به گزارش ایکنا، ناصر نجفی، پژوهشگر و مدرس مؤسسه فقاهت و تمدنسازی، در یادداشتی به نقد سخنان فرهاد شفتی، قرآنپژوه، درباره کثرتگرایی (اینجا) در قرآن پرداخت. متن یادداشت ناصر نجفی به شرح زیر است:
خلاصه نظر گوینده این است که نیازی نیست اهل کتاب به اسلام روی آورند؛ زیرا رسالت پیامبر جهانی نبوده است: «دعوی من این است که ما در قرآن این سنت را نمیبینیم که بگوید من پیامبری فرستادم که ماموریت او برای همه جهان است.» وی قرآن را مخالف انحصارگرایی میداند و مرز کثرتگرایی از نگاه قرآن را چنین معرفی میکند: «آن دین و آئین و مسلکی که پیروان خود را تشویق به بداخلاقی در ارتباط با محیط، خود و دریافت او از حضرت حق، کند در وسعت کثرتگرایی قرآن جایی ندارد و چنین باوری مردود است.»
مشکلی که در این بیان وجود دارد، نگاه گزینشی به آیات قرآن و تفسیر آنها با جدا کردن از زنجیره دیگر آیات است. در حالی که مقصود خداوند در قرآن کریم با توجه به روح کلی حاکم بر آن قابل فهم است نه با تجزیه این مفاهیم از یکدیگر. نکاتی چند در این موضوع بهصورت کوتاه گفته میشود:
1/ ایشان برای منطقهای خواندن رسالت پیامبر(ص) به آیۀ «وَ كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَ مَنْ حَوْلَهَا وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِير» استناد میکند. اگرچه ظهور یک متنی در منطقۀ خاص که ناچار از آن است، باید نقطه شروع و اقتضائیات آن را لحاظ کند؛ به بیان روشن اگر قرار است کتابی آسمانی نازل شود، چارهای نیست که خداوند و پیامبرش مأموریت خود را از نقطهای از این کره خاکی شروع کند پس در این شرایط این متن ناچار از تناسب داشتن با زبان آن قوم، فرهنگ آنها، جغرافیایی در آن زندگی میکنند، است که بحث جدایی میطلبد، اما این غیر از منطقهای بودن محتوا و و اوامر و نواهی آن است. مثلا وقتی میخواهد از حیوانی مثال بزند طبیعی است که از حیواناتی خواهد که مخاطب عرب آن منطقه با آنها مأنوس است مانند شتر. اما محتوای آن که توجه به قدرت و عظمت خداوند است، منطقهای نیست.
2/نکتۀ مهم دیگر اینکه آیات دیگری نیز وجود دارد که به صراحت بر جهانی بودن رسالت پیامبر(ص) تأکید دارند: هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون(توبه 33)؛ این آیه اتفاقا بعد از مذمت یهود و نصارا در مورد عقاید انحرافیشان، بیان میشود و این مقابله، خود قرینهای است بر اینکه اهل کتاب نیز باید به پیامبر اسلام ایمان بیاورند. تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ مَا اللَّهُ يُريدُ ظُلْماً لِلْعالَمين(آل عمران، 108) این آیه هم که دقیقا بعد از توبیخ اهل کتاب است، ادبیاتش کاملا عمومی و جهانشمول است. تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيرا(فرقان، 1) صریحا به رسالت جهانی اشاره میکند و دلیلی ندارد که «العالمین» را محدود به منطقۀ خاصی بکنیم و این واژه در قرآن عموما در معنایی که گفته شد بکار رفته است.
وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبينٌ * لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكافِرين(یس، 69 و 70) وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمين(قلم، 52)؛ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون(سبا، 28)؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْعالَمين(انعام، 90)؛ قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَميعا(اعراف، ص158)؛ زبان همه این آیات نیز با منطقهای بودن رسالت منافات دارد.
3/ اما نکتۀ سوم آیاتی است که بعد از بیان عدم ایمان اهل کتابِ [آگاه]، به عذاب الهی اشاره میکند و آنها را ظالم خطاب میکند: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين(مائده، 51) همچنین «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ الصَّابِئينَ وَ النَّصارى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيد»(حج، 17)
خلاصه اینکه این تنها بخشی از آیات است که اشاره شد وگرنه روح قرآن به عنوان محتوا؛ در کنار آن قالبهای منطقهای که گفته شد، بر جهانی بودن رسالت گواه است. این مطلب افزون بر دلیل عقلی است که اگر بنا باشد پیامبری خاتم پیامبران باشد، همگانی نبودن آن منافات با حکم عقل دارد که بحث دیگری است. متاسفانه آقای شفتی نگاه جزیرهای به آیات قرآن داشتهاند.
انتهای پیام