به گزارش ایکنا از اصفهان، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، سخنران و مدرس حوزه در مجمع بزرگ مبلغان ماه محرمالحرام 1445 هجری قمری که امروز، 24 تیرماه در گلستان شهدای اصفهان برگزار شد، در خصوص اهمیت تبلیغ دینی اظهار کرد: مقام معظم رهبری اخیراً درباره تبلیغ ابراز نگرانی کرد، زیرا وقتی کسی تاریخ اسلام را به خوبی نشناسد، نمیتواند اسلامشناس خوبی باشد و شناخت تاریخ اسلام در زمانشناسی نیز مؤثر است. کسی که به زمان آگاه نباشد، اشتباهات به او هجوم میآورد، زیرا نمیداند چه سخنی در چه زمانی مناسب است. برای مخاطبشناسی گاهی باید تکتک مخاطبان را شناخت، ولی در سخنرانیهای عمومی لزومی ندارد مباحث به گروه سنی، جنسی یا صنفی خاصی اختصاص پیدا کند و سخنرانی باید جامعهشناختی باشد.
وی افزود: اگر در سخنرانیها درباره تقوا نسبت به اخلاق بیشتر سخن گفته شود، بهتر است. به گفته علامه طباطبایی(ره)، در آیه «اِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ»، منظور از «خُلُقٍ» علم اخلاق نیست، بلکه این واژه به معنای آداب معاشرت است؛ اگر چه پیامبر(ص) از ملکات نفسانی بالایی برخوردار بود، ولی مقصود قرآن در اینجا آداب معاشرت خوب پیامبر(ص) با مردم است. اخلاق زیرمجموعه آداب فردی و اجتماعی به شمار میرود، بهطوری که در اکثر روایات، منظور از اخلاق، اخلاق افلاطونی نیست که به ملکات نفسانی اشاره داشته باشد و ما با ملکات کاری نداریم.
این سخنران و مبلغ ادامه داد: در دین، مبارزه با بدیها و کسب فضایل اگر برای خدا باشد، اهمیت دارد. تواضع انسان بدون نیت الهی ارزشی ندارد و افراد ناسزاگو اگر برای مبارزه با نفس ناسزای کمتری بگویند، باتقوا هستند. دعوت ما باید به سوی تقوا باشد نه اخلاق، زیرا تصور عموم از اخلاق درست نیست. کسانی که امروز در صف اول ضدانقلاب هستند، برای مبارزه با جامعه دینی، به جای مبارزه با دین و دیانت مردم، پرچم علم اخلاق را برافراشته میکنند.
وی گفت: باید زمان و جامعه خود را بشناسیم؛ در جامعه ما اخلاق مسئلهای شخصی و غیر واقعی قلمداد میشود. برای مثال، ماسک زدن برای کرونا را امری واقعی و حجاب را امری اخلاقی و شخصی قلمداد میکنند، زیرا ما به آنها گفتهایم که حجاب به حیا مربوط است و حیا برای مردم جامعه امری اخلاقی و غیرواقعی در نظر گرفته میشود. حال آنکه حجاب واقعی است، زیرا بیحجابی باعث صدمه روحی به دیگران میشود. ما نمیتوانیم درباره اخلاقیات افراد داوری داشته باشیم، ولی آسیب زدن به دیگران جای بررسی دارد.
پناهیان بیان کرد: فرهنگ و ادبیات جامعه را باید شناخت، ولی چنین مسائلی در حوزه آموزش داده نمیشود و شناخت کلیت دین با مرور دقیق قرآن محقق میشود. بسیاری از مباحث عقیدتی ما در پاسخ به شبههافکنان است، در حالی که ۹ درصد مردم هیچ شبههای نداشته و با شبهات هم کاری ندارند. دانش کلام با چند آیه قرآن بیشتر مأنوس نیست و این بیانصافی است که همه مردم را پای درس علم کلام بنشانیم تا پاسخ شبهاتی را که ذهنهای بیمار مطرح کردهاند، بدهند و آن را معرفت دینی بنامیم؛ در این معرفت کیفیت و لذتی حاصل نمیشود.
وی تصریح کرد: به گفته یکی از بزرگان، آموزش دین را نباید از اصول عقاید شروع کرد، بلکه باید از زندگی شخص پیامبر(ص) و تاریخ اسلام شروع شود. برای تبلیغ به دانش تحصیلی نیاز داریم، چراکه تبلیغ را نباید صرفاً به ذوق و نفس، شخصیت و منش مبلغ و دانشهای موجود در حوزه واگذار کرد و مبلغ نباید خود را از دانش بینیاز ببیند. کسی که در تبلیغ فقیه باشد، بیشتر به مجاهدت نیاز دارد یا کسی که در موضوعات فقهی و احکام رایج فقیه باشد؟ صدها عالم در احکام رایج فعالیت کرده و روایات تفسیری یافتهاند، ولی در حوزه تبلیغ میتوان گفت که اکثر آیات قرآن تبلیغی است.
این سخنران و مبلغ تأکید کرد: ما برای تبلیغ به دانشی گستردهتر از فقه به معنای خاص نیاز داریم و به مجاهدت علمی بیشتر از مجاهدت فقیه نیاز است. در احکام، قصد خروج مکلف از حیرت در مقام عمل را داریم، ولی در تبلیغ قصدمان ورود به گستره روح، قلب و انگیزههای اوست. برخی حوزه تبلیغ را مخصوص انسانهای بیسواد میدانند که نتیجه آن اظهار نگرانی صریح مقام معظم رهبری است.
وی در خصوص دانش مورد نیاز در تبلیغ اظهار کرد: برخی افراد مهارتهای بیانی خوبی دارند، بهطوری که هر سخنی از آنان به دل مینشیند و این مسئله شامل بعد جذابیت و سرگرمی تبلیغ است. این افراد میتوانند جمعیت زیادی را تحت تأثیر سخنان خود قرار دهند. تمرکز کردن بر جنبه فردی دین بسیار دشوار و ناکارآمد است و با این روشها نمیتوان بیتقوایی در برخی مسئولان را از بین برد. ما بعد از ۴۰ سال هنوز نتوانستهایم شعار «سیاست ما عین دیانت ماست» را در مساجد خود نهادینه کنیم، زیرا دین در جامعه فقط در بعد فردی معرفی شده است.
پناهیان افزود: امروز ادبیات اخلاقی را در خدمت تبیین دین، ادبیات فقهی را در خدمت تبیین مفهوم ولایت و ادبیات اعتقادی را در خدمت نهادینه کردن ولایت قرار دادهایم و همه اینها چیزی جز نفرت از ولایت ایجاد نمیکند. وقتی از ادبیات فقهی برای ولایت استفاده میکنیم، ولی باید مطاع باشد و احکام اطاعت کردن انسانها بیان میشود، در حالی که تنها کار ولی فرمان دادن نیست، فرمان دادن از جمله وظایف آسان اوست؛ بخش دشوار آن بصیرت مردم و فرمان ندادن ولی است، همچون زمانی که در شب عاشورا امام حسین(ع) به هیچکس دستور ماندن نداد و یاران ایشان خود تشخیص دادند که باید بمانند. ما هم باید در پی ولایت به تشخیص برسیم تا بتوانیم به تکلیف خود عمل کنیم. شاخص ولایت، رسیدن به نصرت در نبود فرمان ولی و ولایت تقویتکننده عقل انسان است.
