جایزه شهید آوینی تا چند سال قبل، در قالب رویدادی مجزا برگزار میشد اما عمدتا این اتفاق از تماشاگر لازم بهرهمند نبود. ادغام این جایزه با جشنواره سینماحقیقت این موقعیت را به وجود آورد تا آثار این بخش بیشتر دیده شوند.
در این راستا در خبرگزاری ایکنا با برخی از کارگردانان این بخش گفتوگو کردهایم. دومین مصاحبه در این رابطه با زهره نجفزاده مستندساز است که با فیلم «6410» در جشنواره حضور دارد.
ایکنا – در ابتدای بحث درباره شکلگیری ایده فیلم «6410 روز اسارت» توضیح دهید؟ همچنین در ادامه به چگونگی تولید هم اشاره کنید؟
دو کتاب «6410» نوشته شهید لشگری و کتاب «روزهای بیآیینه» نوشته همسر شهید لشگری انگیزه ساخت این مستند را در ذهن من خلق کرد. در این دو کتاب روایتی از اسارت 18 ساله را شاهد هستیم. همچنین در این دو کتاب روایتی از عاشقانهای پرشور را شاهد هستیم که در ابتدای زندگی شکل میگیرد. این عشق بهواسطه اتفاقی چون جنگ دستخوش تلاطم میشود. با پایان جنگ و بازگشت آزادگان انتظار میرود که این جدایی پایانیافته و مجدد شاهد اوجگیری عشق باشیم اما در عمل ما بهواسطه تغییراتی که در این دو نفر به وجود میآید، اتفاقی دیگر رخ میدهد.
در این کار به عواقب جنگ در خانوادهها اشاره میشود. در مستندهای جنگی معمولا از اتفاقاتی که در طول جنگ رخ داده حرف زده میشود درصورتیکه بخش مهمی دیگری وجود دارد که تاثیراتش را در خانواده میبینیم. این تاثیر در زندگی حسین و منیژه قابل لمس است. چون این دو آدم باوجوداینکه یکدیگر را دوست دارند سخن یکدیگر را دیگر نمیفهمند. توصیف من از فیلم روایت عشق و انتظار است.
ایکنا – آیا فیلم در پی الگوسازی است و آیا الگوهایی اینچنینی برای جوان امروزی جذابیت لازم را دارا هستند؟
من در «6410 روز اسارت» در پی الگوسازی نبودم زیرا بزرگانی نظیر شهید لشگری الگو هستند. درضمن میخواستم روایتی از یک زندگی را داشته باشم زیرا در این عرصه (جنگ و خانواده) زیاد حرف زده نشده است. در همه جای دنیا وقتی جنگی رخ میدهد و عدهای اسیر میشوند بعد از اسارت تازه کار مسئولان آغاز میشود. منظور اینکه امکانات را فراهم میآورند تا آزادگان با واقعیتهای جامعه روبهرو شوند اما در کشور ما تنها بابت آزادی اسرا خوشحالی وجود داشت و کاری صورت نگرفت!
در جنگ تحمیلی، آزادگانی داشتیم که دهه 60 به جنگ رفتند و اواخر دهه هشتاد آزاد شدند. این افراد در جامعه با اتفاقاتی روبهرو شدند که برایشان آشنا نبود. این موضوع بانی اتفاقات است که روی خانواده هم تاثیراتش را میتوان مشاهده کرد.
شهید لشگری 18 سال، فشاری را تحمل کرد که هیچیک از ما قادر به تحمل آن نبودیم درصورتیکه هر یک از ما اگر جای ایشان بودیم شاید با قبول خواسته دشمن، شرایط خود را بهتر میکردیم. صدام سالها از شهید لشگری درخواست میکرد اعتراف کند با جنگندهاش برای بمباران به عراق آمده است ولی هیچگاه شهید لشگری این خواسته را قبول نکرد و همیشه تاکید میکرد تنها برای شناسایی عملیات کرده است. این مقاومت شهید لشگری باعث شد عراق نتواند ادعای آغازگری جنگ از طرف ایران را داشته باشد.
درباره تنهایی شهید لشگری یک کلام از خود ایشان بس است. وی در خاطراتش میگوید که نه ماه در یک اتاق تنها با مارمولکی زندگی میکرده است. تنهایی بهاندازهای برای او سخت شده بود که وقتی مارمولک از سوراخ خود بیرون میآمد شهید لشگری خوشحال میشده است.
البته نتوانستهایم برخی از حرفها را در فیلم بزنیم درصورتیکه اگر راه برایمان باز بود میتوانستیم ابعاد جدیدی از زندگی وی را مدنظر قرار دهیم. مشکل دیگری که وجود داشت به نبود آرشیو مربوط میشود. چرا باید درباره این شهید هیچ تصویری وجود نداشته باشد؟ سختی بعدی دیگری که مرا در این مستند اذیت کرد سانسوری بود که وجود داشت. این امر دست مرا برای بیان برخی موضوعات بسته بود.
سانسور در مستند بههیچوجه همخوانی نداشته و ندارد چون ذات مستند متکی به حقیقت است پس وقتی نتوانیم آنچه را در واقعیت رخ داده تصویر کنیم دست فیلمساز را بستهایم. جالب است در این حوزهها متولی هم زیاد است چون ارگانهای مختلفی وجود دارند که دست فیلمساز را برای واقعگرایی در آثار مستند بستهاند. بههرحال تلاش کردم با تمام محدودیتهای حرفم را در فیلم بزنم و هر آنچه باقی بود نیز امیدوارم در سالهای آینده بتوان به آن اشاره کرد.
ایکنا- درباره چرایی حضورتان در جایزه ملی شهید آوینی توضیح دهید؟
دوست داشتم فیلمم در رویدادی معتبر به نمایش درآید تا به شکلی درست در بوته نقد و بررسی قرار گیرد. این اتفاق را در جشنواره سینما حقیقت یافتم. همچنین میخواستم بهواسطه این جشنواره درباره شهیدی حرف بزنم که تابهحال کمتر از او حرف زده شده است. این کار میتواند برای بسیاری افراد تلنگری باشد تا بیشتر به پیرامون خود بنگرند.
ایکنا - درباره جایزه شهید آوینی و ادغام آن در جشنواره سینما حقیقت نظرتان را بیان کنید؟
دلیل اصلی این اتفاق به مسائل اقتصادی برمیگردد چون فکر میکنم بهواسطه این اقدام برخی از هزینهها کاسته شده است. برای برگزاری بهتر جشنواره پیشنهادی دارم. آثار به لحاظ کیفی سنجیده شوند و هر اثر با کار همسان خود در یک ردیف قرار گیرد. قرار دادن فیلمها در کیفیتهای مختلف در کنار هم آسیبی است که متاسفانه در خیلی از رویدادهای سینمایی گرفتار آن هستیم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام