لاله افتخاری از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری است. او نماینده مردم تهران در دورههای هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی بوده و دارای دکترای علوم قرآنی از دانشگاه تهران است. از لاله افتخاری آثاری همچون کتابهای قرآنی سوره نور، زنان (سوره نساء)، زنان آزموده (سوره ممتحنه و احزاب)، کتاب نقد و بررسی روایات تفسیری باقرین(ع)، ترجمه کتاب «لیتنی کنت اعلم» تألیف بنت الهدی صدر و ۴۰ اثر پژوهشی در زمینههای قرآنی، دینی، تاریخی، رجال و حدیث، وحدت مذاهب اسلامی، زنان و خانواده منتشر شده است. مطالعه و تحقیقات وی در موضوعات حقوق زنان، الگوی زن مسلمان و علوم قرآنی در سمینارها و میزگردهای تلویزیونی از شبکههای داخلی و برونمرزی مطرح شده است.
وی در حال حاضر عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه، داور مسابقات قرآنی و پژوهشی، عضو گروه مبلغان زباندان امور بینالمللی سازمان حج و زیارت، عضو جمعیت زنان انقلاب اسلامی و عضو دائم مرکز دانشپژوهان شاهد است. با این فعال قرآنی در ایکنا گفتوگویی پیرامون عاشورا و هتک حرمت اخیر به قرآن کردهایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – در آغاز سخن به بحث پیرامون شور و شعور حسینی میپردازیم. عدهای شور را بر شعور و تعدادی دیگر شعور را بر شور ارجح میدانند. برای این خواسته نیز دلایلی دارند. نظر خود را پیرامون این موضوع بفرمایید.
عاشورا همانند قرآن هم در خود شعور دارد هم شور، قرآن کریم شورآفرین است به خاطر اینکه حروف مقطعه دارد و آهنگین نیز است. این شور دلیلی برای ایجاد شعور است. عاشورا هم در حقیقت همینگونه است. یعنی امام(ع) تجلی قرآن کریم است. برای همین کربلا، مانند قرآن احیاگر و بیدارکننده است. کربلا هیچوقت کهنه نشده و همیشه زنده است. در چنین شرایطی اگر تنها به سمت شعور رفته و از مداحیها و دیگر کارها که ایجاد شور میکنند کم کنیم راه اشتباه را پیمودهایم. همچنین حفظ ظاهر به تنهایی نیز به تنهایی امری خطاست. در حقیقت شور و شعور در کنار یکدیگر میتواند نتیجه دهد.
همسویی شور و شعور را در رفتار حضرت آقا میتوان به خوبی مشاهده کرد. ایشان در ایام عاشورا هم با مبلغان جلسه میگذارند هم اینکه با مداحان دیدار میکنند. رهبری هر دو را تشویق کرده و به آنها راهنماییهای لازم را ارائه میدهند. مداحی علاوه بر شور، باید شعورآفرین نیز باشد و این رویکرد به صورت ویژه باید در ایام محرم در تولیدات عاشورایی دیده شود.
شور و شعور عاشورایی در هنرهای قدیم نیز وجود داشت. برای نمونه از تعزیه و پردهخوانی مثال میزنم. در پردهخوانی شاید در ظاهر ما با روایت اتفاقات مواجه باشیم اما شوری که نقال ایجاد میکند در خدمت شعور است. این اتفاق را در تعزیه هم به خوبی شاهدیم. هنر واقعی هنری است که در اختیار ولی امر مسلمین باشد؛ هنر واقعی همچنین باید واقعیتها را پاس داشته و از تحریف دوری کند.
ایکنا – طبق توضیحاتی که پیرامون شور و شعور بیان فرمودید تولیدات تلویزیون را در این محرم چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره رویکرد تلویزیون نمیتوان نظر مطلق داد البته من مخاطب همیشگی تلویزیون نیستم چون تنها زمانی که وقت داشته باشم پای تلویزیون مینشینم اما تا آنجا که مخاطب آن بودهام باید بگویم کارهای خوبی در این رابطه انجام شده است. برای مثال به حسینیه معلی و همچنین روضهخوانیهای منازل اشاره میکنم که به نظرم قدمی در جهت بالا بردن شور و شعور حسینی است. ولی بههرحال هنوز برای کار جای فراوان وجود دارد تا بتوان به آن ایدهآلی که مدنظر است نزدیک شد.
خدا را شکر خداوند دشمنان انقلاب و اسلام را در میان افراد احمق قرار داده است. برای همین هم هرساله میبینیم در ایام محرم، فاطمیه و دیگر مناسبهای مذهبی، رفتارهای مذبوحانه نسبت به قرآن صورت میگیرد. آنها میدانند اگر امام حسینی (ع) است دلیلش قرآن است. اگر اسلام و انقلاب وجود دارد دلیلش قرآن کریم است، بنابراین آنها سعی میکنند بیش از همه به ریشه ضربه بزنند. البته همانگونه که همیشه دشمن در تمامی جنگهایش از صدر اسلام تا به امروز شکستخورده بازهم در مقابل اسلام و قرآن شکست خواهد خورد.
وقتی میگویم خداوند دشمنان اسلام و انقلاب را از میان احمقها انتخاب کرده، دلیلش این است که اگر کمی عاقلتر بودند تلاش میکردند، خزنده به دشمنی بپردازند تا اگر معدودی افراد سست ایمان وجود دارند را جذب کنند اما رفتارهای توهینآمیز آنها نسبت به قرآن کریم حتی موجب تقویت ایمان و همبستگی بین مردم خواهد شد، بهنحویکه حتی افرادی که شاید با نظام یا موضوعات دینی همراه نیستند در این زمان همسو با انقلاب و ملت شده و در مقابل این هتک حرمت به پا میخیزند. درباره ماندگاری قرآن همین اندازه بس که بدانیم امام حسین(ع) را شهید میکنند و سر از تن مبارکشان قطع میکنند اما بازهم سر ایشان بالای نی، قرآن میخواند.
ایکنا – وقتی درباره عاشورا سخن گفته میشود معمولاً شخصیتهای مدنظر هستند و کمتر ما از دیگر اصحاب اباعبدالله (ع) میشنویم. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
درست میگویید شخصیتهای اصلی عاشورا، همچون ماه و خورشید هستند که در کنارشان ستارگان کمتر دیده میشوند درحالیکه همه آنها از یکجا، نور میگیرند. وقتی درباره عاشورا حرف میزنیم بزرگانی نظیر امام حسین(ع) یا حضرت ابوالفضل(ع) بیهمتا هستند اما اشکالی ندارد در کنار این بزرگان به شخصیتهای میانی هم نظر شود.
ایکنا- سؤال پایانی به نحوه روایتگری از عاشورا برمیگردد. وقتی قرار است از عاشورا حرف بزنیم بهتر است به صورت مستقیم در این رابطه حرف زده شود یا اینکه رویکرد غیرمستقیم بهتر میتواند جریانسازی ایجاد کند؟
از نگاه من هیچ فرقی بین این دو روش وجود ندارد بلکه نیاز است به هر دو شکل عاشورا روایت شود. برای مثال مقتلخوانی همیشه موردنظر مردم بوده و با آن ارتباط برقرار میکنند. در کنار این رویکرد فیلمسازی و نوشتن رمان هم رویکردی دیگر در جذب مخاطب است، بهنحویکه در هر دو رویکرد بهترین کیفیت مدنظر باشد. در ضمن نباید بین این دو مرزی قائل شویم. این مسئله نیز همانند شور و شعور حسینی لازم و ملزوم یکدیگرند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام