هدف قیام عاشورا، تشکیل حکومت و شهادت نبود
کد خبر: 4166182
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۳
مریم برهمن:

هدف قیام عاشورا، تشکیل حکومت و شهادت نبود

استادیار فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه برخی اوقات اهدافی برای عاشورا مطرح می‌شود که معتقدم باید در آن تأمل بیشتری داشته باشیم، گفت: مثلاً گفته شده است که هدف قیام به وجودآوردن یک حکومت اسلامی بود یا می‌گویند ایشان قصد داشت شهید شود ولی معتقدم هدف قیام حسین(ع)، اصلاح جامعه و جلوگیری از نابودی اسلام بود.

مریم برهمنبه گزارش ایکنا، مریم برهمن، استادیار فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی، 9 شهریورماه در نشست علمی «اهداف اخلاقی ـ تربیتی برگرفته از قیام حسینی» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با بیان اینکه چگونه زیستن تعریف علم اخلاق است، گفت: گاهی یک حلقه در علم اخلاق مفقود باقی می‌ماند و آن این است که برای زیست متعالی و با ارزش چه باید بکنیم؟ معمولاً مکاتب اخلاقی دستور چگونه زیستن را در ناحیه رفتار به ما می‌دهند ولی خیلی اوقات در ناحیه چگونه‌بودن دستوری برای ما ندارند. چگونه رفتارکردن مربوط به اعمال و گفتار است ولی چگونه‌بودن مرتبط با خوی انسان یا همان ملکات انسانی است.

وی با اشاره به جایگاه اخلاق در تعلیمات اسلامی، افزود: تعلیمات اسلامی حداقل سه بخش دارد؛ اول عقاید که توحید، نبوت، معاد، امامت و باور به این مباحث است؛ بخش دوم اخلاق است که ما گاهی آن را کلاً فراموش می‌کنیم که چنین چیزی هم در اسلام وجود دارد؛ بخش دیگر هم احکام است که شامل نماز، روزه، حج، زکات، بیع و ... می‌شود؛ شهید صدر گفته که اگر قرار است تعلیمات اسلامی تقسیم‌بندی شوند، محوریت آن باید انسان باشد، یعنی انسان چه رابطه‌ای با خدا، خود، دیگران و محیط زیست و زندگی خود دارد.

برهمن گفت: برای شکوفایی فطرت مربیان نیاز هستند که فرد را به جایگاه والای خود برسانند و ما از این مربیان با عنوان الگو و اسوه نام می‌بریم. یکی از بهترین الگوهای تربیتی، مکتب عاشورا است و یکی از پیام‌های مهم عاشورا زیست اخلاقی و تربیت است. در روایت هم بیان شده است که پیامبر(ص) برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شدند و امام حسین(ع) هم فرمودند دلیل قیام من احیای مکتب پیامبر(ص) است.

اخلاص و خدامحوری در عاشورا

استادیار فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه به برخی دروس تربیتی و اخلاقی عاشورا اشاره و اضافه کرد: یکی از این دروس، اخلاص و خدامحوری است؛ بحث دیگر، تکلیف‌مداری است؛ بحث سوم هم امیدواری است یعنی امام حسین(ع) در بدترین شرایط تدبیر به خرج دادند و با شجاعت رفتار کردند. عزت‌مداری و ذلت‌گریزی هم از شاخصه‌های اصلی در عاشورا است.

وی با اشاره به بعد تربیتی خانوادگی، افزود: علمای تربیت معتقدند که پایگاه تربیت و اخلاق هر فرد از خانواده سرچشمه می‌گیرد؛ اینکه امام حسین(ع) شجاع بودند آن را از پدر و جدی آموختند که فرمودند دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید؛ عاشورا نشان داد مسئولیت‌پذیری برای قشر خاصی نیست و اگر زن و مرد و بزرگ و کوچک، مسئولیت‌پذیری اخلاقی داشته باشند، آثار آن در تربیت فرزند خود را نشان می‌دهد؛ ارزش‌یافتن ادب و همکاری میان اعضای خانواده و ...هم از دیگر مسائل اخلاقی است که در عاشورا متجلی شد.

برهمن با بیان اینکه بعد دیگر تربیت اخلاقی، بعد اجتماعی است، تصریح کرد: تعهد در برابر اجتماع از ویژگی‌های بارز امام حسین(ع) است؛ ایشان می‌فرمودند اگر ستمی دیدید سکوت نکنید و این جمله را فقط نفرمودند بلکه با قیام عاشورا عامل به آن هم بودند. من باز به مسئله چگونه زیستن و چگونه خوب‌زیستن اشاره می‌کنم؛ هر فردی برای خود یک زیستی را تعریف کرده است ولی کسی می‎‌تواند دیگران را به سمت زیست متعالی و به سوی کمال زیستن دعوت کند که خودش واجد این ویژگی باشد و این درس در عاشورا بسیار زیاد متجلی بود. در بحث توبه حر و پیوستن افراد به امام حسین(ع) این مسئله نمود یافت و افرادی چون حر و زهیر متعالی زیستن را انتخاب کردند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: مسئله دیگری که در عاشورا نمود دارد، حضور بانوان در جامعه در عین رعایت ارزش‌هاست. موضوع دیگر صبر راهبردی در مسیر ارزش‌ها و اخلاقیات است؛ در زیارت ناحیه مقدسه می‌خوانیم سلام بر کسی که ملائکه از صبر او به تعجب درآمدند.

هدف عاشورا، تشکیل حکومت و شهادت نبود

برهمن با بیان اینکه برخی اوقات اهدافی برای عاشورا مطرح می‌شود که معتقدم باید در آن تأمل بیشتری داشته باشیم، گفت: مثلاً گفته شده است که هدف قیام به وجودآوردن یک حکومت اسلامی بود؛ به امام حسین(ع) می‌گفتند شما که در مدینه و مکه محترم هستید و در یمن هم شیعیانی وجود دارند که دوستدار شما هستند، شما به یمن بروید و کاری با یزید نداشته باشید؛ برخی هم مطرح می‌کنند چون یزید حکومت فاسدی بود حضرت قصد داشت یزید را ساقط کرده و حکومت تشکیل دهند؛ من نمی‌گویم این سخن غلط است ولی اگر هدف حضرت تشکیل حکومت بود تا جایی پیش می‌رفتند که این هدف تأمین شود و وقتی به یقین رسیدند که امکان آن نیست، باید برمی‌گشتند.

وی افزود: برخی هم می‌گویند ایشان رفتند تا شهید شوند؛ در این بحث زمانی شهادت مجاز است که امری یا واجب عظیم باشد و یا راجح؛ بنابراین اینها هدف قیام حضرت نیست؛ هدف قیام امام حسین(ع) انجام یک واجب عظیمی از واجبات دین بود که در زمان اهل بیت(ع) و حتی رسول‌الله(ص) هم این واجب انجام نشده بود و امام حسین(ع) این تکلیف را بر دوش داشت.

برهمن با تأکید بر تفاوت میان هدف و نتیجه، بیان کرد: هدف به عنوان کمال در نظر گرفته می‌شود ولی برخی اوقات برای رسیدن به این هدف، نتایجی هم بار می‌شود یعنی وقتی فرد به سمت هدفی می‌رود ممکن است نتایجی مانند تشکیل حکومت و یا شهادت بر آن بار شود؛ مثلاً در جامعه مردم کارهایی می‌کنند که درست نیست ولی احکام اسلامی از بین نمی‌رود ولی برخی اوقات افراد فاسدی هستند که بدی را به نام اسلام خوب جلوه می‌دهند و منکرات را معروف نشان می‌دهند. در دوره امام حسین(ع) این مسئله به اوج رسید یعنی به نام دین، هر جنایت و گناهی را توجیه می‌کردند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: لذا امام حسین(ع) قیام کرد تا این انحراف برطرف شود؛ بعد از معاویه کسی به قدرت رسید که ظواهر را هم رعایت نمی‌کرد و شراب می‌خورد و هوس‌باز بود و عملاً شعر برخلاف قرآن و بر ضد دین می‌سرودند. چون اسمش رئیس مسلمانان بود، نمی‌خواست اسم اسلام حذف شود ولی در عمل هیچ بویی از اسلام نبرده بود. فساد فرد عادی ممکن است به خودش و اطرافیان آسیب برساند ولی فساد حاکم جامعه را مبتلا به فساد خواهد کرد.

