حجتالاسلام والمسلمین سید علیاکبر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده، نوشته است: ۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین(س) الگوی بردباری و مقاومت است روزی که به پاسداشت این بانوی بزرگوار، در تقویم رسمی کشور به عنوان روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شد تا یادآور استقامت و شجاعت زنان از صدر اسلام باشد.
نام او فاطمه است دختر حِزام از قبیله بنی کلاب که به دلیل داشتن چهار پسر به امالبنین (مادر پسران) شهرت داشت.
فرزندان آن بانوی با کرامت با نامهای حضرت ابوالفضل العباس (ع)، عبدالله، جعفر و عثمان در کربلا و در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.
ام البنین بدون تردید از چهرههای درخشان تاریخ اسلام و الگوی والای زیست اسلامی و اخلاقی است. او فرزند خانوادهای است که به دلاوری، جنگجویی و شجاعت شهرت داشتند. امام علی(ع) نیز براساس این ویژگیها بود که ام البنین را به همسری برگزید. براساس نقل تاریخی، امام علی(ع) از برادرش عقیل که به نسبشناسی شهرت داشت میخواهد تا بانویی را قبایل سلحشور برای ازدواج با آن حضرت معرفی کند، و عقیل، فاطمه دختر حزام را به امام علی(ع) پیشنهاد کرد.
ولادت فرزندانی، چون حضرت عباس، و سه برادر باوفای آن حضرت، شاهدی است برای انتخاب خوب عقیل است. از نشانههای وارستگی اخلاقی ام البنین آن است که آن بانو بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با امیرالمؤمنین(ع) از آن حضرت خواست تا به جای «فاطمه» او را امالبنین خطاب کند تا فرزندان حضرت زهرا(س) نام اصلی او، خاطرات مادرشان در ذهن آنها تداعی نشود و موجبات آزردگی خاطر آنان فراهم نشود.
در نگاشتههای شهید ثانی از فقیهان نامدار قرن دهم شیعه و نیز سید عبدالرزاق مُقَرَّم مقتلنویس بنام شیعه (درگذشته ۱۳۹۱ق)، بر محبت شدید امالبنین نسبت به خاندان پیامبر، تأکید کرده است. ام البنین زندگی را وقف خدمت به اهل بیت(ع) کرد و اهلبیت نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، به دیدار ام البنین میرفتند. گزارشهای تاریخی گویای آن است که امالبنین ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش بوده و در رثای حضرت عباس(ع) اشعارسروده است.
باقر شریف قرشی تاریخپژوه شیعه (درگذشته ۱۴۳۳ق) در بیان عظمت امالبنین مینویسند: در تاریخ زنی همچون او دیده نشد که نسبت به فرزندانِ هم شوی (هَووی) خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خود مقدم بدارد.
هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از شهادت فرزندانش باخبر شد، از سرنوشت امام حسین(ع) پرسید و وقتی خبر شهادت او را شنید، گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهلبیت(ع) و امام حسین (ع) دانستهاند.
براساس گزارش «مقاتل الطالبیین»، امالبنین هر روز با عبیدالله فرزند فرزند شهیدش، عباس(ع) به بقیع میشتافت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود، میخواند و میگریست و مردم مدینه نیز با او هم نوا میشدند.
گفته شده است که مروان بن حکم یکی از حاکمان مدینه، نیز با آنان همراه میشد. در حدیثی امام صادق(ع) در باب علاقه شدید ام البنین به امام حسین(ع) آمده است، اما البنین پنج سال در عزای امام حسین(ع) مرثیه میسرود و گریست تا چشمانش نابینا شد. او میتوانست در خانه برای فرزندانش عزاداری کند، اما به بقیع میرفت تا در شناساندن چهره پلید یزیدیان نیز نقش آفرینی کند.
این اقدام و تدوام آن نشانه آگاهی عمیق سیاسی و بصیرت این بانوی آسمانی و از نکتههای تربیتی درخشان زندگی آن حضرت است.
ام البنین(س) پس از واقعه عاشورا ۶۱ هجری قمری، ۹ سال به افشاگری بیدادگران پرداخت و در سال ۷۰ هجری قمری دار فانی را وداع کرد. بیتردید زندگی ام البنین آینهای درخشان برای هدایت و تربیت زنان در تمامی دورانی تاریخ پس از او است.
انتهای پیام