به گفته وی، عقیده به تنهایی برای دینداری کافی نیست؛ زندگی و مشکلات اجتماعی انسانها نیز در این زمینه اهمیت ویژهای دارد. در تبیین ولایت به ادبیات اجتماعی نیاز داریم. دوست داشتن و علاقه به اهل بیت(ع) یکی از مباحث اخلاقی و فردی دینی است؛ اثر سوء این مسئله، دافعه برای کسانی است که اهل دوست داشتن نباشند و در نتیجه، مجلس برای آنها جذابیتی نداشته باشد. البته بسیاری از انسانها عاشق نیستند که بتوانند عاشقی کنند. برای بازگرداندن آنها به چنین جلساتی باید از ادبیات شاکرانه استفاده کرد که در مقابل ادبیات عاشقانه است.
این سخنران و مبلغ ادامه داد: برای تبلیغ دین باید محتوایی تولید کنیم که عالمانه باشد و به قسمتهایی از دین بپردازد که کسی به آنها نپرداخته است. این موارد، زیربنایی و با احساسات دینی همراه است. قیام امام حسین(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر و حوادث ماه محرم برای هدف «هيهات من الذلة» شکل گرفت. به این ترتیب، اگر حقیقت محرم خود را نشان دهد، امور بهتر پیش میرود.
وی تصریح کرد: آزادی در غرب به آزادی دیگران محدود است و در جامعه اسلامی نیز همینگونه بوده، ولی در اسلام آزادیهای روانی نیز مورد توجه قرار میگیرد. در غرب به آزادی روانی افراد اهمیت داده نمیشود، بهطوری که جوامع غربی به مفهوم آزادی بدهکار هستند. به گفته علامه مصباح یزدی، این کار توسعه مفاهیم است؛ اگر همه جنبههای یک مفهوم را در نظر بگیریم، بدهی ما به مفهوم مشخص خواهد شد. به این ترتیب، دین از انفعال خارج و طلبکار میشود. بنابراین، باید تهاجمی تبلیغ کرد.
پناهیان بیان کرد: باید در ادبیات تبلیغی تحول ایجاد شود؛ بخشی از مردم ما که غیردینی رفتار میکنند، دچار سوءتفاهم شدهاند، ولی مقصر نیستند؛ زیرا این زمانه، زمانه دانش و در زمینه دانش، دین از همه جلوتر است. دین به تحصیل دانش هم بهصورت وحی و هم بهصورت تجربه بها میدهد. حضرت علی(ع) خطاب به ابوموسی اشعری فرمود: «نباید عقل و تجربه را رها کرد، زیرا کسی که عقل و تجربه را زیر پا بگذارد، شقی است.» بنابراین، دین ما از عقل و تجربه صیانت میکند. خداوند همه چیز را به اعتقاد واگذار نمیکند، بلکه به حس و تجربههای موجود در جهان بشر سفارش میکند.
به گفته وی، عالم دینی باید متخصص ایجاد سلامت فکری، تمرکز و قدرت ذهنی، افزایشدهنده قدرت نقادی و استقلال فکری در افراد باشد. در دوره قرون وسطا، مسیحیت کاری کرد که انسانها گمان کنند دین امری موهوم و ارزشی دور از واقعیت است، در صورتی که هر حکم الهی اثر وضعی و واقعی در زندگی دارد؛ دین ما مثل برداشت مسیحی از دین نیست. باید ادبیات خود را از ادبیات غربزده نجات دهیم، زیرا این ادبیات به ما تحمیل شده است.
این سخنران و مبلغ تأکید کرد: در حوزه، روش بیان استدلال و استنباط را میآموزیم که نسبت به توصیف برای تبلیغ کمکاربردتر است. خداوند در قرآن بهشت و جهنم، قیامت و سرگذشت اقوام گذشته را توصیف و اینها را بهصورت داستانگونه بیان میکند. توصیف در حوزه آموزش داده نمیشود، زیرا توصیف را امری علمی نمیدانند، در صورتی که استدلال تولید کردن ذهن انسان نسبت به توصیف تولید کردن، حکمت و اشراف بیشتری نیاز دارد. استدلال را مطلقاً نفی نمیکنم، ولی در تبلیغ اثر توصیف از استدلال بیشتر است.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام