رواج رویکرد پست‌مدرنیسم در تاریخ‌نگاری زنانه ایران
کد خبر: 4142671
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۲
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده هشدار داد:

رواج رویکرد پست‌مدرنیسم در تاریخ‌نگاری زنانه ایران

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: پژوهشگران مشهوری درباره تاریخ‌نگاری با رویکرد زنانه در ایران معاصر تحقیق کرده‌اند که متأثر از پست‌مدرنیسم به دنبال رد جنسیت و رواج چندجنسیتی بوده‌اند.

ارسال/ رواج رویکرد پست‌مدرنیسم در تاریخ‌نگاری زنانه ایرانبه گزارش ایکنا، زهره باقریان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، اول خرداد در نشست علمی «نقد و بررسی نگاه فمینیستی در عرصه تاریخ‌نگاری» گفت: در ایران و کشورهای غربی تاریخ‌نگاری در زمینه جنسیت با رویکرد پست‌مدرنیسم و مبتنی بر اندیشه‌های پساساختارگرایی در حال انجام است. بر خلاف ادعای برخی متفکران که می‌گویند زنان از تاریخ حذف شده‌اند، حداقل در بسیاری از مقاطع تاریخ اسلام حضور زنان را مشاهده می‌کنیم و نمونه آن در کتب سیره‌نویسی به خصوص در مکتب تاریخ‌نگاری حجاز است، اما نام آن را تاریخ‌نگاری فمینیستی نمی‌گذاریم، زیرا این تاریخ بعد از مدرنیته پا به عرصه گذاشت.

وی افزود: تاریخ‌نگاری قبل از مدرنیته درباره زنان به خصوص در تراجم و سیره و... وجود دارد و نام آن تاریخ‌نگاری درباره زنان است نه تاریخ‌نگاری فمینیستی؛ تاریخ‌نگاری درباره زنان در گذشته به طبقات بالا اختصاص داشت؛ زنانی مورد توجه بودند که هویت مردانه داشتند. زنانی که در مورد آنها بحث شده است برچسب ایدئولوژیکی دارند، مانند ماجرای سمیه، مادر زیاد یا ملاحظه می‌کنیم حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه(س) با برخورد حذفی مواجه می‌شوند، چون بر ضد حکومت‌ وقت رفتار کرده‌اند.

باقریان تصریح کرد: زنانی که در صحابه‌نگاری به عنوان اصحاب پیامبر(ص) ذکر شده‌اند به خاطر صحابه‌بودن دیده شده‌اند و معیارهای زنانگی آنان مدنظر نیست بلکه برای مشروعیت‌های دینی و مذهبی در تاریخ نگارش شده‌اند. فمینیست‌ها در مقام قضاوت درباره این تاریخ‌نگاری آن را تاریخ‌نگاری زنانه نمی‌دانند زیرا زنان هویت مستقل ندارند بنابراین تاریخ‌نگاری فمینیستی در روش و هدف با گذشته تفاوت دارد. این نوع تاریخ‌نگاری آگاهانه تاریخ زنان را نگارش می‌کند و روش آن هم این است که یا قصد تراجم‌نگاری و معرفی دارد یا موضوعات تاریخی را فراتر از یک جنس خاص نقد و بررسی می‌کند؛ یعنی تاریخ را براساس جنسیت بحث می‌کنند.

آغاز تاریخ‌نگاری فمینیستی

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اظهار کرد: تاریخ‌نگاری فمینیستی با انقلاب صنعتی در غرب آغاز شد و این دوره مصادف با ایجاد جنبش‌های فمینیستی همراه است. لذا تاریخ‌نگاری درباره زنان محصول مدرنیته است. تاریخ‌نگاری در حیطه فمینیست چند مرحله دارد؛ مرحله اول از 1960 آغاز شد و آن نقد روایت مردانه از زنان در تاریخ بود و مطرح شد که چرا باید روایت مردانه از زنان نوشته شود؟

باقریان گفت: فمینیست‌ها بر نوشتن تاریخ زنانه تأکید کردند و اینکه شواهدی برای حضور زنان در تاریخ بیابند و این اولین کلنگ اندیشه فمینیستی در بحث تاریخ‌نویسی بود. سخن در این رویکرد این بود که بگوید مردسالاری نظام طبیعی نیست و جایگاه برابری برای زن و مرد قائل بودند؛ هدف این بود که اگر به زنان هم موقعیت داده شود می‌توانند مانند مردان نقش آفرینی کنند. مرحله دیگر بررسی علل عدم حضور زنان در مطالعات تاریخی است و در این مرحله حرکت به سمت تاریخ‌نگاری اجتماعی زنان آغاز می‌شود و نتیجه می‌گیرند سلطه مردان باعث حذف زنان از تاریخ بوده است. بنابراین رویکرد در مرحله دوم از مفهوم پدرسالاری به مراتب فراوان در تاریخ‌نگاری اجتماعی استفاده می‌کنند. در ایران هم کتب زیادی نگاشته شده‌اند که با این رویکرد تاریخ‌نگاری می‌کنند تا به ستم مردان به زنان اشاره کنند. بعد از مدتی که این روند طی شد باز احساس کردند که هنوز مردسالاری بر جامعه حاکمیت دارد و حتی در تاریخ‌نگاری‌هایی که با جانبداری فمینیستی نوشته شده‌اند، روابط زن و مرد از نگاه مردانه بررسی شده است.

رویکردی که موقعیت زن را برساخت جامعه می‌داند

وی ادامه داد: این مسئله سبب شد تا رویکرد جدیدی اتخاذ کنند و بگویند آنچه در جامعه در روابط زن و مرد وجود برساخت جامعه است نه وضعیت طبیعی  و تلاش کردند تا مردسالاری در جامعه را به عنوان برساخت تحلیل و تبیین کنند؛ میشل به این مطلب می‌پردازد که همه داده‌های تاریخی درباره زنان به قلم مردانی نوشته شده است که طرفدار مردسالاری بوده‌اند. لذا این داده‌ها مورد اعتماد نیست و ورود زنان به عرصه تاریخ‌نگاری را آغاز کردند و تلاش شد تا دید زنانه را بر جامعه غالب کنند. در اینجا سراغ مباحث معرفت‌شناسی رفتند و گفتند که نظریات درباره زنان هم ماهیت مردانه دارد؛ مانند آنچه مارکس گفته است؛ او ابزار تولید را باعث بالا رفتن طبقه اجتماعی فرد می‌داند و ابزار تولید هم امری مردانه است. بنابراین گفته شد که نه تنها تاریخ به قلم مردان نوشته شده، بلکه معرفت هم معرفت مردانه است.

باقریان با بیان اینکه آیا معرفت به مردان اختصاص دارد یا زنانه است؟ بیان کرد: در اینجا شیفت پارادایمی در تاریخ‌نگاری زنانه رخ داد که به جای چیستی شناخت از فاعل شناسا سؤال می‌کند. در رویکرد مردانه به تاریخ زنان، عقل برجسته می‌شود و در این رویکرد، غلبه را به احساس زنانه می‌دهند بنابراین برای ایجاد معرفت فمینیستی باید معرفت‌شناسی غیرفمینیستی را که فقط بر ذهن متکی است کنار بگذاریم و احساس را وارد معرفت کنیم. لذا تاریخ‌نگاری کنونی، زنانه است یعنی هم عقل و هم احساس در معرفت‌شناسی آن دخالت دارد.

آفت جداسازی افراطی زنان و مردان در تاریخ‌نگاری

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: در مرحله دیگر گفتند تمام نظریات مردانه باید به نظریات زنانه تبدیل شود و در اینجا به کشف تفاوت‌های جنسی پرداختند. برخی پژوهش‌ها در مورد روابط خانوادگی، نقش‌های جنسی و... هم صورت گرفت؛ یعنی نگارش تاریخ درباره موضوعاتی که تفاوت‌های جنسی را شمارش می‌کند. بعد از چند وقت دیگر متوجه شدند که ظاهرا توجه مفرط به زنان و جداسازی نقش زنان و مردان تأیید بر این موضوع است که در جامعه روابط قدرت و نابرابری‌های جنسی وجود دارد و ما با مطرح‌ کردن این مباحث به آن دامن می‌زنیم.

وی بیان کرد: الان در کشور ما هم تاریخ‌نگاری مبتنی بر جنسیت رواج زیادی دارد که کارهای خانم نجم‌آبادی مهمترین آثاری است که مبتنی بر تحلیل جنسیت از جمله در اثر زنان قوچان شاهد هستیم. این رویکرد می‌گوید ما چرا باید دو جنس داشته باشیم و چرا سه جنس نداشته باشیم؛ او در کتاب «زنان سبیلو و مردان بی‌ریش» عملا این موضوع را مورد اثبات قرار می‌دهد. همچنین آقای توکلی بسیار تلاش کرد و متأسفانه بر روی بسیاری از پایان‌نامه‌ها تاثیرگذار بوده است، در حالی که در پس اندیشه وی، اندیشه فمینیستی وجود ندارد و در زمره پساساختارگرایی فعالیت دارد.

سردمداران ایرانی رویکرد پست‌مدرنیسم در تاریخ‌نگاری 

باقریان گفت: فرد دیگری که در این زمینه فعال است، فاطمه صادقی است؛ وی دنبال تاریخ‌نگاری با رویکرد جنسیت است بنابراین ما پژوهشگران مهمی داریم که رویکرد رد جنس دارند، اما با این تفاوت که محافل دانشگاهی ما بخش دوم نظریه اسکات را پررنگ می‌کنند که همان بحث قدرت است؛ یعنی قدرت مفاهیم زنانه و مردانه را در جامعه برساخت کرده است. سعی می‌کنند بخش اول نظریه یعنی ضعف جنس را در نظر نگیرند. بنابراین باید در تاریخ‌نگاری مختص زنان محتاط باشیم که از چه روش و رویکردی استفاده می‌کنیم، زیرا خطرناک‌ترین رویکرد در این عرصه همین رویکرد رد جنس و استفاده از اندیشه‌های پست‌مدرن در تحلیل تاریخ است.

وی تاکید کرد: این رویکرد به جای دو جنس معتقد است که چرا سه جنس و 5 و چند جنس نداشته باشیم و چرا فقط برای رابطه زن و مرد مشروعیت قائل باشیم و چرا رابطه همجنس را نپذیریم؛ چرا رابطه مختلف بین مرد و زن و زن و زن و مرد با مرد و... را مورد تأیید قرار ندهیم؟ متأسفانه آثاری از سوی کسانی نوشته شده است که متوجه رویکرد فلسفی این مباحث نیستند و از کسانی تعریف کرده‌اند که مبانی بسیار نادرستی دارند.

انتهای پیام
captcha