ازدواج یک شروع برای تلاش مستمر در خانواده است
کد خبر: 4154621
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۴
روانشناس کودک و خانواده:

ازدواج یک شروع برای تلاش مستمر در خانواده است

یک روانشناس در همدان با بیان اینکه تربیت یک کودک در اصل تربیت یک نسل است، گفت: فرزندپروری فرآیندی است که پدر و مادر به‌طور هماهنگ و در یک جو مثبت فرزند را سوق می‌دهند تا استعدادهایش شکوفا شود، گاهی این همسو نبودن اختلالات زیادی ایجاد می‌کند. لذا، ازدواج یک شروع برای تلاش مستمر و برنامه برای تعامل و تربیت فرزند است.

نشست بررسی چالش‌ های خانواده در دفتر ایکنا همدانبه گزارش ایکنا از همدان، نشست بررسی «مهم‌ترین و اصلی‌ترین چالش‌های خانواده امروز و بررسی جایگاه محوری زن در خانواده» با حضور داوود فتحی، مدیر مرکز تخصصی ازدواج الوند، شیرین فضل‌الله، روانشناس کودک و خانواده، و محمدامین بهشتیان‌فر، روانشناس و مشاور مرکز مشاوره جهاددانشگاهی واحد همدان در دفتر خبرگزاری ایکنای همدان برگزار شد.

داوود فتحی، مدیر مرکز تخصصی ازدواج الوند در همدان در این نشست با اشاره به اصلی‌ترین مشکلات خانواده‌ها اظهار کرد: مشکلاتی از جمله فقدان برقراری ارتباط، مدیریت زمان، مشکلات اقتصادی و مالی که خانواده‌ها درگیر آن هستند از جمله چالش‌هایی است که خانواده‌ها در مسیر رشد با آن مواجه می‌شوند، اما جدا از تحقیقات، آنچه که از تجارب بالینی مشاوره در مورد این چالش‌ها به‌دست آورده‌ام، شامل دو موضوع آسیب روانی که خانواده‌ها دارند مثل اضطراب‌ها و وسواس‌هاست و مورد دوم فقدان مهارت است.

داوود فتحی، مدیر مرکز تخصصی ازدواج الوند در همدان

وی افزود: در چالش فقدان مهارت زن و شوهر نمی‌توانند با یکدیگر گفت‌وگو کرده و مشکلات مربوط به خودشان را حل کنند و دچار چالش و دعوای همیشگی می‌شوند، یا در نظام باورها با هم تفاوت دارند که این نیز چالشی است که هر دو تا حد زیادی با گفت‌وگو قابل حل است.

فتحی با اشاره به اینکه اغلب افراد با این دو چالش در صورتی به مشاوره مراجعه می‌کنند که درمان‌زده شده‌اند، تصریح کرد: مشاوره پیش از ازدواج از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه براساس اصول علمی تناسب بین زوجین در این مرحله کاملاً قابل تشخیص است و در این زمینه معمولاً آنچه مشاوران ارائه می‌دهند دقیق و تا حدود زیادی تعیین‌کننده است.

مدیر مرکز تخصصی ازدواج الوند تشخیص اولیه از آسیب خانواده را تشخیص ساده‌ای دانست و اظهار کرد: اگر یک سیستم درست کار نکند یعنی دچار چالش و مشکل شده است، اگر در مسیری که با وجود مشخص بودن هدف، رسیدن به کمال خانواده با مشکل ایجاد شود، اختلال در کارکرد این سیستم ایجاد شده است. برخی از افراد با وجود تجربه 30 ساله در زندگی، در کوچه بن‌بست گیر کرده‌اند. به‌طور نمونه زن یا شوهر چندین سال است که یک شیوه تعاملی با همسرش دارد و یک شیوه تربیتی با فرزندش دارد، و با وجود اینکه آن روش جواب نمی‌دهد آن را تغییر نمی‌دهد.

فتحی بیان کرد: در مشاوره اصطلاحی داریم با عنوان «عمه درمانی» یعنی استفاده از رویکردهای سطحی ناکارآمد برای حل مشکلات پیش‌رو؛ البته این به معنای این نیست که از تجارب بزرگترها استفاده نکنیم بلکه به معنای رجوع در مواقع مهم و حساس نزد مشاور و متخصص است. هیچ خانواده‌ای را نمی‌توان پیدا کرد که با چالشی درگیر نباشد، به‌طور نمونه فردی که در رانندگی دچار یک حادثه تصادف بسیار جزئی شده مثل سپر به سپر برخورد کردن، می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد، اما در یک تصادف اساسی نیمی از ماشین خسارت دیده نمی‌توان دیگر چشم‌پوشی کرد و در این شرایط از حضور پلیس و بیمه و... باید استفاده کرد. زندگی هم به این‌گونه است اگر مشکلات به حد آن تصادف اساسی است دیگر تجربه بزرگتران پاسخگو نیست و باید به مشاوره مراجعه کرد.

ارتباط میزان تحصیلات مادران و رشد فرزندان

این مشاور خانواده با بررسی یکی از دیگر از چالش‌های خانواده امروز به مسئله اشتغال زنان اشاره کرد و گفت: میزان خدمتی که جمهوری اسلامی به زنان کرده است در طول تاریخ بی‌سابقه بوده است و این در میزان تحصیلات و میزان اشتغال آنها بسیار نمایان است، زن تحصیل‌کرده بیشترین شاخص را در رشد مؤثر فرزندان خود دارد. آخرین تحقیقات نشان می‌دهد تحصیلات مادر است که موفقیت تحصیلی فرزندان را پیش‌بینی می‌کند نه پدر، لذا تحصیلات برای زنان بسیار تعیین‌کننده است، اما اشتغال آنها لزوماً در موفقیت فرزندان نمی‌تواند اثر مثبت داشته باشد.

وی با بیان اینکه زن در طول تاریخ همیشه شاغل بوده است، بیان کرد: خانه‌داری هم یک نوع شغل است؛ در گذشته در اموری از جمله کشاورزی و دامداری زنان نقش اقتصادی هم داشته‌اند، اما امروز با تضادی روبرو هستیم و آن تقابل سنت و مدرنیته است که حقوق شرقی اما آزادی‌های غربی را می‌خواهیم و این زمینه بروز مشکلاتی در خانواده از باب اشتغال زنان شده است.

فتحی اظهار کرد: اشتغال برای زنان خوب است و منکر آن نیستیم، اما باید تکلیف آن پیش از ازدواج تعیین شود که به شکل و با چه سازوکاری در زندگی مشترک خواهد بود، از قبل مشخص شود تا سطح توقعات هم تعیین شود. تکلیف فرزندان نیز باید در این زمینه تعیین و به آنها توجه شود.

وی افزود: زوجین پیش از ازدواج باید چکاب کامل جسمی، جنسی و روانی بدهند، اگر فردی اختلال شخصیتی داشته باشد مثل اختلال پارانوئید اصلا نباید ازدواج کند، چراکه درمان قطعی ندارد. در روابط اصالت با خانواده است و به‌ویژه همسر؛ یعنی نباید همسر را قربانی کسی یا چیزی دیگر کرد؛ نباید عشق و محبت را از او دریغ کرد و به کسی دیگر حتی پدر و مادر خود داد.

این مشاور خانواده در همدان گفت: مسئله جمعیتی نیز چالش دیگری است که خانواده‌ها با آن درگیر هستند؛ اصلا موضوعی حاکمیتی نیست بلکه در تک تک زندگی ما نقش دارد، به‌طور نمونه من به‌عنوان یک فروشنده، در صورتی سود خواهم برد که کالای خود را به افراد بیشتری بفروشم و اگر در مسئله جمعیت با بحران روبه‌رو شویم همه ما در هر عرصه‌‌ای که هستیم با مشکل روبه‌رو خواهیم شد.

مدیر مرکز تخصصی ازدواج الوند در پاسخ به این سؤال که آیا میزان توجه زیاد والدین به فرزندان از بدو تولد می‌تواند آسیبی از نظر تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنها داشته باشد؟ بیان کرد: در گذشته نحوه تعامل والدین با فرزندان برای آنها زخم‌هایی ایجاد کرد و از این‌رو این افراد به این مسئله توجه کردند که فرزندان آنها دیگر از این زخم‌ها برندارند و آن رنج‌ها را نبرند؛ از این‌رو پس از نسلی که حتی پدر خانواده نمی‌داست فرزندش در چه مقطعی درس می‌خواند به نسلی رسیدیم که به شدت به فرزندان خود توجه دارند. نوزاد و کودک نیازمند توجه و عاطفه است و رویه‌ای که امروز از باب توجه به فرزندان وجود دارد رویه‌ای درست است، اما اینکه میزان توجه چقدر باشد نکته مهمی است. به‌طور مثال اگر کودک تشنه بود و آب می‌خواست اینکه سریع 10 نفر نوشیدنی‌های مختلف برایش حاضر کنند یک روش برخورد کاملا اشتباه است.

فتحی با تأکید بر اینکه طبق آموزش‌های اسلام در فرزندپروری نگاه والدین به فرزند خود باید امانت باشد، توضیح داد: پدر و مادر باید فرزندان خود را به‌گونه‎ای تربیت کنند که بعد از 18 سالگی بتواند مستقل باشد و بر خود تکیه کند، البته در بعضی موارد همچنان حمایت والدین باید باشد و این به معنای رها کردن نیست، اما نه چیزی بیشتر از یک حمایت نباشد. استقلال مسئله‌ای نیست که بعد از 16 یا 17 سالگی برای آن تلاش کرد بلکه این بُعد شخصیتی را از یک سالگی در کودکان باید ایجاد کرد.

وی با بیان اینکه فرزندآوری در راستای تحول و ژنتیک افراد است، بیان کرد: این مسئله در راستای تکامل افراد است و پشیمانی، احساس اضطراب و... در والدین 50 سال و بالاتر که تک‌فرزند دارند و به ما مراجعه می‌کنند کاملا مشخص است. اینکه افراد به دنبال تک‌فرزندی می‌روند به این دلیل است که افراد احساس امنیت ندارند و این مسئله در کل دنیا وجود دارد و به‌ویژه در شرایط کنونی مسائل اقتصادی به شدت بر این موضوع اثر گذاشته است. لذا، والدین ترجیح می‌دهند اصلا فرزندی نباشد تا اینکه مشکلات اجتماعی و اقتصادی برای او پیش بیاید.

کودک باید با ناکامی‎‌ها روبه‌رو شود

شیرین فضل‌الله، روانشناس کودک و خانواده نیز در این نشست بیان کرد: یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که خانواده‌ها با آن روبه‌رو هستند، مدیریت زمان کیفی است، چراکه با سبک جدید زندگی والدین زمان کمتری را در کنار فرزندان و خانواده خود هستند، از این‌رو زمان کم باعث می‌شود موارد حل‌نشده بین اعضا وجود داشته باشد که منجر به بروز اختلالاتی شود.

شیرین فضل‌الله، روانشناس کودک و خانواده

وی افزود: یکی از چالش‌هایی که خانواده‌ها امروز با آن درگیر هستند این است که در ایام کرونا کودکان یکباره با یک فضای جذاب و فریبنده فضای مجازی که در اصل واقعی هم نیست و جذابیت‌های آن کاذب است روبه‌رو شدند و همچنان با این چالش مواجه هستند، به‌طوری که با ورود یکباره فرزندان به این فضا مدیریت خانواده و فرزندان از دست والدین خارج شد.

