آیت‌الله موسوی اردبیلی؛ کنشگری ایده‌پرداز/ هدف از تأسیس دانشگاه مفید چه بود؟
کد خبر: 4015827
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۳
استاد دانشگاه مفید بیان کرد:

آیت‌الله موسوی اردبیلی؛ کنشگری ایده‌پرداز/ هدف از تأسیس دانشگاه مفید چه بود؟

محمد خیری ضمن اشاره به دو ویژگی کنشگری و ایده‌پردازی در شخصیت آیت‌الله موسوی اردبیلی تصریح کرد: ایشان دنبال این بود طلبه‌ها دوزبانه شوند، یعنی هم زبان آکادمیک و زبان روز یا به تعبیر من زبان علوم انسانی را بدانند و هم زبان خودشان را.

محمد خیری

به گزارش ایکنا، سوم آذرماه مصادف با سالروز درگذشت آیت‌الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی از مراجع تقلید است. او از مبارزان علیه حکومت پهلوی و از یاران امام خمینی(ره) و بنیانگذار موسساتی مانند مکتب امیرالمؤمنین(ع)، مکتب توحید و مدارس مفید بود و بعد از انقلاب، دانشگاه مفید را در قم تأسیس کرد.

وی سابقه عضویت در شورای انقلاب، مجلس خبرگان قانون اساسی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، امام جمعه موقت تهران، دادستانی کل کشور، ریاست دیوان عالی کشور، عضویت در شورای عالی قضایی و شورای بازنگری قانون اساسی و مسئولیت اجرای فرمان شش ماده‌ای امام خمینی(ره) را در کارنامه داشت. از جمله آثار او می‌توان به فقه القضاء، فقه الحدود والتعزیرات، فقه الدیات، فقه القصاص، فقه الشرکه والتأمین، فقه المضاربه و فقه الشهادات اشاره کرد.

آیت‌الله موسوی اردبیلی

به همین مناسبت، محمد خیری؛ استاد فلسفه و معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه مفید در گفت‌وگو با ایکنا به توضیح درباره شخصیت آن مرحوم پرداخت و اظهار کرد: آن چیزی که از شخصیت ایشان برای من بارز و برجسته است این است که ایشان انسانی کنشگر و ایده‌پرداز بود. ایشان هم به دنبال عمل صالح و اصلاح‌گری بود، و هم شخصیتی بود که ایده داشت و دنبال آرمان خود می‌گشت. اگر سوره والعصر را محور قرار دهیم، ایشان همواره هم صبر داشت و هم دنبال حق بود. اگر قرآن می‌فرماید: الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ، در ایشان هم جنبه عمل صالح و اصلاح‌گری برجسته بود و هم توصلش به حق و صبر.

حق تجربه بشری را پاس می‌داشت

وی ادامه داد: به نظرم آیت‌الله موسوی اردبیلی حق تجربه بشری را پاس می‌داشت و به تجربه بشری و علومی که بشر به آن دست پیدا کرده است توجه داشت. نه آن را به طور مطلق نفی می‌کرد و نه تسلیمش بود؛ بلکه سعی می‌کرد نکات مثبت علوم بشری و علوم انسانی را بگیرد و برایشان ارزش قائل بود. از طرف دیگر برای طی پروسه‌ها و فرایندها سعه صبر داشت و شتابزده حکم صادر نمی‌کرد که این علوم و دستاوردها کفر و انحراف است بلکه با سعه صبر با آنها برخورد می‌کرد. در یک کلام اگر بخواهم ایشان را در دو محور توصیف کنم باید به جنبه کنشگری و عمل صالح و همچنین آرمان‌گرایی ایشان اشاره کنم.

عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: ایشان دنبال ایده و آرمان و وضع مطلوب بود یعنی دنبال این بود به آرمان و وضع مطلوبی دست پیدا کنیم. در عین حال، منتقد نسبت به وضع موجود بود و معتقد بود باید وضع موجود را تغییر داد. ایشان فردی انقلابی بود و دنبال تشکیلات و سازمان بود. این خیلی جالب است که یک روحانی که صرفا به مباحث نظری می‌پردازد، چگونه وارد عرصه عمل و کنش می‌شود و تغییرات جدی ایجاد می‌کند.

وی افزود: همیشه وقتی به دانشگاه می‌آیم این مثال برایم تداعی می‌شود که چگونه یک فرد، بیابانی را تبدیل به یک فضای سبز بسیار بزرگ می‌کند. در زمان قدیم، بخش‌هایی از دانشگاه مفید زباله‌دانی بود ولی ایشان این بیابان را تبدیل به فضای سبز وسیعی کرد. البته این صورت ظاهری آرمان‌گرایی ایشان است؛ از آن طرف ایشان دنبال ساختن مدارس برای تربیت کودکان و نسل آینده بود، به نحوی که هم متدین باشند و پای در سنت داشته باشند و هم با علوم جدید آشنا باشند. این ایده‌ای است که مرحوم موسوی اردبیلی در پی آن بود.

هدف از تاسیس دانشگاه مفید

وی در پاسخ به اینکه آیا دانشگاه مفید توانسته در مسیر آرمان‌های موسوی اردبیلی گام بردارد یا خیر، پاسخ داد: طبیعتا هر کسی که یک راهی را بنا می‌کند و ریل‌گذاری می‌کند با مشکلات زیادی روبرو می‌شود و به همین جهت آزمون و خطا می‌کند، دست به خودانتقادی می‌زند و خودش را نسبت به آرمانی که داشته است، می‌سنجد. من در مقام ارزیابی دانشگاه نیستم ولی از زاویه دید خودم و آنچه از شاگردان ایشان و متصدیان دانشگاه که مستقیما با ایشان در تماس بودند شنیدم این است که هدف ایشان از تاسیس دانشگاه مفید این بوده است که طلاب و دانشجویان و کسانی که می‌خواهند در علوم اسلامی دانشمند شوند با علوم انسانی و علوم جدید که دستاورد غربی‌ها و تجربه بشری است، آشنا شوند. ایشان بعد از انقلاب این ضرورت را به خوبی درک کرده بود. گرچه بسیاری از این علوم در حوزه علمیه سابقه دارد ولی در غرب هم در این مباحث مطالعاتی خوبی انجام شده است و علمیاتی شده است و تجربات کامل‌تری از آن وجود دارد.

می‌خواست طلبه‌ها را دوزبانه کند

پژوهشگر فلسفه ادامه داد: اصطلاحا ایشان می‌خواست طلبه‌ها را دوزبانه کند. خودشان می‌گفتند اول انقلاب حقوقدانانی داشتیم که نمی‌فهمیدند فقها چه می‌گویند، از آن طرف فقهایی داشتیم که نمی‌فهمیدند حقوقدان‌ها چه می‌گویند؛ لذا ایشان دنبال این بود که طلبه‌ها دوزبانه شوند، یعنی هم زبان آکادمیک و زبان روز یا به تعبیر من زبان علوم انسانی را بدانند و هم زبان خودشان را. از طرفی ایشان هیچ کدام را به نفع دیگری مصادره نمی‌کرد و هیچ کدام را نفی نمی‌کرد و هر دو را جدی می‌گرفت و سعی می‌کرد هر دو پیگیری شود. ایشان شتابزده عمل نمی‌کرد و منتظر بود این درخت خودش ثمر بدهد. این جنبه از شخصیت ایشان برای من قابل تحسین بود که با موضع قبلی و پیشداوری با مسائل برخورد نمی‌کرد.

خیری در ادامه یادآور شد: ما تعاریف و تعابیر مختلفی از فلسفه و فیلسوفان داریم، اینکه فیلسوفان چه‌کاره هستند و چه نقشی دارند و چه می‌کنند. فلاسفه در این زمینه عبارات مختلفی دارند. اگر آلتوسر، فیلسوف فرانسوی می‌گوید فلسفه مبارزه است، ایشان به عنوان اینکه همواره در طلب تغییر وضع موجود بود، یک متفکر و ایده‌پرداز بود. این جمله نیچه است که می‌گوید فیلسوفان عتیقه‌شناس هستند یا باستان‌شناس هستند، یعنی همیشه درباره گذشته می‌اندیشند و ریشه وضع موجود را بررسی می‌کنند. مرحوم موسوی اردبیلی هم اندیشمند تراز اولی بود که درباره سنت تفکر کرده بود و ریشه اوضاع موجود را خوب درک می‌کند.

وی در پایان گفت: اگر فیلسوفان را به عنوان کسانی که آرمان‌ساز یا ایده‌آل‌گرا هستند وایده‌آل‌ها را برای بشر معرفی می‌کنند، توصیف کنیم، ایشان هم دنبال آرمان و ایده‌آلی بود که آن را در اسلام می‌دید و می‌دانست بشر با عمل به آن به وضع مطلوب‌تری می‌رسد. اگر فلسفه را دانش پدیدارشناسی بدانیم که پدیدارها را آنگونه که هستند می‌بیند، ایشان هم آدم دقیقی بود و وضع موجود را درست می‌دید و از این نظر پدیدارشناس خوبی بود.

انتهای پیام
captcha