به گزارش ایکنا، در پی انتشار سخنان سعید طاووسی مسرور؛ استاد تاریخ اسلام دانشگاه علامه طباطبایی درباره امام جواد(ع)، حجتالاسلام و المسلمین سیدحسین خادمیان؛ پژوهشگر و مدرس علوم دینی نقدی بر این سخنان وارد کرد که در ایکنا منتشر شد و بعد از آن این تبادل نظرها دو سه بار اتفاق افتاد که در لینکهای زیر میتوانید متن کامل مباحث را به ترتیب زمانی مطالعه کنید.
۱.گزیده سخنان سعید طاوسی درباره امام جواد (ع)؛ گزارشهای جعلی درباره زندگی امام جواد (ع)؛ از تاریخ ولادت تا ماجرای شهادت
۲.نقد سیدحسین خادمیان به سخنان طاوسی مسرور؛ سند و مدرکی ارائه بدهید و حوزویان را متهم نکنید
۳.متن پاسخ سعید طاوسی به نقد سیدحسین خادمیان؛ بیان و دفاع از احادیث ضعیف؛ چرا؟ / هتک پیکر امام جواد(ع) در منابع شیعه نیست
۴.نقد مجدد سیدحسین خادمیان به پاسخ سعید طاوسی؛ نقل مطالب ضعیف در غیر فرائض مردود نیست/ اکثر منبریها اهل تحقیقاند
5.دومین پاسخ سعید طاوسی به نقد سیدحسین خادمیان؛ تعمیم قاعده تسامح به تاریخ موجب ضعف محتوای منبرها شده است
اکنون سومین مطلب سیدحسین خادمیان را میخوانید؛
اگر مطالب خلاف آقای طاوسی نبود هرگز پاسخی به ایشان نمیدادم، لکن جهت تنویر افکار عمومی به جهت دفع اتهامات و شبهات وارده پاسخ ذیل را مرقوم و تقدیم میکنم:
۱. ایشان میگویند که نقد من نسبت به آقای پاکتچی مورد رد اساتید گروه تاریخ واقع شد. لازم است اعلام نمایم یکی از اساتید عضو گروه، بعد از تذکر اینجانب نسبت به پایین بودن سطح مقاله آقای پاکتچی و این که از نکات فاخر عاری است در پاسخ بنده نوشتند: نباید کل مقاله را عاری از مطالب فاخر دانست ولو اشکال شما درباره حدیثی که درباره امام صادق علیه السلام آمده وارد باشد بعد هم چنین نوشتند: «متنهای استاد خادمیان متین و قابل تامل است». پس ایشان درباره رد اساتید دروغ بیّن گفته است. لو فرض همه اساتید گروه بگویند نقل حدیث جعلی که آقای پاکتچی آورده درست است. آیا این دردی را دوا میکند؟ به قول معروف اگر برای توجیه یک اشتباه هزار حرف اشتباه بزنید آنگاه هزار و یک اشتباه کردهاید وقتی حدیثی که ایشان آورده جعلی و فاقد سند است اگر همه اساتید هم تکرار کنند آنان هم مثل آقای پاکتچی به خطا رفتهاند.
اما درباره آقای جعفریان، باز هم آقای طاوسی به خطا رفته و خلاف میگوید. توضیح این که: فردی در گروه تاریخ، مطلبی از آقای جعفریان نقل نمود که آقای جعفریان نوشته بودند: معاویه مردم را با ایمان بیگانه نمود و ... .من عرض کردم این مطلب خلاف روایتی است که مرحوم محدث خبیر کلینی رضوان الله علیه از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده است؛ قال الصادق علیه السلام: إنَّ بَنی اُمَیَّةَ أطلَقُوا لِلنّاسِ تَعلیمَ الإیمانِ و لَم یُطلِقُوا تَعلیمَ الشِّرکِ؛ لِکَی إذا حَمَلُوهُم علَیهِ لَم یَعرِفُوهُ. بنى امیّه آموختن ایمان را براى مردم آزاد گذاشتند، اما شرک شناسى را آزاد نگذاشتند، تا اگر آنان را به شرک بکشانند، مردم متوجّه نشوند. بنده با استناد به این روایت متذکر شدم: برعکس نظر آقای جعفریان معاویه لعین و ... راههای مومن شدن را هموار میکردند، حتی معاویه بت فروشی میکرد و از پول آن، مردم را به حج تمتع رایگان میبرد. یکی از اساتید تذکر داد منظور آقای جعفریان ایمان حقیقی است. من هم پاسخ دادم: اگر منظور ایمان حقیقی باشد که باید به قبل از معاویه استناد داده شود و ریشه آن را در سقیفه بیان نمود. و چند مورد دیگر از فلتات ایشان در برخی کتب وی را یاد آوری نمودم. ببینید آقای طاوسی چگونه مطلب چند روز پیش را با تقطیع نقل میکند و مرا محکوم به نقد فاقد انصاف و وجاهت علمی میکند!
نکته: آقای طاوسی کار خلاف اخلاقی مرتکب شدید که مسائل یک گروه مجازی را آن هم با تحریف و دروغ بر خلاف امانت برای نجات خود از اشتباه به فضای عمومی منتقل نمودید، در حوزههای علمیه که اصلا چنین نیست و در دانشگاههایی که ما درس خواندیم و درس دادیم هم چنین نبوده است.
۲. درباره تسامح؛ بله مورد قبول همه علما نیست، اما مورد قبول بسیاری از علما هست. اگر این قبول از سوی سایر علما سبب ضعف مباحث فقهی و فقاهت شد، سبب ضعف منابر هم خواهد شد؛ فتدبر جیدا. مرقوم کردید مقام معظم رهبری تسامح را قبول ندارند! آقای طاوسی میدانید به چه دلیل معظم له تاریخ ۱۱ شعبان برای ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام که ظاهرا فقط در کتاب مرحوم مقرم ادعا شده است را به استناد نقل مرحوم مقرم که معاصر است پذیرفتهاند؟ خلاصه درباره مسائل تاریخ به همان نکاتی که از برخی اساتید در متن اول عرض کردم مراجعه فرمایید تا اشتباه خود را تکرار نکنید. درباره قاعده لبان هم ظاهرا یا به تلخیص الشافی مراجعه نداشتهاید یا متن عربی را متوجه نشدهاید، حتما رجوع عالمانه داشته باشید آن گاه متوجه کلام بنده خواهید شد.
۳. شما و همه اهل اسلام در طول این قرون هر چه دارید و دارند به برکت منابر است اعلان بینیازی از رجوع به اهل منبر نتیجهاش همین تسلط و اتهامات به اهل منبر شما میشود.
۴. مدعی شدید قاتل به امام کاظم علیه السلام جسارت کرده، ولی بعدا حکومت تشییع با شکوه کرده؛ خوب من هم ادعا می کنم قاتل اول به بدن امام جواد علیه السلام جسارت کرده، ولی بعدا تجلیل کرده! توهم فرض غلط یا درست، که کاری ندارد! (اگر چه شما در متون قبلی چنین نگفتید)
۵. مرا متهم به بی انصافی و ... فرمودید؛ سبحان الله، اما در هیچ یک از سه متن شما یک حرف علمی هم یافت نمیشود فقط ادعا، توهین، تهمت و ... علیرغم میل باطنی و روش علمی، باید بگویم با توجه به سه پاسخ جنابعالی این بدست می آید که ظاهرا به منابع تسلط لازم را ندارید. لذا وقتی بنده مدرکی ارائه میدهم با قصه سازی و... تغییر موضع میدهید.
آقای طاوسی حاضر هستید متون من و شما را به یکی از اساتید همان گروه تاریخ به عنوان داوری که مقبول طرفین باشد جهت ارزیابی بسپاریم؟ در هر صورت مردم و اهل فن متانت قلم و تسلط علمی هر دوی ما را داوری خواهند کرد.