هدف قیام حسینی(ع)

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه هدف قیام امام حسین(ع) بازگرداندن جامعه به مسیر درست بود، اظهار کرد: پس هدف با نتایج متفاوت است زیرا نتیجه ممکن بود به تشکیل حکومت برسد و یا شهادت که دومی محقق شد ولی هدف اصلی همان است که ایشان فرمود: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی؛ ایشان در  نامه‌ای هم که به رؤسای کوفه و بصره نوشتند فرمودند که من می‌خواهم بدعت را از بین ببرم و سنت را احیا کنم زیرا سنت را می‌رانده و بدعت را رواج داده‌اند.

وی بیان کرد: زمانی که به ایشان گفتند به هر حال معاویه از دنیا رفته و یزید رئیس شده است و شما با خلیفه بیعت کن و خودت را به زحمت نینداز ولی حضرت فرمودند: اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاِسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيد، یعنی باید با همه تعالیم اسلامی خداحافظی کرد وقتی کسی مانند یزید خلیفه می‌شود. امام(ع) فرمودند با حکومت یزید اصل اسلام در معرض خطر است. در نامه به ابن حنفیه هم پس از شهادت به وحیانیت خداوند به هدف قیام یعنی اصلاح امت جدشان اشاره فرمودند. در یکی از منازل هم فرمودند: پیامبر(ص) گفتند هر کسی که سلطان جائری را ببیند که حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام و در بین مردم گناه را رواج داده و به مردم ظلم می‌کند که یزید مصداق بارز آن است، اگر با قول و فعل علیه او نایستد و مبارزه نکند، این فرد هم جایگاهی مانند آن حاکم جائر خواهد داشت.

برهمن اضافه کرد: هر وقت جامعه اسلامی، دچار فساد بنیادین شد و ترس آن وجود دارد که اسلام در جامعه از بین برود، زمانی است که افراد وظیفه دارند در برابر پدیده‌های آسیب‌پذیر بایستند و به اصلاح جامعه کمک کنند. روحیه مسئولیت‌پذیری همچنین تأکید بر عزت و پرهیز از ذلت هم که در ابتدا اشاره شد، خودش را در ذیل این بحث نشان می‌دهد.

وی با اشاره به کتاب فرهنگ عاشورا نوشته حجت‌الاسلام جواد محدثی، تصریح کرد: وی در این کتاب تک‌تک کلماتی را که در فرمایش امام حسین(ع) وجود دارد، معنا کرده است از جمله «الدعی و ابن الدعی» که برای مطالعه بیشتر افراد درباره عاشورا مفید است؛ همچنین حماسه حسینی شهید مطهری هم کتاب بسیار خوبی در این زمینه است. همچنین کتاب انسان 250 ساله مقام معظم رهبری هم نوشته بسیار خوبی در سیر تربیت اخلاقی ائمه(ع) است. 

علت خیانت برخی از کوفیان

برهمن در پاسخ به پرسشی در مورد چرایی خیانت اهل کوفه به امام حسین(ع)، اظهار کرد: در خیانت، برخی انگیزه‌ها، شخصی و برخی اجتماعی است، یعنی برخی از امام حسین(ع) یا پدر بزرگوارشان کینه داشتند یا دنبال حب جاه و مقام و مال بودند و به حضرت خیانت کردند تا به مطامع دنیوی برسند ولی برخی به خاطر عدم بینش مرتکب این کار شدند. امام(ع) بارها در قیام عاشورا خود را معرفی کردند تا بینش مردم و لشکریان عمرسعد و ابن زیاد را تغییر دهند و بدانند که به جنگ چه کسی آمده‌اند. البته برخی بینش داشتند ولی در کنش و به خاطر قدرت و ثروت و از دست ندادن جایگاه دنیوی خود تن به خیانت دادند. 

انتهای پیام
captcha