به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین قاسم ابراهیمیپور؛ استادیار جامعهشناسی و مسئول کارگروه عفاف مؤسسه امام خمینی(ره)، 6 آبان ماه در نشست علمی «گونهشناسی کشف حجاب با استفاده از نظریه تفسیر کنش علامه طباطبایی» که از سوی آکادمی اخلاق پژوهش روشمند و انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه اگر پدیده کشف حجاب را یک کنش در نظر بگیریم همه افراد با انگیزه یکسانی دست به این کار نمیزنند لذا نیازمند تیپشناسی هستیم، گفت: مثلا در تیپبندی «ماکس وبر» کنشها به عقلانی، سنتی و عاطفی تقسیم شده است؛ یا تیپبندی پاراتون هم یک قسم از کنش را منطقی و در برابر آن کنش غیرمنطقی را طرح کرده است. بنابراین تیپبندی کنش بحثی مرسوم در جامعهشناسی است و نظریه کنش علامه طباطبایی هم در آثار او به صورت پراکنده آمده است و بنده آن را به صورت یکجا تدوین کردهام و معتقدم که این نظریه میتواند پدیده کشف حجاب را توجیه کند.
ابراهیمی بیان کرد: علامه طباطبایی پذیرفته است که کنش، یک رفتار آگاهانه معطوف به هدف و مرتبط با اندیشه و شرایط زمانی و مکانی است ولی به صورت کلی کنشها را به دو دسته تقسیم کرده است؛ کنش ناشی از آگاهی متصل و کنش ناشی از آگاهی که متصل نیست؛ ما رفتارهایی را که آگاهانه نیستند مانند ضربان قلب و تنفس و ... کنش متقابل نمادین و اجتماعی نمینامیم. ما امکان تفکر بر روی همه کنشهای خود نداریم بنابراین یکسری کنشها چون درونی شده است بدون اینکه در مورد آن بیاندیشیم آن را عمل میکنیم مثلا موقع سخن گفتن در مورد تکتک کلمات فکر نمیکنیم یا فکر نمیکنیم هنگام پوشیدن کفش اول کدام را بپوشم و با کدام دست در خانه را باز کنم.
استادیار جامعهشناسی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: اولین قسم کنشهای آگاهانه، اختیاری است یعنی فرد روی آن فکر کرده و تصمیم میگیرد؛ فرهنگ یکسری موارد را به ما القا و تمایلاتی در ما ایجاد میکند که لزوما ناشی از شناخت نیست و حتی میتواند شناخت کاذبی در ما ایجاد کند و فشار فرهنگی بر ما وارد کند و این فشار نامحسوس هم هست. بنابراین اگر از افرادی که کشف حجاب میکنند بپرسید آیا خودت خواستی، از همه آنها پاسخ مثبت خواهید شنید ولی همین پذیرش هم ممکن است تحمیلشده از سوی یک جریان فرهنگی و اجتماعی باشد.
ابراهیمیپور با بیان اینکه اجمالا افرادی هستند که با وجود همه فشارهای رسانهای و اجتماعی، فکر میکنند و از روی اختیار و آگاهی دست به کشف حجاب یا انتخاب حجاب میزنند، اظهار کرد: مثلا اینکه برخی میگویند حجاب ربطی به ترویج فساد و فحشا و اضمحلال خانواده ندارد و آن را به بعد راحتی و زیباشناختی تقلیل میدهند با اینگونه انگیزهها دست به کشف حجاب میزنند.
این پژوهشگر تصریح کرد: دسته دیگر کنش آگاهانه، اکراهی است یعنی فرد در اثر فشار بیرونی و بدون اینکه تمایل باطنی داشته باشد دست به یک رفتاری بزند؛ گروههای دوستی و فرهنگ قادر است اراده را از یک فرد سلب کنند و او را با خود همراه کنند. در بین افراد مکشفه حتما برخی هستند که در برابر تذکر دیگران حجاب خود را رعایت میکنند و مقاومتی ندارند.
وی با بیان اینکه این تصور غلط که مکشفهها بالای 50 درصد جامعه هستند نه 5 درصد، خود این مسئله میتواند فشار اجتماعی زیادی تولید کند تا بقیه هم مکشفه شوند، اضافه کرد: یک دختر خانمی وقتی چنین آمار بالایی را ببیند ممکن است از روی کنش اکراهی دست به کشف حجاب بزند ولی چون اکراهی است در صورتی که کشدار نشود میتواند اصلاح صورت بگیرد. بنابراین ویژگی کنشهای اکراهی این است که پایدار نیستند ولی اگر استمرار یابد شاید پایدارتر هم بشود لذا سرعت عمل در برخورد با آن لازم است.
وی با اشاره به کنشهای اضطراری تصریح کرد: فرد در این نوع کنش مشکل جغرافیایی و ... دارد یا در مقام اضطرار است مثلا خانمی که از روی ترس از زلزله وارد خیابان شده و کشف حجاب میکند یا بحث اقتصاد حجاب است، زیرا هزینههای محجبهبودن به خصوص در خانوادهای که دو یا سه دختر دارند بسیار بالاست یا به دلیل آب و هوایی ممکن است افرادی به سمت برخی کنشها بروند؛ کنشهای اضطراری هم پایدار نیستند و با حذف شرایط اضطرار، از بین خواهد رفت. البته رفتار اضطراری هم ممکن است بعد از مدتی تبدیل به عادت شود یعنی باید مانع اضطرار از بین برود.
استادیار جامعهشناسی مؤسسه امام خمینی(ره) با اشاره به کنشهایی که از روی اختیار هست ولی فرد در عمل به آن مستقیما فکر نمیکند، تصریح کرد: اولین نوع کنش، ملکات درونی است یعنی نیازمند تامل و فکر نیست مانند یک راننده حرفهای که در یک لحظه تصادف خود را از مخصمه نجات میدهد؛ ملکات میتوانند در نفس مؤثر باشند و حتی پس از مرگ هم با انسان همراه خواهند داشت.
ابراهیمیپور با بیان اینکه درصدی از مکشفهها هستند که اصلا حجاب در بین خانواده و اقوام آنان وجود نداشته است، افزود: فهم اینها از حجاب با بقیه فرق دارد لذا با تقدیم یک شاخه گل و امر به معروف در سر چهار راه نمیتوان انتظار تغییر در این گروه را داشته باشیم و البته نمیتوان نسبت به آنان بیتفاوت هم بود زیرا باعث گسترش فرهنگ کشف حجاب در بقیه خواهند شد. دسته دیگر کنش ناشی از عادات است و با ملکات این تفاوت را دارند که سطح پایداری آن در فرد پایینتر است؛ گاهی روح و روان و جسم و فیزیک بدن انسان به رفتاری عادت میکند شبیه آنچه معتادان به آن گرفتارند. مثلا برخی خردهفرهنگهای ما به کشف حجاب و کم حجابی عادت کرده و مشمول این قضیه هستند.
وی با بیان اینکه تغییر عادت آسان نیست کما اینکه ترک یک معتاد، کاری کاملا تخصصی است و حتی ممکن است از جبر و فشار برای ترک استفاده شود، افزود: مکشفههایی که در این قسم هستند نیازمند برنامه بلندمدت است ولی رها کردن آنان هم اشتباه راهبردی است و فشار فرهنگی و رسانهای و حقوقی برای این بخش از جامعه هم لازم است.
وی ادامه داد: نوع دیگر از کنشها هم کنشهای ناشی از عاطفه و غلبه برخی هیجانات است که پایدار نیست ولی میتواند شایع باشد مثلا فوت مهسا امینی توانست احساسات برخی را تحریک کند و بخشی از اغتشاشات را در سال قبل ایجاد کند؛ این رفتار هیجانی در مرحله اول خیلی غلیان دارد و هر نوع برخورد نامناسب میتواند حوادث زیانباری تولید کند لذا صبوری و همدلی و همراهی معقول و برخورد منطقی لازم است. در این شرایط ارائه آمار درست نیست زیرا جامعه دچار هیستریک و هیجان عاطفی جنونآمیز و بیمارگونه شده است؛ لذا نیاز به پیمایش ندارد.
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با بیان اینکه برخی از دولتمردان و استادان حوزه و دانشگاه در اغتشاش سال قبل مرتکب این خطا شدند، تصریح کرد: وقتی بیشتر اغتشاشگران در سن پایین هستند پس رفتار هیجانی غلبه دارد و در چنین شرایطی متولیان امر نباید دست به رفتارها و توصیفات غلط بزنند بلکه باید ابتدا تب جامعه را پایین بیاورند لذا بعد از مدتی که این تب خوابید محجبههای زیادی هم به خیابان آمدند و از حجاب حمایت کردند. در سال جاری هم دشمنان تلاش کردند تا اغتشاش ایجاد کنند ولی چرا نشد؟ چون رفتارهای هیجانی وجود نداشت همچنین صدا و سیما به موقع با یکی دو موردی که میتوانست موجب سوء استفاده شود مواجه شد همچنین برخی افراد متوجه شدند که کار جمهوری اسلامی تمام نشده است.
ابراهیمیپور با بیان اینکه برخورد غلط میتواند پیامد بدتری داشته باشد و خیلی از انقلابهای رنگین در دنیا به همین دلیل بوده است، اظهار کرد: برخورد صبورانه و منطقی نظام و مدارا با اغتشاشگران توانست حوادث را مهار کند؛ اینکه قشر زیادی را همان یکی دو روز اول آزاد کردند یا درجهای از رافت را مشمول مجرمین کردند و با خیلی از نسل جوان اغتشاشگر صحبت کردند. این نوع رفتار در مواجهه حضرت علی(ع) با خوارج ریشه دارد. یعنی باید فضای عاطفی را شکست و با لیدهاریی که هدفی جز نابودی دین و جامعه ندارند برخورد خشنی باید داشت.
وی با بیان اینکه این تقسیمبندیها سبب میشود تا برنامهریزی ما دقیقتر و در عین حال با سرعت صورت بگیرد، گفت: نظام متاسفانه مواجهه کندی با این مسئله داشته است که میتواند آسیب بزند اینکه ما باید دقیق و علمی برخورد کنیم به معنای رهاکردن این مسئله نیست ولی گونهها متفاوتند و نمیتوان همه را یک کاسه کرد و در مواجهه با آن هم یک برخورد داشته باشیم. فایده دیگر این تقسیمبندی هم این است که هرقدر رفتارهای ناشی از عواطف و عادات بیشتر باشد، ناشی از این است که عقلانیت کمتری بر جامعه حاکم است.
ابراهیمیپور با بیان اینکه درست است که حجاب یک حکم شرعی و دینی است ولی در حرکت اصلاحی باید دقیق و علمی عمل شود، ادامه داد: مطالعات نشان میدهد که اگر برخورد مناسب صورت نگیرد و فضای مجازی هم اصلاح نشود میتواند کشف حجاب پایدار شود ولی در شرایط کنونی و در صورت برخورد مناسب میتواند ناپایدار باشد. مسئله دیگر هم این است که رسانههای غربی تلاش میکنند که جامعه ایران را افسرده و غیرشاد نشان دهند لذا ما باید شادی واقعی را تبیین کنیم و نگذاریم مغالطه صورت بگیرد؛ آنها نشاط را به رقص و بیحجابی و فحشا و ... پیوند میزنند در حالی که ما معتقدیم شادی عمیق در کشف حجاب و رقص و آواز نیست؛ اینها شادی موقتی است و باید وضعیت مسکن و شغل و درآمد جوانان حل شود.
ابراهیمیپور با اشاره به بررسی همنوایی نسل جدید با هنجارهای گذشته، اظهار کرد: نسل جدید پرسشهایی دارند که اگر قانع نشوند امکان انتقال هنجارها به نسل جدید هم سخت خواهد شد. آیا مکشفهها این پدیده را به نسل جدید منتقل میکنند؟ ما میبینیم که دختران در سن کم راحتتر با کشف حجاب وارد جامعه میشوند و این خطرناکتر از مادران مکشفه است و باید برای هر دو گروه برنامه مناسب داشته باشیم.
وی با بیان اینکه باید وضیعت کشف حجاب در غرب و ایران مقایسه شود، افزود: بحث راهبردی مهم برای نسل جدید این است که اقناع، لزوما دلیل و برهان آوردن نیست؛ در گذشته ما از شعر و رمان و ... استفاده میکردیم و حالا هم باید روشهای اقناعی را صرفا به استدلال خلاصه نکنیم و شعر و سرود و فیلم و سریال خیلی نقش دارد.
انتهای پیام