به گزارش ایکنا، آیین بزرگداشت آیتالله سیدمحمدکاظم ارفع به همراه رونمایی از کتاب «چهل منزل سلوک» عصر دوشنبه ۱۸ دی با سخنرانی آیتالله محمدباقر تحریری؛ تولیت مدرسه مروی در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
بحث من درباره جایگاه علم و عالمی است که مورد توجه خدای متعال است. خداوند در قرآن میفرمایند که برای دو دسته از انسانها درجاتی قرار داده است؛ «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ؛ خدا [رتبه] كسانى از شما را كه گرويده و كسانى را كه دانشمندند [بر حسب] درجات بلند گرداند». خدا که رفیع الدرجات است نسبت به این دو دسته یک عنایت ویژه دارد. اساسا زندگی دنیا به گونهای است که برای گذران آن انسانها مختلف هستند، برای تامین نیازمندیهای گوناگون انسانها مختلف هستند، منتهی این درجات دنیایی که برای انسان در سطوح مختلف هست یک زمینهای است تا درجات واقعی خود را بفهمیم چیست و آن را دنبال کنیم. آن درجاتی که هم زندگی سعادتمندانه حقیقی دنیا را برای ما تامین میکند و از آن مهمتر زندگی سعادتمندانه ابدی ما را تامین میکند؛ روی این نکته خیلی باید توجه کرد.
خدای متعال از زبان یک گروه که قبل از اینکه این سخن را اظهار بکنند در مسیر باطل و تقویت رهبری باطل بودند این جملات مهم را نقل میکند و بیانگر این است که انسان چقدر میتواند در این عالم سرنوشت خودش را رقم بزند. رقم زدن سرنوشت خود اول به تعقل تکیه میکند که انسان یک زندگی عقلانی داشته باشد و این زندگی عقلانی ما را در دامن آن کسی که ما را آفریده میاندازد. این گروه عبارتند از سحره فرعون. سحره فرعون که ادعایی داشتند، خودنمایی داشتند، وقتی فرعون اینها را دعوت کرد برای مقابله با حضرت موسی، گفتند ما میآییم ولی وقتی فهمیدند کارهایشان بر باطل است و نمایش است برگشتند.
انسان باید دقت کند آیا فعالیتهایش مناسب با شخصیت والای انسان است یا نه. در این صورت برای انسان تنبه حاصل میشود. لذا سحره وقتی با معجزه موسی روبرو شدند و عصا تخیلات آنها را نابود کرد منقلب شدند و در آغوش نبی الهی آمدند. تا جایی که فرعون آنها را تهدید کرد ولی آنها گفتند هر کار میخواهی بکنی بکن، «قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا» یعنی ما هیچ گاه نشانههای روشن که به دست ما آمده است را کنار نمیگذاریم. شهدای ما اینچنین بودند که تحول پیدا کردند و تحولآفرین شدند.
بعد گفتند «إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا». بعد این تعبیر را بیان کردند «وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى». بحث در درجات است. درجاتی که انسان در این عالم کسب میکند و این درجات حقیقی چیست و چه چیزهایی نیاز دارد.
در آیهای که خوانده شد خدای متعال درجات دو دسته را بالا میبرد که به هم مرتبط است. «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ» یعنی کسی که به درگاه الهی بیاید در حالتی که با ایمان است و عمل صالح هم انجام داده یعنی ما حرکت زیربنایی ایمانی داشته باشیم؛ حرکت زیربنایی ایمانی که با استمرار عمل صالح شکل میگیرد. اینها یک دسته هستند. خود ایمان و عمل صالح یک مزیت بالایی است که باید با انسان باشد.
یک دسته دیگر از میان انسانها هستند که یک درجه خاصی دارند آن کسانی که به علم رسیدند و به آنها علم داده شده است علاوه بر مومنین، اینها هم درجاتی دارند یعنی مومنی که همراهی با علم الهی داشته باشد و آگاهی نسبت به معارف دین داشته باشد که این معارف در جانش آمده باشد، برایش درجاتی است یعنی این دسته علاوه بر عموم مومنان یک درجه خاصی دارند.
روایتی وارد شده است که مضامین این روایت در این مرد بزرگ تجلی کرده بود و رهبری کسانی که با آنها ارتباط داشت در این چند مسئله ظهور و بروز دارد. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند نزد این چند گروه از علما بروید و با آنها ارتباط داشته باشید. متن روایت چنین است: «لا تَجْلِسوا إلاّ عندَ كُلِّ عالِمٍ يَدْعوكُم مِن خَمْسٍ إلى خَمسٍ: مِن الشَّكِّ إلى اليَقينِ، و مِن الرِّياءِ إلى الإخْلاصِ، و مِن الرَّغْبَةِ إلى الرَّهبَةِ، و مِن الكِبْرِ إلى التّواضُعِ و مِن الغِشِّ إلى النّصيحَةِ» یعنی تنها در محضر دانشمندانى نشينيد كه شما را از پنج چيز به پنج چيز فرا مىخوانند: از دو دلى به يقين، از ريا به اخلاص، از دنياخواهى به دنياگريزى، از تكبّر به فروتنى و از ناخالصى به خلوص.
اولین ویژگی یقین است. کسی که خودش به یقین رسیده باشد میتواند انسان را از شک به یقین برساند. یقین علائمی دارد که باید این علائم را در خودمان پیگری کنیم و ببینیم به یقین رسیدیم یا نه. ویژگی دوم اخلاص است. ایشان اینگونه بود و عمری در عبادت و تدریس و ارتباط با مومنین خودش را اینگونه نشان داد. ویژگی سوم این است که انسان را از دنیاگرایی به ترس از قیامت دعوت کند. این نشاندهنده این است هر جا یک تنبهی باشد این شخص آنجا حاضر است. باید تدین به دین و پیاده کردن دین برایش اصل باشد و توجه به شئون دنیا در حرکاتش نقشآفرین نباشد. پیامبر میفرمایند این عالم است که میتواند ما را بپروراند و تربیت کند.
ویژگی چهارم این است که انسان را از خودبزرگبینی به تواضع دعوت میکند. این تواضع در زندگی این استاد بزرگوار نمایان بود. فرمودند کسی که برای خدا تواضع داشته باشد خدا او را بالا میبرد. علم یک آسیبهایی دارد، آسیبهایی که نمایش ندارد ولی ممکن است درون عالم ظهور و بروز داشته باشد. ما باید خودمان را اینگونه محک بزنیم.
ویژگی پنجم اینکه انسان را از بدخواهی به دلسوزی دعوت میکند. این دلسوزی یکی از اوصاف خوب انسان مومن است. اصلا نصیحتگری از اوصاف الهی است که در راس انسانها انبیا این ویژگی را داشتند و سپس آن عالمانی که دینباور بودند که در هر زمان و موقعیتی از نصیحتگری و دلسوزی دریغ نداشتند. این درجاتی که خدا برای انسان در نظر گرفته با تحقق این کمالات برای انسان امکانپذیر میشود.
انتهای پیام