به گزارش ایکنا، نشست «تشیع در گستره فرهنگ، هنر و تمدن ایران» امروز چهارشنبه 4 بهمنماه، از سوی بنیاد ایرانشناسی و بنیاد بینالمللی غدیر برگزار شد.
سید عبدالمجید شریفزاده؛ پژوهشگر هنرهای سنتی ایران، در این نشست با موضوع «نگارههای شیعی در هنر ایران» به سخنرانی پرداخت که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
کتاب روضه الشهدا، از آثاری است که نسخهای از آن در دانشگاه هاروراد نگهداری میشود و نگارهای از عصر عاشورا در آن وجود دارد. در این تصویر، آمدن حضرت امام حسین(ع) به خیمهها و استقبال زنان از ایشان به خوبی به تصویر کشیده شده است. در دوره معاصر هم شاهد چنین آثاری هستیم که از جمله آنها کار استاد فرشچیان است. لذا چنین کارهای هنری نقاشی، صبغه تاریخی دارد. نسخهای دیگر در کتابخانه ملی فرانسه وجود دارد که چهارده نگاره دارد. در این نقاشی هم صورتهای ائمه نشان داده میشود.
در این نقاشی، مواردی همانند خطبهخوانی امام سجاد(ع) و جنگ حضرت علی اکبر(ع) وجود دارد. نسخه دیگر به زبان ترکی با ده نگاره وجود دارد که در آن هم صحنه نبرد علی اکبر(ع) و صحنههایی از حضور حضرت امام حسین(ع) وجود دارد. در این نگارهها صورت امام حسین(ع) پوشیده شده است. بنابراین هرچه جلوتر میآئیم تغییراتی اتفاق افتاده و از جمله اینکه دیگر صورتهای ائمه نشان داده نمیشوند. نسخهای هم وجود دارد که شاید چندان برای ما قابل درک نباشد. بنده حدود سی سال پیش، وقتی بر روی شاهنامههای مصور موجود در موزههای میراث فرهنگی کار میکردم به موزههای زیادی سر زدم و نسخههای زیادی را مشاهده کردم و شرح آن را در کتابم آوردهام.
در یکی از این موزهها، شاهنامهای دیدم که کاتب آن اسماعیل شیرازی است و در دوره قاجاریه کتابت شده است. بنده در این کتاب متوجه شدم که نکته بسیار مهم آن در یکی از نگارهها که مربوط به کشته شدن فرامرز به دست بهرام است در وسط صحنه، فردی نشان داده شده که سوار بر اسب است و چهرهای پوشیده دارد. این امر مایه تعجب بود چراکه شبیه به موضوعات شاهنامه نبود. بنده که مجالس را شمردم متوجه شدم این دهمین مجلس از شاهنامه است. در حقیقت وقتی هنرمند به شماره دهم نقاشیهای خودش میرسد دست به دامان موضوع ائمه اطهار(ع) و شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا میشود و آن را در اثر خودش به نمایش میگذارد.
در نقاشیهای معاصر عمدتاً چهره به تصویر کشیده نمیشود و بنده با چنین کاری موافق نیستم چراکه برخی از نگارگران، صورتها را کشیدهاند اما آن را سفید کردهاند و خواستهاند چهرهها را روحانیتر نشان دهند اما به نظرم آنها، چهره را بیروح کردهاند لذا معتقدم بهترین روش، همان روشی است که قدما به کار برده و چهره را به تصویر کشیدهاند.
در ادامه این نشست فاطمه رجبی؛ پژوهشگر حکمت هنر اسلامی، در این نشست با موضوع «هنر شیعی در ساخت تمدن ایرانی - اسلامی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
متأسفانه در زمینه هنر شیعی، کتب فراوانی نوشته نشده و بیشتر آثاری که انجام شده به شرح عناصر صوری و ظاهری هنر اسلامی پرداختهاند یا زمینههای تاریخی پیدایش سبکهای هنر اسلامی را مورد توجه قرار دادهاند و کارهایی که به بررسی معانی فلسفی هنر اسلامی و شیعی بپردازند عمدتاً به صورت پراکنده بوده است؛ در حالی که یک تمدن دینی از حقایق حِکمی حمایت میکند و نمیتوانیم با بررسی عناصر صوری به ابعاد هنری تمدن اسلامی پی ببریم.
