کلیشه‌های غلط باعث افول سینمای دفاع مقدس شده‌اند + فیلم
کد خبر: 4195381
تاریخ انتشار : ۰۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۸
مهرداد خوشبخت در گفت‌وگو با ایکنا:

کلیشه‌های غلط باعث افول سینمای دفاع مقدس شده‌اند + فیلم

کارگردان فیلم «پالایشگاه» گفت: یکی از دلایلی که سبب شده فیلم‌های دفاع مقدس چندان موفق نباشند همان کلیشه‌هایی است که سال‌ها با آن رو‌به‌رو هستیم چرا که ما هیچ‌گاه بیان نمی‌کنیم که آدم‌های جنگ هم اشتباه می‌کنند و همواره چهره‌ای کاملاً مثبت از آنها نشان داده‌ایم.

فیلم پالایشگاه

فیلم سینمایی «پالایشگاه» به کارگردانی مهرداد خوشبخت این روزها بر پرده سینماها است. این فیلم دفاع مقدسی گوشه‌ای از مقاومت مردم آبادان را برای حفظ پالایشگاه نفت در روزهای نخستین جنگ نشان می‌دهد. این اثر یکی از برداشت‌های جدید از اتفاقات هشت سال جنگ تحمیلی است؛ اتفاقی که معمولاً کمتر در تولیدات این ژانر رخ می‌دهد. «پالایشگاه» توانست در چهل‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر؛ سیمرغ بلورین جلوه‌های ویژه تصویری و سیمرغ ویژه دبیر جشنواره را به خود اختصاص دهد. همزمان با اکران عمومی این فیلم خبرگزاری قرآن گفت‌و‌گویی با مهرداد خوشبخت کارگردان انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا – در ابتدای بحث به چگونگی طرح ایده و در ادامه ساخت فیلم سینمایی «پالایشگاه» اشاره کنید.

چند سال پیش به همراه دوست عزیزم علی‌رضا اسلامی قرار بود مستندی با محوریت آبادان بسازم. در آن کار با سه موضوع رو‌به‌رو بودم. ابتدا موضوع مقاومت رادیو آبادان در ابتدای جنگ که تبدیل به فیلم سینمایی «آبادان یازده 60» شد. دوم بحث مقاومت پالایشگاه نفت در زمان حصر آبادان که امروز با همین عنوان شاهد نمایش آن در سینما هستیم. موضوع سوم به جنگ ذلفقاری مربوط می‌شود. امیدوارم در آینده این رویداد هم به یک اثر سینمایی تبدیل شود تا حلقه سه‌گانه من پیرامون آبادان در سینما کامل شود. در جنگ یک روزه ذلفقاری، عراقی‌ها تلاش کردند از رودخانه بهمن‌شیر رد شده تا بتوانند آبادان را به اشغال خود درآورند اما با رشادت مردم آبادان در رسیدن به این خواسته به موفقیتی دست پیدا نکردند. اگر در آن روز مردم آبادان مقاومت نمی‌کردند این شهر هم همانند خرمشهر سقوط کرده و شهر به طور کامل به اشغال عراقی‌ها درمی‌آمد.

در حال تکمیل

وقتی تصمیم گرفته شد «پالایشگاه» ساخته شود در پی آدم‌هایی رفتم که واقعه پالایشگاه را در روزهای آغازین جنگ به‌عینه دیده باشند. خوشبختانه در این امر هم موفق بودم زیرا اکثر افرادی که در آن مقطع در پالایشگاه حضور داشتند در قید حیات بودند. از سخنان شاهدان به راحتی می‌توان یک مستند خوب تهیه کرد. انشالله به زودی آن را خواهم ساخت. دلیلم تاکیدم روی ساخت مستند این است که مقاومت پالایشگاه در زمان حصر آبادان، نزدیک به یکسال شد برای همین نمی‌توان همه آنچه رخ داده را در فیلمی 110 دقیقه‌ای بیان کرد. برای همین تلاش می‌کنم حتماً مستند مقاومت پالایشگاه را بسازم. به هر حال بعد از انجام مصاحبه‌ها، طرح کلی پیرامون موضوع نوشتم و آن را به وزارت نفت ارجاع دادم.اما طبق قانونی که وزارتخانه نمی‌توانند به صورت مستقیم بانی یک اثر سینمایی باشند. طرح به ارشاد و در ادامه به فارابی ارجاع داده شد. فارابی طرح را تصویب کرد و مجدداً به وزارت نفت بازگردانده شد. بعد از تخمین هزینه، فیلمنامه نوشته شد. برای نگارش فیلمنامه چون خود به تنهایی فرصتی نداشتم حسین تراب نژاد هم به کمک آمد و به صورت مشترک سناریو را نوشتیم و درنهایت کار جلوی دوربین رفت.

ایکنا – شما در فیلم «آبادان یازده 60» و در ادامه «پالایشگاه» به سراغ وجهی از جنگ رفتید که کمتر به آن نظر شده است. در اکثر تولیدات دفاع مقدسی ما کلیشه‌های رایجی را می‌بینیم. پیرامون الزام پرداختن به ناگفته‌های جنگ در آثار دفاع مقدسی توضیح دهید.

یکی از دلایلی که سبب شده فیلم‌های دفاع مقدس چندان موفق نباشند همان کلیشه‌هایی است که سال‌ها در آثار سینمایی و تلویزیونی با آن رو‌به‌رو هستیم. ما هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهیم آدم‌های جنگ اشتباه کنند و همواره چهره‌ای کاملاً مثبت و بی اشتباه از آنها نشان می‌دهیم. خط مقدم همچون  قله کوه یخی است که تنها نوک آن دیده می‌شود ولیکن بخش عمده‌ای از جنگ در بخش‌های زیر آب این کوه یخ است که به پشت جبهه مربوط می‌شود. در پشت جبهه، هم مقاومت مردمی را شاهدیم هم پشتیبانی لجستیک را، اما در چند کار شما این موضوعات را شاهد هستید.

برایم جالب است وقتی مردم، به‌ویژه جوانان، «پالایشگاه» یا «آبادان یازده 60» را نگاه می‌کنند ناراضی از سالن بیرون نمی‌روند و دائم سؤال می‌کردند مگر در جنگ چنین اتفاقاتی هم رخ داده است. در این میان نکته‌ای وجود دارد. هرگاه می‌خواهیم از ناگفته‌های جنگ حرف بزنیم ممیزی‌هایی پیش می‌آید که اجازه این کار را به ما نمی‌دهند! برای مثال چند سال پیش فیلمنامه‌ای نوشتم به نام یادگاری که در جشنواره دفاع مقدس توانست عنوان بهترین سناریوی آن رویداد را به خود اختصاص دهد اما در کمال تعجب هیچ ارگانی از ساخت آن حمایت نکرد.

در حال تکمیل

فیلم سینمایی پالایشگاه در 72 جلسه جلوی دوربین رفت البته قرار بود تعداد جلسات 90 جلسه باشد اما به دلیل فشارهایی که برای رساندن  فیلم به جشنواره وارد بود و همچنین کمبود بودجه از میزان جلسات فیلمبرداری کاسته شد. این امر هم لطمه بزرگی به سکانس پایانی فیلم ما زد به‌ویژه یک سکانس که بسیار دوست داشتم در فیلم وجود داشته باشد. این فیلم در شرایط بسیار بد جوی فیلمبرداری شد. گرمای بسیار آزاردهنده بود. با این توضیح نسخه‌ای که از «پالایشگاه» در جشنواره به نمایش درآمد برای خودم مطلوب نبود. پس دیگر حاضر نیستم طبق هیچ شرایطی فیلمی که آماده نیست را تحویل جشنواره دهم. نکته دیگری که باعث شد پایان فیلم با تعجیل همراه شود به شرایطی برمی‌گشت که پاییز سال گذشته بر کشور حاکم بود. اگر ما فیلم را به جشنواره نمی‌رساندیم این سو‌ءتفاهم پیش می‌آمد که در پی تحریم جشنواره هستیم.

در حال تکمیل

ایکنا – گروه بازیگری این فیلم آنچنان که باید دارای چهره نیست. آیا این امر به دلیل کمبود بودجه پیش آمد یا اینکه خود تمایل داشتید گروه بازیگرانتان اینگونه باشند؟

‌من دوست داشتم در این کار بازیگرانم یکدست باشند تا تمام بازی‌ها شکلی یکنواخت داشته باشند وگرنه برای فیلم «آبادان یازده 60» فشارهای بسیاری وجود داشت تا بازیگری چهره در کار حضورداشته باشد حتی برای آن بازیگر بودجه‌ای مجزا در نظر گرفته شود اما قبول نکردم و علی‌رضا کمالی که در آن مقطع هنوز به شهرت امروز نرسیده بود در فیلم حضور یافت. از نگاه من حضور بازیگر یکدست در فیلم باعث خواهد شد تا فیلم واقعی‌تر به نظر رسد.

در حال تکمیل

ایکنا – یکی از موانعی که باعث شد فیلم‌های جنگی نتواند آن‌گونه که باید مخاطب داشته باشد شاید از همین عنوان دفاع مقدس نشئت‌گرفته باشد چون وجه تقدس دادن به آدم‌ها یا اتفاقات، باعث می‌شود رویداد موردنظر از مخاطب دور شود. درباره این موضوع توضیح دهید.

تمام تلاشم این بوده که در کارهایم از کلیشه‌های رایج فاصله بگیرم. برای مثال در بخشی از فیلم می‌بینیم که یکی از نیروهای ایرانی به رئیسش می‌گوید از شهید و اسیر شدن می‌ترسد. رئیس که نقشش را امیررضا دلاوری به‌خوبی بازی می‌کند به او می‌گوید، او هم می‌ترسد اما چاره‌ای جز دفاع نیست. این موضوع ازجمله خط‌شکنی‌هایی است که در فیلم من رخ داده است البته چون اتفاقات فیلم در پشت جبهه رقم می‌خورد به این بخش اجازه نمایش دادند وگرنه اگر قرار بود این دیالوگ در خط مقدم باشد احتمالا حذف می‌شد. من در عملیات والفجر8 عکاس بودم. به‌خوبی به یاد دارم رزمنده‌ها سهمیه سیگار داشتند. بعضی از فرماندهان سیگار می‌کشیدند اما آیا می‌توان این موضوع را در آثار سینمایی نشان داد؟

ایکنا – متأسفانه شرایطی که بر اکران حاکم است، مطلوب نیست چون تنها فیلم‌های طنز هستند که موقعیتی خوبی برای نمایش دارند و به دیگر تولیدات سینمایی این اجازه داده نمی‌شود البته کسی با فروش فیلم‌های کمدی مشکل ندارد اما بحث اینجاست چرا باید تنها باید به یک ژانر موقعیت نمایش داده شود.

متأسفانه شرایط به گونه‌ای شده که وزیر با افتخار کل فروش را به حساب رونق سینما می گذارند در صورتیکه رونق سینمادار است نه سینمای ایران چون بیشترین رقم فروش مختص چهار یا پنج فیلم است نه کل فیلم‌ها. البته من با فروش این تولیدات مشکلی ندارم چون در نهایت رونق گیشه، رونق سینما را در پی خواهد داشت اما حرف اینجاست که همه فیلم‌ها باید موقعیت مناسبی برای نمایش داشته باشندو هیچ چیز عادلانه نیست مثلا در بخش تبلیغات، تیزر فیلم‌های کمدی به راحتی و شبانه‌روز در ماهواره پخش می شود اما اجازه پخش تیزر پالایشگاه را نمی‌دهند و این بی‌عدالتیست. یا برای مثال به فیلم‌های جدی نظیر «پالایشگاه»، بدترین زمان برای نمایش داده می‌شود. یعنی سئانس‌های 10، 13 یا 15 این زمان‌های نمایش عملاً مرده هستند چون تماشاگر بیشتر عصر و شب به سینما می‌روند. یا سئانس‌های ما بیشترشان شناور هستند و مخاطب هیچ برنامه‌ریزی نمی‌تواند بکند.

در حال تکمیل

تمام لذت دیدن فیلم‌هایی همچون پالایشگاه، به دیدن فیلم روی پرده عریض است. تبلیغات تلویزیونی فیلم‌هایی نظیر «پالایشگاه» نیز به آن میزان نیست که بتواند هم مردم را نسبت به کیفیت اثر واقف کند. در ضمن قیمت تیزر در تلویزیون بسیار گران است درحالی‌که در ماهواره تبلیغ کردن نسبت به رسانه ملی بسیار ارزان‌تر است. گرانی تعرفه‌های تلویزیون هم به‌هیچ‌وجه قابل توجیه نیست چون این مقدار تعرفه برای یک تبلیغ به‌هیچ‌وجه مناسب نیست تعداد معدودی تیزر را لطف کردند و مجانی پخش کردند اما کمترش در ساعات پر بیننده بود.

موقعیتی که امروز برای سینمای کشورمان پیش‌آمده باعث خواهد شد ما در سال آینده بخش عمده‌ای از اکرانمان، کمدی باشد. نکته عجیبی در این رابطه وجود دارد. گاهی اوقات می‌شنویم که چرا فیلم‌های فارابی فروش نمی‌کند؟  آیا باید با این نگاه فیلم‌های فارابی را سنجید؟ در همه جای دنیا دولت از فیلم‌های استراتژیک حمایت می‌کند چون هیچگاه تهیه‌کننده بخش خصوصی حاضر نمی‌شود در چنین حوزه‌هایی سرمایه‌گذاری داشته باشد.همین الان اکثریت فیلم‌های غیر کمدی به اندازه پالایشگاه فروخته‌اند نسبت به تعداد سئانس‌ها و سالن‌هایشان و این ربطی به فیلم‌های دولتی و غیر دولتی ندارد.

در حال تکمیل

ایکنا – بحث بعدی ما به جشنواره فیلم فجر مربوط می‌شود. در آستانه برگزاری چهل و دومین دوره این رویداد سینمایی هستیم. ارزیابی خود از جریان سازی این رویداد سینمایی در ادوار گذشته داشته باشید.

شاید در گذشته جشنواره فجر می‌توانست مسیر سینما را در سال بعد مشخص کند اما امروز به واقع این رویداد دیگر چنین کارکردی ندارد! متاسفانه تعجیلی که برای رساندن برخی آثار به این جشنواره صورت می‌گیرد هیچگونه جای دفاعی باقی نمی‌گذارد.

در حال تکمیل

ایکنا – سخن پایانی خود را در این گفت‌وگو بیان کنید.

روابط عمومی شرکت نفت‌ خیلی کمک کرد .ساخت فیلم‌هایی با مضمون‌هایی مثل پالایشگاه به همت بلند همه نیاز دارد به‌خصوص عوامل سازنده که خوشبختانه من با داشتن حمایت گروه بسیار قوی حرفه‌ای و با انگیزه توانستیم این فیلم رو با هم بسازیم .در این روزها کمتر کسایی حاضرن چنین زحمتی به‌خودشون بدن برای ثبت تاریخ شفاعی شجاعت‌ها‌ی مردمی بر پرده سینما.

گفت‌و‌گو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha