به گزارش ایکنا؛ مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و جور، سرشتی است فطری و ذاتی و از روح خداوندی در کالبد مخلوقات دمیده شده است که انسان آن را به بهترین صورت ممکن نمایان میسازد. از جمله زمینههایی که انسانها توانستهاند مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و جور زمانه و ظالمان را برای مخاطبان به تصویر کشند، ادبیات بهطور عام و شعر به گونه خاص است.
ادبیات مقاومت به سبب همین پیشینه مشترک انسانی و آمیخته با ذات الهی، نیز به عنوان گونهای از انواع ادبی در میان ملتهای مختلف نمونههای مشترکی دارد. در کشور ما ایران و نیز کشور فلسطین نیز به دلیل مذهب واحد و شرایط سیاسی خاص، ادبیات مقاومت سابقهای طولانی دارد. سلطه استعمار در سال های قبل از انقلاب و بروز جنگ تحمیلی در سال های بعد از آن باعث به وجود آمدن این نوع از ادبیات در ایران شد.
در دیگر سو و در آیینه تاریخ به سادگی میتوان دریافت که علت بروز جنگ در فلسطین و لبنان، ریشهای تاریخی و سابقهای طولانی دارد. منطقه خاورمیانه عموما و به ویژه فلسطین، نه تنها از اهمیت سوقالجیشی و استراتژیک برخوردار است بلکه این کشور، موطن تمام ادیان بزرگ است و در منطقه تماس کشورهای اسلامی با آسیا و آفریقا واقع است؛ پس شگفت نیست که جایگاه کارزار و میدان رقابت شود.
در این میان برگهای متقن ومستند تاریخ خود چون صداقت آئینه گواهی میدهد، با کوچ خود خواسته یهودیان و اشغال سرزمین فلسطین، زمینه اخراج ساکنان اصلی این سرزمین مهیا شد؛ مهمانی که میزبان را اخراج کرد. درست در همین بزنگاه بود که نخستین نشانههای مقاومت مردمی بروز یافت. امروز مردم فلسطین با دشمنی روبهرو هستند که اگر بتواند، مسلمانان را از صفحه روزگار محو میسازد و در این کار تردید نمیکند؛ دشمنی که کمترین جرم او نسلکشی و نابود کردن ریشه فلسطینیان و بلکه هر مبارزی است.
هدف رژیم صهیونیستی، رسیدن به این مقصد است و تنها راه مقابله با آن، حفظ روحیه مقاومت و بیداری در مردم است و فلسفه مقاومت نیز بر همین پایه استوار است.
اسرائیل از یکسو توسعهطلب است و همواره در جهت توسعه و گسترش مرزهای سرزمینی، قدرت و امنیتش در جنگها و تنازعات منطقهای وارد شده است. از سوی دیگر، همین رژیم اشغالگر آسیبپذیرترین محیط امنیتی را دارد.
استراتژی اسرائیل در انطباق خویش با مشکلات منطقهای از جمله افزایش قدرت محور مقاومت و بازیگران مؤثر در آن و وجود معارضان عرب و توجه به قدرتهای بینالمللی، منجر به ظهور سیاست نظامی بر مبنای محور تهاجمی آنها شده است.
مبارزه پیروزمندانه فلسطینیان در عملیات «طوفان الاقصی» و شکست هیمنه رژیم اشغالگر قدس بهانهای شد تا در گزارشی به مرور و معرفی اجمالی تعدادی از برترین کتابهای مرتبط با اسرائیل، اسرائیل ستیزی و کتابهای امنیتی اطلاعاتی انتشارات شهیدکاظمی به عنوان یکی از ناشران خصوصی و موفق در حوزه ادبیات مقاومت بپردازیم.
انرژی شیطانی به روایت «از پمبا تا ماریانا»
«از پمبا تا ماریانا» نوشته محمد قنبری روایتی است داستانی از استفاده قدرتهای مافوق بشری و انرژیهای شیطانی در سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی.
وقتی انسانها به اجنه و قدرتهای شیطانی متوسل میشوند، خود را از ولایت خداوند خارج میکنند و در بندگی شیاطین قرار میگیرند. امروزه استفاده از قدرتهای ماورایی و شیطانی، در دستور کار سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی دنیا، برای دستیابی به مقاصد خاص سازمانی قرار گرفته است. در بین عوام هم تسخیر موکل، طلسم، سحر، جادو و... برای کوتاه کردن مسیرهای دستیابی به اهداف مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو میبایست نسبت به اینگونه مسائل، بیش از پیش هشیار بود. اینها مسائلی است که در این کتاب به تفصیل در قالب رُمان به آن پرداخته شده است. هرچند که داستان بر مدار یک روایت امنیتی-اطلاعاتی استوار شده است؛ اما این رمان سرشار از مفاهیم اسلامی و عقلی است که مانند چراغی مسیر برخورد خانوادهها با انرژیهای فوق بشری عمدتاً شیطانی را روشن میکند. مخصوصاً کسانی که زندگی موفقی دارند و توسط تنگنظران دچار چشمزخم میشوند و یا افرادی که احساس میکنند توسط انرژیهایی غیرقابل روئیت، دچار اذیت و آزار میشوند. این کتاب در ۲۰۸ صفحه منتشر شده است.
شکست پروژه تخریب شریعت اسلام
«سنگی که سهم من شد» به قلم سید محسن امامیان، ماجرای زندگی نوزادی است به نام «هبه» که بر اثر یک سری اتفاقات از پدر و مادر مسلمان خود جدا و سرپرستیاش را یکی از بزرگان قوم یهود به نام شطیانا و همسرش ماریه بر عهده میگیرند. آنها نام «دیه» را برای او انتخاب میکنند. دل و ذهن دیه، تحت تعلیمات شطیانا پُر از کینه نسبت به اسلام میشود. او تلاش میکند با ترفندهای مختلف، ضرباتی کاری را به قلب اسلام وارد کند.
این رمان در واقع آیینهای است از تلاش قوم یهود، جهت سنگاندازی و تخریب شریعت اسلام. از تلاش آنها جهت کشتن پیامبر در نوزادی گرفته تا چنددستگی مسلمانان بعد از فوت پیامبر. مخاطب به نوعی در جایجای کتاب، نفوذ و شگردهای نفوذ یهودیان را در تمام قلمرو حکومت اسلامی مشاهده میکند. این کتاب در ۲۱۲ صفحه منتشر شده است.
گزیده متن:
شورای کبار از او خواسته بود به نکاح تازه مسلمانی عرب در آید. با خودش میگفت آخر من کجا و ازدواج کجا؟ من هنوز خودم را طفل میدانم و اگر رؤیایی در سر میپروراندم، همه کودکانه بود. آنهم با پسری همقد خویش نه با نرهخری که روزها روی شترش مینشیند و شبها به پهلوی همان حیوان تکیهزده میخوابد و یحتمل بوی تاپاله میدهد.
دیه به خودش جرأت داد و رو به شطیانا گفت: «آخر همسری من با یک عرب تازهمسلمان چه دردی از من که هیچ، از قوم و قبیله من دوا میکند؟ اگر قصد انتقام دارید، تیغی دهید تا در گلوی آن مرد فرو برم و الا مرا واگذار.»
پرونده فوق سری ۲۰۴۰
رمان «پرونده فوق سری» اثر محمد قنبری، داستانی از جنایات رژیم صهیونیستی علیه بشریت بخصوص ایران است؛ از ترور دانشمندان هستهای تا نبردهای بیوتروریسم و ربایش چهرههای شاخص انقلاب.
ویژگی بارز این رمان، استفاده نویسنده از اسناد تاریخی موثق برای فضاسازی و روایت داستانی است؛ بهنحوی که اکثر اسامی و شخصیتهای داستان با اسامی و مشخصات حقیقی خود وارد میشوند و بر مدار تخیل نویسنده، نقششان را ایفا میکنند. همچنین حاوی عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی و مهیج است که با کشمکشهای داستانی، مخاطب را در جریان جنایات رژیم صهیونیستی قرار میدهد. این کتاب در ۱۶۰ صفحه نوشته شده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
در دفتر مرکزی رئیس ستاد موساد ولولهای بهپا شده بود. فراخوانی برای تجمع تمامی افراد یهودیالاصل و بانفوذ صهیونیسم، مسئولان نمایندگیهای اصلی موساد و مسئولان عالیرتبه یهود در سرتاسر دنیا داده شد. بهصورت کاملاً محرمانه و سرّی در قالب دعوتی عجیب و بیسابقه، شخصیتها بههمراه خانوادهشان به همایشی در اورشلیم دعوت شدند. دعوت به گستردهترین همایش بعد از سال ۱۹۴۸ که در سازمان ملل، اسرائیل را به رسمیت شناختند.
نفوذ در موساد و شکار شکارچی
مجموعه رمان «خانه عنکبوت» در چهار جلد با عنوانهای نفوذ در موساد، سکوی پنهان، اشک دشمن و شکار شکارچی اثر صالح مرسی و با ترجمه سید مهدی نورانی، روایت داستانی جوانان میهنپرست جهان عرب است که ایستادگیشان، شکستناپذیری سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را به افسانهای بیاساس بدل کرده و سست بودن این خانه را در مقابل دیدگان جهانیان به تصویر کشیده است و البته نشانهای است بر پیروزی حتمی و نزدیک جوانان غیور و مؤمن جهان اسلام در برابر جنود شیطان. صالح مرسی در تقدیمیه کتاب نوشته: «تقدیم به جوانان مصر... به مردانی که هیچکس همانند آنها رنج نکشید. همانهایی که وقتی شکست کمرشکن ۱۹۶۷ رخ داد، در انجام وظیفه فروگذار نکردند... همان مردانی که بار صبر را بر دوش کشیدند و در راه حمایت از وطن، کوشش در کار و استقبال از خطر استوار ماندند تا آن که پیرزوی ۱۹۷۳ تحقق پذیرفت.»
انحراف یهود به روایت مجلد پنج جلدی «تبار انحراف»
مجموعه پنج جلدی«تبار انحراف» به قلم مهدی طائب و دیگر نویسندگان، به تبارشناسی انحراف با محوریت یهود از قبل از تولد پیامبر صلواتاللهعلیه تا دوران امامت امام سجاد علیهالسلام میپردازد.
خداوند متعال در قرآن کریم بهعنوان مهمترین و اصلیترین منبع اسلامی، آشکارا سرسختترین و شدیدترین دشمن مسلمانان را یهود و مشرکان معرفی میکند و میفرماید: (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکوا)؛ یهود و مشرکان را شدیدترین و دشمنترین مردم نسبت به کسانی که ایمان آوردهاند، مییابی.پس از یهود و مشرکان، منافقان و دیگر دشمنان هستند که باید شناسایی و شناسانده شوند.
دشمن شدید(دفتر اول)
دفتر اول «دشمن شدید» به قلم مهدی طائب، با رویکرد تاریخی بصیرتافزایی و رصد جریان حق و باطل و دشمنشناسی در ۳۲۸ صفحه تدوین شده است. با شناسایی و شناساندن این جریان، ریشه جریانات جاری در سطح بینالملل، منطقه و کشور روشن خواهد شد.
دشمن شدید (دفتر دوم)
دفتر دوم «دشمن شدید» که در ۲۹۴صفحه توسط مهدی طائب نوشته شده، پژوهشی عمیق در دشمنشناسی تاریخی با رویکرد تاریخ بصیرتافزا و رصد جریان حق و باطل است. در ادامه یهودشناسی دفتر اول که به واکاوی حوادث پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) و نقش یهود در تحریف اسلام را نمایان میسازد، نویسنده به چالشهای حضرت علی(ع) در حکومتش و نقش یهود در انتقال قدرتها پرداخته و با استنادات محکم تاریخی به اثبات این موضوع میپردازد.
اقتصاد صهیونیسم
اقتصاد صهیونیسم از جمله موضوعاتی است که به دلیل گستردگی و تا حدودی مخفی بودن آن، کمتر پژوهشگری با دید دشمن شناسی و صهیونیسم شناسی به آن پرداخته است. در حقیقت به دلیل نفوذ صهیونیسم در عرصه های مختلف اقتصادی، پرداختن به این موضوع به شکل گزینه ای و موردی بوده و هیچ گاه به شکل کلان و کلی به موضوع اقتصاد صهیونیسم پرداخت نشده است. در بسیاری از پژوهش ها نیز اقتصاد اسرائیل و اقتصاد صهیونیسم جهانی، با یکدیگر خلط می شوند و به جای بررسی و تحلیل اقتصاد صهیونیسم جهانی، صرفا به اقتصاد منطقه جعلی اسرائیل پرداخته شده است. کتاب «اقتصاد صهیونیسم» در جهت پر کردن خلأ یاد شده کوشیده تا یک نگاه جدید و جامع نسبت به اقتصاد صهیونیسم در مخاطبان خود ایجاد کند.
زیر و زبر دستگاه اطلاعاتی رژیم اشغالگر
مجموعه چهار جلدی «تو زودتر بکش»، نوشته رونین برگمن و ترجمه وحید خضاب، روایت نیروهای عملیاتی و اطلاعاتی اسرائیل از شصت سال ترورهای موساد است.
آخرین اثر تحقیقی برگمن از پیشزمینهها و روند تشکیلات سازمانهای اطلاعاتی تا ترور مبارزان فلسطینی تا ترور عماد مغنیه و دانشمندان هستهای و موشکی ایران است. برگمن برای بهدست آوردن تصویری از سیر و عملکرد این دستگاهها، هزاران سند (که برخی از آنها محرمانه بوده و بهصورت غیرقانونی در اختیار او قرار گرفته) و تعداد بیشماری کتاب و مقاله را بررسی کرده است.
اما اهمیت بیشتر این کتاب، به صدها مصاحبه اختصاصی نویسنده با کسانی است که خود بهصورت مستقیم در این سازمانها حضور داشتهاند و رتبه سازمانی یا عملیاتی برخی از آنها نیز در بالاترین سطح بوده و همین امر اطلاعات آنها را، بهمعنای دقیق کلمه، «دستاول» کرده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
در ۲۶جولای۱۹۵۶ (۴مرداد۱۳۳۵) رئیسجمهور مصر جمال عبدالناصر، در اقدامی ضدّاستعماری، کانال سوئز، آبراه حیاتی ارتباط بین دریای مدیترانه و دریای سرخ را ملی اعلام کرد. حکومتهای بریتانیا و فرانسه شدیداً از این اقدام خشمگین شدند. شهروندان این دو کشور سهامداران عمده شرکت بسیار سودآوری بودند که اداره این آبراه را بر عهده داشت. اسرائیل هم به نوبه خود علاقهمند بود [با لغو ملی شدن] امکان عبور و مرور مجدد از این کانال را پیدا کند، اما از آن گذشته، این را یک فرصت [عالی] میدید تا برای مصر پیام روشن و واضحی ارسال کند. بالاخره ناصر برای اعزام شبهنظامیهای باریکه غزه برای حمله به اسرائیل، هزینه سنگینی خواهد پرداخت و اینکه جاهطلبیهای آشکار او برای ویران کردن کشور [یهودی] با نیروی لهکنندهای مواجه خواهد شد.
ترورهای دستگاه امنیتی
جلد دوم از مجموعه «تو زودتر بکش» روایتی است «اسرائیلی»، از پیشزمینهها و روند تشکیل سازمانهای اطلاعاتی این رژیم که در این بین، بیش از هر چیز، بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاهها (یا به تعبیر خود کتاب، «قتلهای هدفمند» آنها تمرکز دارد. نویسنده کتاب و تکتک راویانش، از صمیم قلب به حقانیت اسرائیل و ضرورت استمرار حیاتش ایمان دارند.
روند تشکیل سازمانهای اطلاعاتی
جلد سوم از مجموعه «تو زودتر بکش» روایتی «اسرائیلی» از پیشزمینهها و روند تشکیل سازمانهای اطلاعاتی این رژیم است و در این بین بیش از هرچیز بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاههای آنها مرکز دارد. برگمن، برای به دست آوردن تصویری از سیر و عملکرد این دستگاهها، هزاران سند و تعداد بیشماری کتاب و مقاله را بررسی کرده است.
اهمیت بیشتر این کتاب، به صدها مصاحبه اختصاصی نویسنده با کسانی برمیگردد که خود به صورت مستقیم در این سازمانها (یا در وقایع مورد اشاره در کتاب) حضور داشتهاند و رتبه سازمانی یا عملیاتی برخی از آنها نیز در بالاترین سطح بوده و همین، اطلاعات آنها را به معنای دقیق کلمه «دست اول» کرده است. نویسنده کتاب و تکتک راویانش، از صمیم قلب به حقانیت اسرائیل و ضرورت استمرار حیاتش ایمان دارند (و برخی از آنها، برای این باورشان دست به قتلهای متعدد، آدمربایی، شکنجه و ... هم زده و بیپروا و بدون خجالت، آنها را در همین کتاب بازگو هم نمودهاند) ولی با تمام اینها، آنچه در کتاب آمده ضرورتا به نفع اسرائیل نیست. شاید خود نویسنده نظری جز این داشته و گمان میکرده با این کار، مسیر «اصلاح» دستگاههای اطلاعاتیشان را نمایان میکند، ولی نمیدانسته که اقدام او، چطور از وحشیگری و «خونسردی در جنایت» و «بیپروایی در آدمکشی» صهیونیستها (در طول تاریخشان) پرده برداشته و چقدر هم این پردهبرداری را (به صورت ناخواسته) متقن و مستدل انجام داده است!
جلد چهارم این مجموعه هنوز منتشر نشده و در دست انتشار است.
حاج عماد مغنیه در آیینه «فرمانده در سایه»
«فرمانده در سایه» روایت زندگی اثرگذارترین فرمانده مقاومت، شهید عماد مغنیه است. این کتاب در پنج فصل با بخشهای متعدد منتشر شده است که در فصل اول به بیان شرح زندگی این شهید والامقام مقاومت میپردازد تا خواننده وقتی در فصلهای بعد با جزئیات برخی مقاطع روبهرو میشود یک تصویر کلی از زندگانی او در ذهن داشته باشد. در فصل دوم به بحث ارتباط جهادی حاجعماد با مسئله فلسطین و نقش مهم او میپردازد. در فصل سوم به موقعیت ارتباطی او با ایران و مسئولان ایرانی، و در فصل چهارم تصویر عماد مغنیه در رسانههای دشمن و در فصل آخر به صحنه زندگی سراسر عزت و پایداری و شهادت او مربوط میشود. این کتاب در ۱۸۳صفحه منتشر شده است.
در بخشی از کتاب فرمانده در سایه میخوانیم:
حاجعماد همه این مأموریتها را با مخفیکاری کامل پیش میبرد. تا جایی که حتی شخصاً از سید حسن نصرالله درخواست کرد که وجود شخصی به اسم عماد مغنیه در ساختار حزبالله را تکذیب کند. و واقعاً یک بار، در یکی از مصاحبههای قدیمی، از سیدحسن درباره مغنیه سؤال کردند. اتفاقاً خود حاجعماد داشت مصاحبه را میدید.
لبخندی زد و [به کسانی که کنارش بودند] گفت: «انشاءالله سید توی جواب گیر نکند.» سید هم [طبق همان توصیه امنیتی حاج عماد] جواب داد: «ما کسی به این نام نداریم». یک روز پسرش مصطفی از او پرسید: «اگر حزبالله بعد از شهادتت برایت اعلامیه شهادت صادر نکند و تو را بهعنوان عضو رسمیاش معرفی نکند چه؟» جواب داد: «من از کسی چنین انتظاری ندارم. اگر مصلحتی ببیند که این کار را نکنند، هیچ مشکلی نیست».
تاریخچه علمیات شهادتطلبانه به روایت «شهادت طلبان»
مجموعه دو جلدی «شهادت طلبان» نوشته حمید داودآبادی نگاهی همهجانبه به تاریخچه علمیات شهادتطلبانه مختلفی دارد که در طی سالهای مختلف در کشورهایی مانند لبنان و فلسطین، اجرا شده است؛ کشورهایی که همواره با جنگ داخلی درگیر بودهاند. علاه بر این، این مجموعه به زندگی شهدایی میپردازد که در راه آزادی و آزادگی، جان خود را فدا کردند و نامشان را در تاریخ کشورشان ماندگار کردند.
این اثر به دو بخش متفاوت مقاومت در لبنان میپردازد: مقاومت علیه اشغالگران و مقاومت علیه مداخلهگران.
بخش اول که مقاومت علیه اشغالگران است، درباره مقابله با پیروزی ایران در جنگ با صدام است که در نهایت با توطئه مشترک میان نیروهای بعثی و صهیونیستی به حمله اسرائیل به لبنان منجر شد و بخش دوم که از حضور نیروهای غربی مانند آمریکا، فرانسه، انگلیس و ایتالیا میگوید که به بهانه برقراری آتشبس و صلح در منطقه اما به هدف نجات اسرائیل از گرداب لبنان و مقابله با مقاومت مردمی در لبنان حضور داشتند.
در هر دو بخش، عملیات شهادت طلبانه علیه متجاوزان و همچنین علیه پایگاههای دیپلماتیک و نظامی مداخلهگران بررسی شده است.
مسافرتی غریب تا مرزهای سرزمین اشغالی
«سفرنامه الی...» سومین سفرنامه فائضه غفارحدادی و دهمین کتاب محسوب میشود. آشنایی با یک خانواده اهل غزه توسط یکی از دوستان سبب میشود که او در یک سفر شش روزه راهی لبنان شود. پدر و همان دوستی که باعث آشنایی او با خانواده ابویاسر شد، همراهان آو در این سفر هستند. در این سفر، مکانهای مختلف لبنان از دریچه چشم میزبان فلسطینی نشان داده میشود و همین مسئله باعث شده تا سرتاسر سفرنامه بوی فلسطین بدهد. آنها ابتدا از بیروت در امتداد مدیترانه، به صیدا میروند و از میان جنگل و دشتهای سرسبز به جنوب لبنان و مرزش با سرزمینهای اشغالی سفر میکنند و در پارکی به اسم ایران درباره وطنشان گفتوگو میکنند. در آسمان ملیتا غذا میخورند و وارد اردوگاه صبرا و شتیلا میشوند و جان سالم به درمیبرند.
در طول این سفر یک هفتهای آنها یک نگاه کلی از گذشته و حال سرزمین شامات به دست میآورند، از داشتهها و نداشتههایشان مطلع میشوند و ناخودآگاه همه را با ایران مقایسه میکنند. فارسی بلد بودن چندنفر از خانواده میزبان و سابقه زیست آنها همزمان در لبنان، ایران و فلسطین، از جمله نکات مهم و مثبتی هستند که سبب میشود این سفر کوتاه با شنیدن و لمس تجربههای ارزشمند آنها غنیتر شود.
روایتی متفاوت از رژیم صهیونیستی
۷۵ سال است که فلسطینیها هر روز و هر شب را با بمب، انفجار و خون سر میکنند. مثل همین روزها که رژیم موقت صهیونیستی وحشیانه به مردم فلسطین حمله میکند. رژیم غاصب اسرائیل همواره تلاش میکند تا روایتی غیرواقعی از مسأله فلسطین به مردم جهان ارائه دهد و زمانی که خبرنگاران حقایق را بیان میکنند، یا بازداشت و یا با گلوله جنگی کشته میشوند.
نظامیان ارتش رژیم اسرائیل به دفاتر خبرنگاران در کرانه باختری و سراسر فلسطین یورش میبرند، خبرنگار و کارکنان را بازداشت و تجهیزات را مصادره و مانع از ادامه کار آنها میشوند.
کتاب «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه!» حاصل مشاهدات عاطف حزین (خبرنگار مصری) است که در سال ۱۹۹۶ به فلسطین اشغالی سفر کرده و هم در شهرهای صهیونیستنشین حضور یافته و هم در شهرهای فلسطینینشین. او که به تعبیر خودش برای «شناخت آیندۀ روند صلح» راهی سرزمینهای اشغالی شده، در طول سفر، هم با شخصیتهای سیاسی فلسطینی و غیرفلسطینی و هم با مردم عادی دیدار و گفتوگو داشته و مشروح این گفتوگوها را در کتاب خود درج کرده است. به این ترتیب، با خواندن کتاب او، شناختی دقیقتر از آنچه در سرزمینهای اشغالی میگذشته به دست خواهیم آورد.
کتاب «اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه!» برای کسانی که در صحنۀ جنگ حضور دارند یکی از مهمترین مسائل، شناخت دشمن است. «دشمنشناسی» از حیاتیترین کلیدهای موفقیت در نبرد به شمار میرود و این بر کسی پوشیده نیست. آنچه همیت این کتاب را بیشتر میکند، این است که «دشمنشناسی» تبدیل به کلیدواژهای شده، برای کسانی که بعضا در پی ارضای غریزۀ «خیالبافی» یا حتی غریزۀ «فحاشی» خود هستند!
نگاهی به «بعضی» از کتابهای دشمنشناسی نشان میدهد که در این آثار، بسیاری از دوستان، یا دستکم افراد بیطرف، «دشمن» تلقی شدهاند و از آن گذشته، در شناخت آنها هم تنها چیزی که رخ نداده، «شناخت» است.
رژیم صهیونیستی بدون تردید بزرگترین دشمن حالا حاضر ما در صحنۀ منطقهای (و به یک معنا، در صحنۀ جهانی) به شمار میرود، دشمنیای که تمامی ابعاد و عرصهها را در برگرفته است. این دشمنی نه تنها یک دشمنی دینی و سیاسی، بلکه حتی یک دشمنی ملی است و این باید قاعدتا برای کسانی که به بُعد ملیگرایانه توجه دارند نیز حائز اهیت باشد.
راههای مختلفی برای شناخت این دشمن وجود دارد، اما شاید یکی از بهترین راهها، بررسی چیزهایی باشد که خود صهیونیستها دربارۀ خود گفته و نوشتهاند یا کسانی با حضور در بین آنها یا مناطق تحت سیطرهشان، قلمی کردهاند. طبعا مورد دوم، بیشتر شکل سفرنامه یا خاطرات خواهد داشت؛ و بدیهی است، علاوه بر تأمین هدف پیشگفته، خالی از جذابیت هم نخواهد بود.
راوی به وضوح، به خط سازش علاقهمند است. روشن است اگر کسی که چنین رویکردی نداشته باشد، اجازه ورود به خاک فلسطین را به او نخواهد داد تا سفرنامه این سرزمین را به ارمغان بیاورد؛ بنابراین این کتاب، بلکه هر کتاب دیگری هم در این عرصه به دست آوریم، توسط کسانی نوشته شده که در سویدای ذهن، با موجودیت رژیم صهیونیستی مشکلی ندارند و حاضرند در قبال چند امتیاز معدود بقای این رژیم در بخش عمده فلسطین را به رسمیت بشناسند.
زمان سفر راوی به بیش بیست سال پیش باز می گردد؛ اما این مطلب نیز خللی به اهمیت کتب وارد نمی کند. از طرفی کتاب مبتنی تاریخی محسوس می شود و طبعا در متون تاریخی، شناخت گذشته مد نظر است و از این حیث قدمت متن از قیمت آن نمی کاهد. از طرف دیگر، در کتاب، سخنان کسانی را می خوانیم که در همان سالها دل به صلح داده بودند و رویای صلح به ملت خود میخوراندند و حالا با گذشت بیست سال به خوبی میتوان دید آیا آن حرف ها و وعدهها حقیقت داشت و تحقق یافت یا آنکه عشری از اعشار محقق نشد و اهمیت این مسأله از آن روست که هنوز و همچنان برخیها عینا همان وعدهها را به فلسطینیهای دیگر مسلمین میدهند.
خواندن این کتاب آیینهای است که نشان میدهد آن وعدهها تا چه حد امکان تحقق دارند و تا چه پایه باید به آنها دل بست.
انتهای پیام