تفکر شیعی را میتوانیم همان اسلام ولایی بنامیم که به رابطه انسان و ولایت و ارتباط مستمر خداوند با اولیای خاص خود و ارتباط با مردم از طریق آنها میپردازد. این باعث نوعی قداست در هنر شیعی میشود. خداوند در قرآن نیز به آسمان و زمین و روز و شب و نظایر آن که در هنر شیعی وجود دارند سوگند یاد کرده است. بنده شاخصهای هنر شیعه را مورد بررسی قرار دادهام به گونهای که مورد قبول اهل تسنن هم باشد. بنده در طرح پژوهشی خود به تحلیل نگارههای عصر صفوی و تطبیق آن با شاخصههای اعتقادی شیعه پرداختهام.
ولایت به معنای حاکمیت و سرپرستی است و اسم فاعل آن والی یعنی حاکم و سرپرست است. خداوند در سوره جاثیه، به خوبی به مسئله ولایت و اهمیت اطاعت از آنها اشاره کرده است. اما این مسئله که ولایت در اسلام به چه کسی میرسد باعث اختلاف شیعه و سنی شده است چراکه شیعه معتقد است باید به ولی الله برسد که مصادیق آن در قرآن آمده است. شیعه این امر را در هنرهای خود نیز به تصویر کشیده است.
هنر شیعی را میتوانیم هنر ولایی بنامیم چون سرشار از عشق و مهر و محبت است. هنر ولایی در تلاش برای جذب در مقامِ جلال مطلق الهی و برگرفته از رابطه ولایی است پس هنری که بر این اساس به وجود میآید قطعاً هنری متعالی و الهی خواهد بود و آنچه در این زمینه ایجاد شده از این خصیصه بهرهمند است. هیچ مسلمان صاحبدلی نیست که عاری از عشق به اولیای الهی باشد که در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته است.
این هنر به سمت زیبایی مطلق گرایش دارد. در هنر ولایی با عبور از ظواهر و الفاظ قرآن، به باطن امور قرآنی توجه میشود. هنرمند شیعی و ولایی با دستگیری از الهامات الهی، فراز و نشیبها را طی میکند بنابراین هنر ولایی که اسم عام هنر شیعی است، هنری مقدس است که رابطه خالق و مخلوق را به خوبی نشان میدهد همانگونه که پیامبر گرامی اسلام به اهمیت خط زیبا اشاره کردهاند. لذا میتوان گفت هنر اسلامی در هر نقطهای از جهان اسلام، چیزی غیر از هنر ولایی نبوده است هرچند که ممکن است عنوان هنر شیعی به آن اطلاق نشده باشد.
در زمینه نگارگریهای اسلامی در عصر صفویه، آثار متعددی از جمله در زمینه شأن ولایت امیرالمومنین(ع) به تصویر کشیده شده که در یکی از این نگارگریها، خورشید درخشانی در گوشه تصویر نشان داده شده که میتواند نشان دهنده خورشید ولایت باشد. همینطور در این تصور جایگاه پیامبر(ص)، امام علی(ع) و صحابه، از جایگاه دیگران متمایز شده است. تصویر دیگر بیان محبت، شجاعت، علم و سخاوت امیرالمؤمنین(ص) است که مسجدی را نشان میدهد که مومنان به مسجد آمده و در حالت دستبوسی از حضرت علی(ع) هستند. در این مسجد، افراد سیاه پوست و سفید پوست در کنار هم قرار دارند و این تأکیدی برای عدم اختلاف مردم و همچنین این نکته است که همه افراد با هر نژادی میتوانند در کنار حضرت علی(ع) باشند.
از جمله نگارگریهای دیگر در تاریخ هنر شیعه که لازم است به آنها اشاره کنم تصویر کیفر قاتلان امام حسین و شهدای کربلا توسط مختار، مجلس پیامبر(ص) و ام سلمه، خطبه عقد حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، اعلام ولایت امیرالمومنین(ع) در غدیر خم، گفتوگوی علمای نصرانی با حضرت علی(ع)، آخرین خطبه پیامبر(ص) پیش از رحلت و جنگیدن حضرت علی(ع) با دیوان در چاه است. نتیجه این است که در بسیاری از موضوعات که به ظاهر اعتقادات عام اسلامی هستند، هنر شیعی نمایان است اما در دوران صفوی که حاکمیت شیعی شکل میگیرد موضوعات اعتقادی شیعی به طور خاص به تصویر کشیده شده است.
انتهای پیام