۶. جناب آقای طاوسی شما آیا از تحصیلات حوزوی و دانشگاهی من اطلاع دارید؟ شما مطمئن هستید من تحصیلات عالیه در رشته تاریخ اسلام ندارم؟ میخواهید نظر برخی اساتید تاریخ اسلام را درباره خودم برای شما نقل کنم؟ و یا اسم ببرم تا از آنان تحقیق کنید؟ میخواهید نظر برخی مراجع عظام تقلید را درباره خودم نقل کنم؟ یا از آن حضرات استعلام فرمایید؟ اما اینها میشود بازی کودکانه قلم و لسان انسان ترجمان علم و دانش او است. اگر روزی لازم شد آن گاه بنده تحصیلات علمی خود را اعلام میکنم لکن من کودک نیستم به مدرک استناد کنم. اما با افتخار تمام فریاد میزنم یک روضه خوان و منبری هستم که چندین سال است یک تنه در برابر افکاری که با نقاب تاریخ اسلام علیه مکتب شیعه مینویسند و میبافند ایستادهام و تا زندهام خواهم ایستاد. الحمدلله حتی در تاریخ اسلام هم هرگز پسمانده خور و مروج اکاذیب و جعلیات ابن هشام، طبری، واقدی، ذهبی، خطیب بغدادی و ... نبوده و نیستم و از خدا خواستهام تا توفیق دهد متنی از تاریخ اسلام را به جهان تشیع تقدیم کنم که منزه از قی کرده و اکاذیب اینان باشد. این را از اساتیدی که بنده را میشناسند حتما استعلام کنید.
جناب آقای طاوسی بنده اگر خواجه شیرازی را نقد میکنم بنا بر معیار شما، چون تحصیلات عالیه در تصوف و عرفان اسلامی دارم پس اجازه اظهارنظر در نقد عرفان خواجه شیراز دارم، اما جنابعالی که ادعا فرمودید صرفا تاریخ اسلام میدانید چگونه اجازه نظر دادن درباره کتاب من را به خودتان دادید؟ ضمن این که بنده ۱۵ سال است منتظر نقد کتاب خودم درباره خواجه شیراز هستم تا معلوم شود جنس حرفهای من چیست.
آقای طاووسی جنس حرفهای من از متون معرفتی است از قرآن و احادیث و ... است.
7. آقای طاووسی باز هم میگویم: شما متون بنده را دقیق نخواندید لطفا دقیق مطالعه کنید مثلا من گفتم از منبع کمی قبلتر یعنی دوران صفویه بی خبر هستید بعد مدعی کل تاریخ اسلام شده اید؟ منبعی که مورد رجوع اهل فن بوده و هست. آقای طاووسی مگر شیخ مفید یا محدث قمی و ... دکترای تاریخ داشتند که درباره تاریخ اسلام نوشتتد؟ چرا بهجای دقت و استدلال درست، مطالب وارونه مینویسید؟ جناب آقای طاووسی متون شما هست و خواهد ماند و متون من هم ایضا، یادتان باشد با این سطح از آگاهی شما بنده هیچگاه جنابعالی را به بی سوادی؛ بی انصافی و ... متهم و متصف نکردم و فقط گفتم بیاموزید و الان هم میگویم بیاموزید و بیاموزید و امیدوارم بیاموزید؛ و فرمودید دیگر پاسخ نمیدهید لکن آن وقت که پاسخ دادید چه افاده از آن حاصل شد که حال نمینویسید محروم شویم؟ اگر چه قطعا سکوت و آموختن برای شما خیلی بهتر است.
مجددا و مکررا از مدیران و خبرنگاران و جمیع عزیزان فرهیخته خبرگزاری ایکنا کمال سپاس را دارم.
والله المستعان
تهیه و تنظیم: عطاالله اسماعیلی
انتهای پیام