بندگی برای باریتعالی جز در مسیر صراط مستقیم محقق نمیشود؛ اما چه بسیار بیراههها که انسان را از مسیر اصلی منحرف میکند. ماه مبارک رمضان فرصت ارزشمندی است تا انسان روح را به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خداوند تقرب جوید. اما قرار گرفتن در مسیر سعادت نیاز به دانش و آگاهی دارد؛ همان گوهرهای نابی که در قرآن کریم و سیره ائمه معصومین بیان شده و چراغ راه برای رسیدن به سرمنزل مقصود است.
در این راستا خبرگزاری ایکنا طی ماه مبارک رمضان بنابر رسالت رسانهای خود، مجموعه درسگفتارهای «به سوی نور» را با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمد شریفانی، پژوهشگر قرآن کریم گردآوری کرده است و به صورت روزانه در ماه رمضان منتشر میکند. در بیست و سومین قسمت از این مجموعه آموزشی به موضوع «پرهیز از شرک» پرداخته شده است که در ادامه میبینیم و میخوانیم.
در این سلسله گفتارها که الهامی از دعای «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ» است، مسیر صراط مستقیم را با برنامهها و روشهای پیغمبر(ص) و قرآن کریم دنبال کردیم و به نظامنامه تربیتی رسیدیم که تربیت و هدایت به سوی صراط مستقیم نیاز به نظامنامه دارد.
آن نظامنامه این است؛ وجود انسانها از سه بخش تشکیل میشود؛ یکی، بخش باورها، اندیشهها و دانشهای انسانی است. یعنی یک انسان هدایت شده به صراط مستقیم باید افکار، اندیشه و بینش صحیح داشته باشد. اگر بینش ما انحرافی باشد، قطعاً به صراط مستقیم هدایت نخواهیم شد.
دوم، گرایشات، تمایلات و روحیات انسان است که چه مسائلی در روحیات انسان میتواند دخیل باشد و سوم، رفتارهای انسانی است، به تعبیری اگر خودمان را در حوزه بینش، گرایش و رفتار اصلاح کنیم، قطعاً به صراط مستقیم هدایت شدهایم و به سعادت مورد انتظار خواهیم رسید.
در بُعد بینشها به دو بینش اشاره میکنم؛ اول؛ زیربنای همه اندیشههایی که قرآن به ما میآموزد، توحیدمحوری و پرهیز از شرک است. به صورت مکرر این آیه را از زبان انبیا در دعوت مردم به سوی صراط مستقیم میشنویم که؛ «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا»، در سرآغاز نصایح لقمان به فرزندش آمده است؛ «یا بُنَیَّ»، به خدا شرک نورز و این اولین نصیحت لقمان به فرزندش است. به خاطر اینکه زیربنای همه مفاسد شرک، گرایش و بینش شرکآلود است. اینکه ما در عالم، غیر خدا را دخیل بدانیم شرک است و نقطه مقابل آن توحید قرار دارد. یعنی «وَاعْبُدُوا اللَّهَ» را در زبان انبیا میبینیم و «لاتشرک بالله» را در زبان لقمان میبینیم که دعوت به توحید دارد.
به همین دلیل است که در آیات قرآن میخوانیم؛ «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ»، شرک تنها گناهی است که خداوند نمیبخشد. اگر بخواهیم این بیان را در یک جمله خلاصه کنم این است که؛ شرک بر دو قسم است، شرک ظاهری و شرک خفی.
شرک ظاهری یعنی اینکه، شاید ما به ظاهر بُتی را به معنای متداول آن نپرستیم که در آغاز اسلام، امتهایی به آن آلوده بودند، ولی اگر به قسم دوم شرک دقت کنیم که شرک خفی است، امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند؛ «أَخْفَى فِی هَذِهِ اَلْأُمَّةِ مِنْ دَبِیبِ اَلنَّمْلَةِ اَلسَّوْدَاءِ عَلَى الصَّخْرَةِ الصَّمَّاءِ»، جای پای مورچه را اگر روی سنگ صاف پیدا کردید، جای پای شرک را هم در زندگی خودت میتوانی پیدا کنی. یعنی اگر به عمق اندیشههای خود بیندیشیم، میبینیم که خیلی آلوده به شرک هستیم. ما مشرکین در برابر عناوین، موقیعت زمانی و مکانی، وابستگیها و هر تعلقی به غیر خدا باشد و آب و رنگ شرک داشته باشد، هستیم.
ممکن است حتی از گردنههای بزرگی عبور کنیم و یا جایی، از جان خود بگذریم و یا از مال سنگینی بگذریم، اما از برخی عناوین و یک اسم و رسم ساده نمیگذریم. این گرایشات شرکآلود است که جناب لقمان، این اندیشه را در ذهن فرزندش محکم و استوار، زیربنایی میکند.
تعابیر قرآن در این زمینه عجیب است که «وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ»، انسان مشرک مانند کسی است که از مرتبه بالا به زمین پرتاب میشود. همچنین در تعابیر قرآن آمده است که «لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ شَیئاً»، یعنی تحت هیچ شرایطی، هیچ نوع شرکی پسندیده نیست.
به زبان حضرت یوسف، «أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ»، آیا اگر انسان صاحب اختیارات متعدد و گرایشات گوناگون داشته باشد، بهتر است یا گرایش به خدای واحد. قطعاً پاسخ گرایش به خدای واحد است.
به هر حال پرهیز از شرک و گرایش به توحید زیربنای اندیشههای دینی ماست.
انتهای پیام