فضل‌الله با اشاره به اینکه استفاده از این فضا آسیب دیگری نیز دارد، مطرح کرد: درگیر شدن در این فضا ارتباط کلامی با خانواده و تعامل با همدیگر را کاهش می‌دهد، این نیز یک چالش است که متأسفانه در مواردی والدین هم الگوهای خوبی در این زمینه نیستند، چراکه خود نیز زمان زیادی را سرگرم فضای مجازی هستند.

این مشاور حوزه کودک با اشاره به یکی دیگر از مشکلات و چالش‌های خانواده‌ها اظهار کرد: تاب‌آوری پایین کودکان نیز یکی از مشکلات است، چراکه اصلا تحمل رنج و سختی را ندارند و انتظار دارند همه چیز برای آنها فراهم باشد و کمبودی را برنمی‌تابند، همین موجب می‌شود کودک «صبر پاک» را تجربه نکند، البته این به این معنا نیست که فقط باید کودک را با ناکامی‌ها مواجه کنیم، به این معنی که کودک باید ناکامی‎‌ها را درک کند و با آنها روبه‌رو شود، هم‌چنین در این زمینه هم نباید نیازهای اساسی او را با چالش مواجه کنیم. به‌طور نمونه از 10 خواسته کودک هشت مورد آن باید برآورده شود و سایر موارد باید زمان داده شود و این انتظار موجب ایجاد صبر پاک در فرزند می‌شود.

این مشاور خانواده با اشاره به پایین آمدن تاب‌آوری در افراد مختلاف جامعه گفت: در خانواده‌هایی که تازه پیوند ازدواج در آن شکل گرفته؛ متأسفانه این سازگاری و تاب‌آوری آنقدر پایین آمده که گاهی خیلی زود، بدون دلیل کافی، قانع‌کننده و غیر چالشی سراغ طلاق می‌روند. مسائلی که قابلیت حل شدن دارد. یکی دیگر از مشکلات خانواده فقر حرکتی در کودکان است که به دلیل فضای آپارتمانی و استفاده بیش از اندازه از فضای مجازی ایجاد شده و آنها را از نظر رشدی دچار وقفه و آسیب می‌کند.

وی ادامه داد: یکی دیگر از مواردی که موجب چالش در بین خانواده‌ها شده، توانمندی مالی خانم‌هاست، در قدیم اکثر بانوان خانه‌دار بودند و در فضای اجتماعی حضور نداشتند، اما امروز شرایط به‌صورت برابر است و بیشتر خانم‌ها شاغل هستند، در این میان ممکن است آسیبی تحت عنوان مسئله منیت مطرح شود، اصل ازدواج ما شدن است و این مهم در همه زمینه‌ها باید تحقق پیدا کند اما از آنجا که اغلب ما سنتی هستیم، اما می‌خواهیم مدرن فکر کنیم، این دو با هم سنخیت ندارد، اشتغال زن به شرطی که وظایف او را به حاشیه نبرد و در حد مطلوب آنها را انجام دهد خوب است.

فضل‌الله بیان کرد: آموزش و یادگیری پیش از ازدواج از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. پیش از ازدواج در مورد حوزه‌های مهم زندگی باید تعیین تکلیف شود و هرچه زوجین با علم و پذیرش بیشتری در مورد مسائل وارد زندگی شوند به مشاجره و جدل و مشکل بر نمی‌خورند.

وی با بیان اینکه تربیت یک کودک در اصل تربیت یک نسل است، به تعریف فرزندپروری اشاره کرد و گفت: فرزندپروری فرآیندی است که پدر و مادر به‌طور هماهنگ و همسو در یک جو مثبت و با ثبات فرزند را سوق می‌دهند تا استعدادهایش شکوفا شود، گاهی این همسو نبودن اختلالات زیادی ایجاد می‌کند، کودک نیز در خانواده‌ای آرام و شاد است که پدر و مادر چنین باشند. لذا ازدواج یک شروع برای تلاش مستمر و برنامه برای تعامل و تربیت فرزند است.

روانشناس کودک و خانوده تصریح کرد: با توجه به کم‌شدن فرزندان و تک‌فرزندی توجهات والدین در مواردی بیش از اندازه می‌شود که دست و پای کودک را می‌بندد و کودک خود را زیر ذره‌بین آنها می‌بیند و والدین در اصل جلوی پیشرفت و استقلال او را می‌گیرند، در مواردی هم والدین به دنبال این هستند که نسخه‌ای که دوست دارند را پرورش دهند و به دنبال خواسته او نیستند، در مواردی نیز اجبار کودک برای شرکت در کلاس‌های مختلف او را عذاب می‌دهند در صورتی که با توجه به نیاز و علاقه کودک باید استعداد او را کشف کرد و در این زمینه والدین باید فقط نقش تسهیل‌گری داشته باشند.

ضرروت تقویت مهارت گفتاری

محمدامین بهشتیان‌فر، روانشناس و مشاور مرکز مشاوره جهاددانشگاهی واحد همدان نیز در این نشست اظهار کرد: والدین عصبی باعث اختلالات زیادی در کودک خود از جمله اختلال رفتاری، روانی و شخصیتی می‌شوند. باتوجه به اینکه در جامعه فشار روانی مخصوصا مشکلات مالی و اقتصادی خیلی زیاد است، والدینی که بر اثر این مشکلات دچار اختلالات عصبی می‌شوند به فرزند خود نیز انتقال می‌دهند.

محمدامین بهشتیان‌فر، روانشناس و مشاور مرکز مشاوره جهاددانشگاهی واحد همدان

وی افزود: فرزندانی که از تولد تا 14 سالگی دچار این آسیب‌ها از سوی والد خود هستند زمانی که وارد جامعه می‌شوند آسیب‌های زیادی را به همراه خود وارد جامعه می‌کنند، بنابراین این افراد در جامعه هم خود آسیب می‌بینند و هم آسیب می‌زنند و هنگامی که وارد رابطه با طرف مقابل خود می‌شوند آسیب‌هایی را نیز ایجاد می‌کنند و در کل نسل آینده را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

این روانشناس خانواده با بیان اینکه همانطور که نقش یک مرد در خانواده فراهم کردن آسایش و امنیت و اقتصاد خانواده است، نقش خانم در منزل ایجاد آرامش است، تصریح کرد: اگر خانمی از زندگی خود ناراضی باشد و مدام اعتراض کند پیام ناسازگاری به مغزش می‌دهد، با عصبانیت طرف مقابل به هم می‌ریزد و گارد می‌گیرد و در آخر منجر به دعوا بین آنها می‌شود؛ بچه‌ها نیز در چنین فضایی آسیب می‌بینند؛ اما در مقابل در نظر بگیرید خانمی با همان مشکلات از زندگی خود تا حدودی راضی و سازگاز است، فرمان سازگاری به مغز خود می‌دهد و زمانی که مغز فرمان سازگاری را دید همکاری انجام می‌دهد و با عصبانیت طرف مقابل به هم نمی‌ریزد و با ملایمت رفتار می‌کند.

وی با اشاره به اینکه افراد باید قبل از ازدواج مهارت گفتاری را یاد بگیرند، افزود: زوجین باید قبل از ازدواج با مراجعه به مراکز مشاوره مهارت گفتاری را آموزش ببینند؛ کسانی که آسیب‌های کودکی را با خود همراه دارند قبل از اینکه وارد یک زندگی جدید شوند باید آن آسیب‌ها را حل کنند. افرادی که در زندگی هدفشان زنده ماندن است، می‌جنگند و یا دفاع می‌کنند، اما زمانی که هدف افراد در زندگی زناشویی زندگی کردن است از طریق مهارت گفتاری، زندگی را مدیریت می‌کنند و در دست می‌گیرند و از آسیب‌‌های جدی به فرزندان خود جلوگیری می‌کنند.

بهشتیان‌فر ادامه داد: زندگی یا کامل باید مدرن باشد و یا کامل سنتی؛ در زندگی مدرن زوجین با هم کار می‌کنند، با هم هزینه می‌‌کنند و با همدیگر تصمیم می‌گیرند؛ اما در ایران بیشتر زندگی‌ها بین این دو است یعنی اینکه خانم خانواده علاوه بر اینکه در بیرون از منزل کار می‌کند در منزل نیز همه مسئولیت برعهده‌اش است و همکاری بین زوجین نیست، این تفکر رابطه زوجین را به هم می‌ریزد.

وی گفت: در مراکز مشاوره 15 عامل باید و نباید قبل از ازدواج به زوجین آموزش داده می‌شود؛ زوجین اگر در ابتدا آگاه شوند که باید وارد چه رابطه‌ای شوند از بسیاری از آسیب‌های اجتماعی جلوگیری می‌شود.

این مشاور خانواده با اشاره به اینکه ریشه‌های اعتماد به‌نفس در افراد تا 14 ماهگی پدید می‌آید، تصریح کرد: فرزند تا 14 ماهگی باید به مادر چسبیده باشد، مطالعات نشان می‌دهند در این دوران شخصیت بچه‌ها کامل‌تر می‌شود، همچنین عزت نفس نیز در سه سالگی شکل می‌گیرد و اگر در این دوران شکل نگیرد افراد در بزرگسالی با مشکل روبرو می‌شوند و ایجاد عزت نفس و اعتماد به‌نفس در این افراد سخت است.

وی در ادامه گفت: والدینی که برای فرزندان خود به‌طور افراطی و بیش از حد ایثار می‌کنند و اولویت زندگی را همیشه فرزند آن خانواده می‌دانند به حدی که راضی هستند خود گرسنه باشند ولی فرزندان خوب تغذیه داشته باشند و خوب بپوشند، به فرزند خود القا می‌کنند که تو از همه باارزش‌تری و ما بی‌ارزش هستیم؛ این فرزندان در آینده مشکلاتی را برای والدین خود ایجاد می‌کنند به‌گونه‌ای که پدر و مادر خود را فدای خواسته‌های خود می‌کنند. 

این روانشناس با بیان اینکه رفتار والدین با فرزندان خود باید از 14 سالگی مقتدرانه باشد نه مستبدانه تصریح کرد: اگر والدین به فرزند خود نه می‌گویند همان نه باشد و باید با دلیل مزایا و معایب را توضیح دهند. والدین در حین اینکه مهربان هستند باید فرزندان خود را مقتدرانه کنترل کنند، اما اگر والدی در رفتار خود تناقض داشته باشد و با اصرار فرزند به انجام کاری که نباید انجام دهد نظر خود را تغییر دهد به والد سهل‌انگار تبدیل می‌شود.

وی در پایان با اشاره به رویکردهای آموزشی والدین برای فرزندان خود به‌طور نمونه استفاده اجباری برای فرزندان از مدرسه تیزهوشان گفت: فرزندان باید جایی قرار بگیرند که بشکفند نه اینکه بشکنند. بنابراین، بردن اجباری فرزند به این مدارس اشتباه است به این دلیل که در این مدرسه همیشه کسانی هستند که از همکلاسان خود بالاتر هستند و این باعث سرخوردگی و شکسته شدن بچه‌ها می‌شود؛ کسانی که فقط به دنبال افزایش علم هستند و فرزندان خود را محدود به درس خواندن کردند روابط اجتماعی این فرزندان دچار مشکل می‌شود.

اکرم یوسفی پارسا

انتهای پیام
captcha