدیل قیمتها یا افزایش تولید داخلی انجام دهد و هنر و توان دولت برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی مردم به نمایش گذاشته شود یکدستی حاکمیت امر مثبتی است ولی اگر این یکدستی به تداوم وضعیت فعلی و افزایش گسستهای اجتماعی بینجامد به طور حتم مؤلفهای تهدیدزاست که عواقب جبرانناپذیری دارد.
انتهای پیام