معیار بودن انبیا(ع) استثنابردار نیست
کد خبر: 3905105
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۴

معیار بودن انبیا(ع) استثنابردار نیست

عصمت پیامبر(ص) و سنت ایشان چنان استمرار و دامنه دارد که تمام موارد و مصادیق را اعم از امور دنیا و آخرت و شخصی و غیرشخصی فرا می‌گیرد که اگر این را قائل نباشیم و بگوییم عصمت محدوده‌ای دارد، در حقیقت به معیار بودن خط‌کش صدمه زده‌ایم و باید پیامبران را از ارزش و اعتبار و نقشی که برایش آمده بودند، بیندازیم که خلاف حکمت است.

به گزارش ایکنا، اخیراً آیت‌الله سیدکمال حیدری، از علمای قم به ارائه مباحثی در زمینه احوالات شخصی پیامبر(ص) پرداخته و مدعی شده که این احوالات شخصی، خارج از دایره سنت است. به همین مناسبت حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه، اقدام به پاسخ‌گویی به این ادعا در فضای مجازی کرده است. جلسه اول، دوم و سوم نقد و بررسی این ادعا پیش‌تر منتشر شد و در ادامه مبحث جلسه چهارم از نظر می‌گذرد؛

این نظریه عملاً دامنه عصمت پیامبر(ص) را محدود می‌کند. وقتی ما بگوییم پیامبر(ص) در امور دنیا معصوم نیست یا بگوییم که پیامبر(ص) در احوالات شخصی خطا دارد، یعنی عصمت صدمه می‌خورد و این مدعای دوم، ادعای آقای سیدکمال حیدری است که در جلسات قبل، بیشتر نقل‌ها را تقریر کردیم که از دوره پیامبر(ص) این مسئله مطرح بوده است.

برای نقد این دیدگاه، از دو روش استفاده می‌کنیم؛ یکی مرور ادله عصمت مطلق است که ببینیم آیا این اجازه وجود دارد که عصمت را محدود کنیم و دوم اینکه وارد ادعای ایشان می‌شویم و در بستر کارکرد سنت بررسی می‌کنیم که آیا واقعاً از متون روایات اینطور فهمیده می‌شود که پیامبر(ص) بی‌جا خشم می‌کرده است و تبسم و یا رفتارهای شخصی ایشان، شخصی است یا خیر که این موارد را مورد توجه قرار می‌دهیم.

در مورد بخش اول که دامنه عصمت است، چون گستره سنت برآیند آن است، اگر بتوانیم عصمت را به صورت مطلق اثبات کنیم، سنت هم دائر مدارش است و سخنان آقای سیدکمال حیدری نیز از وجاهت خارج می‌شود. برای این مسئله دامنه عصمت، دلایل وحیانی و عقلانی داریم. در بحث دلیل عقلی، اساساً می‌گوییم چرا انبیا(ع) آمدند؟ انبیا(ع) نقش هدایت‌گری دارند. از بحث‌های تفصیلی در این مسئله می‌گذرم و به مثال اکتفا می‌کنم. وقتی از یک مهندس توقع داریم برای ما جاده ترسیم کند، خط‌کش‌هایی دارد و کنار آن، خط می‌کشد یا یک بنّا که می‌خواهد دیواری را بکشد، یک شاقول دارد که اینها معیار هستند.

الآن ما می‌خواهیم تمام اجناسی که موزون هستند را بسنجیم که چه مقدار هستند. از ترازو استفاده می‌شود، اما اگر قرار باشد در خط‌کشی که قرار است با آن خط را ترسیم کنیم، خطا وجود داشته باشد و بگوییم که یکجا خوب عمل می‌کنند و یک جا بد، اصلا سنگ روی سنگ بند می‌شود؟ به قول معروف «هرچه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک».

اینکه قرآن فرمود «وَ وَضَعَ الْمِيزَانَ» یعنی خودش این کار را کرده است و اگر قرار باشد معیارهای سنجش به‌هم بریزد، نظام عالم به‌هم می‌ریزد که در معیار نباید خطا باشد. وقتی احتمال خطا را دادیم، نمی‌شود آن احتمال را محدود کرد و این قاعده اصولی و عقلیه دارد و وقتی قاعده شکست، کار تمام است. وقتی می‌گوییم قبح در ذات الهی وارد نیست، یعنی نمی‌شود گفت فلان‌جا قبح وارد است. دیگر فلان‌جا فرض ندارد.

انبیا(ع) معیار سنجش هستند و مانند آن خط‌کش عمل می‌کنند و اینها صراط مستقیم محسوب می‌شوند. آیات نیز برهان عقلی را تقویت می‌کنند. وقتی قرآن می‌گوید به انبیا(ع) کتاب و میزان را دادیم، همین است و آنان با میزان آمدند و یا مثلا وقتی اعلام می‌کند که هر کس از رسول اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است، اینکه استثنا بردار نیست. «اولی الامر» نیز حکم رسول را دارند. لذا فرمود کسی که از دستور رسول سرپیچی می‌کند، به گمراهی می‌افتد. لذا فرمود در برابر او جلو نیفتید و از این رو است که می‌گوید پیامبر(ص) جز وحی نمی‌گوید و این دقیقا همان عیار است. در جای دیگر نیز دارد که ایشان اسوه حسنه است.

آقای سیدکمال حیدری، آیا این دلیل عقلی که انبیا خط‌کش و شاقول هستند، استثنا بردار است و می‌توانیم معیار را کم و زیاد کنیم؟ وقتی می‌گویند اطاعت از پیامبر(ص) برابر با اطاعت از خدا است، این اصلاً استثنا بردار است؟ وقتی اهل سنت امور دنیا را از دایره عصت خارج کنند یا شما امور شخصیه پیامبر(ص) را از عصمت خارج کنید، یعنی چه؟ یعنی این معیار و شاقول اینجا عمل نمی‌کند و این چه معیاری است که یک جا خطا می‌کند و یک جا درست عمل می‌کند.

در احوال شخصی گفتید خشم و غصب پیامبر(ص) شخصی است. پس آنچه در روایات مورد نکوهش است، باید به دریا بریزیم؟ شما عملا آن خط‌کش را از اعتبار خارج می‌کنید و این بالاترین خسارت به عصمت پیامبر(ص) و دامنه سنت است و از این حیث است که می‌گوییم ما چاره‌ای نداریم که بگوییم عصمت پیامبر(ص) و سنت ایشان چنان استمرار و دامنه دارد که تمام موارد و مصادیق را اعم از امور دنیا و آخرت و شخصی و غیر شخصی فرا می‌گیرد که اگر این را قائل نباشیم و بگوییم عصمت محدوده‌ای دارد، در حقیقت به معیار بودن خط‌کش صدمه زده‌ایم و باید پیامبران را از ارزش و اعتبار و نقشی که برایش آمده بودند، بیندازیم که خلاف حکمت است.

انتهای پیام
captcha