حجتالاسلام والمسلمین مهدی رادنیک مدرس حوزه و دانشگاه و دبیر ستاد راهبردی تصویری و نمایشی حوزه علمیه قم است. وی تحصیلات حوزوی خود را در خارح فقه به پایان رسانده و دارای سه مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای؛ فلسفه هنر، معارف و تهیهکنندگی تلویزیون است.
نزدیک به قسمتهای پایانی سلسله گفتوگوهای «اسلام و هنرهای ایرانی»، با این پژوهشگر که مقالات بسیاری در حوزه هنرهای اسلامی دارد گفتوگویی انجام دادهایم، مشروح آن را با هم میخوانیم:
ایکنا – تعاریف پیرامون هنر اسلامی واحد نیست زیرا درباره این موضوع نظریات متفاوت است. برای شروع بحث، دیدگاه خود را پیرامون این موضوع بیان کنید.
در این حوزه به صورت کلی سه دیدگاه وجود دارد. ابتدا نگاهی که معتقد است هنر اسلامی وجود ندارد بلکه هنر مسلمانان را داریم. در مقابل دیدگاه دیگری وجود دارد که معتقد است هنر اسلامی وجود و برای خود مختصات و مکاتب مشخص دارد. در این میان نگاه سومی هم وجود دارد که میگوید ما هنر اسلامی نداریم اما زیرساختهای آن موجود است و در حد نظریهپردازی هم به آن پرداخته شده است.
ایکنا – با توجه این تعاریف چگونه میتوان در هنر به صورت کاربردی از مفاهیم اسلامی بهره برد؟
ما هنریهای سنتی را داریم که منابع اکثر آنها مفاهیم اسلامی است. برای نمونه میتوانم به هنرهایی چون شبیهخوانی یا تعزیهخوانی اشاره کنم. هنرهایی که نام بردم از متن اندیشههای اسلامی بیرون آمده است. در مقابل هنرهایی نیز وجود دارند که تنها از مفاهیم اسلامی تاثیر گرفتهاند. در این رابطه میتوان از نمایش روحوضی نام برد که تحت تاثیر مفاهیم اسلامی است اما نمیتوان گفت این هنر شکلی و ساختار اسلامی دارد.
در هنرهای جدیدی چون سینما نیز باید گفت شکل کلی که در آن مفاهیم دینی را میتوان مشاهده کرد همان سینمای دینی است که در زیرمجموعه آن سینمای اسلامی را هم میتوان مشاهده کرد. نوع رایج از فیلمهای دینی کارهایی هستند که در آنها موضوعات و قصههای تاریخی که مربوط به ائمه(ع) است بیان میشود. این تولیدات قادرند دینی باشند اما برخی از آنها الزاماً اسلامی نیستند. فیلم اسلامی کاری است که مبانی و مفاهیم اسلامی هم در آن به صورت دقیق مورد توجه قرار گرفته باشد.
بیشتر بخوانید:
سینمای دینی در کشورهای غربی هم وجود دارد. در این رابطه فیلم «مسیر سبز» را نام میبرم که در آن به روشنی و زیبایی به موضوع خدا اشاره دارد البته عدهای معتقدند این شکل از سینمای غرب نگاه سکولار به دین دارد اما اینگونه نیست. چون در خیلی از این تولیدات دلالت خداوند را شاهد هستیم.
ایکنا – در سینمای فعلی کشورمان نیز آثاری را به عنوان نمونه موفق از کارهای دینی میتوانید نام ببرید؟
متاسفانه ما در حوزه سینمای دینی و اسلامی نتوانستهایم آنگونه که باید موفق عمل کنیم. البته کارهایی بودهاند که در آنها تلاش شده با پرداختن به موضوعاتی چون؛ زیارت یا معجزه به مفاهیم دینی و اسلامی اشاره داشته باشند اما این تولیدات چندان کارهای چشمگیری نبودهاند. در حقیقت باید بگویم که فیلمهایی که مدعی دینی بودن هستند تنها در قالب کلیشه به موضوع اشاره داشتهاند. دلیل این امر نیز مشخص است. وقتی سازنده به موضوع اعتقاد ندارد یا اینکه برداشتش از موضوع در سطحیترین شکل ممکن است نباید انتظار کار ماندگاری را در این رابطه داشت.
ایکنا – در بخشی از سخنانتان به برداشتهای کلیشهای اشاره کردید. این نقصان یکی از آسیبهای جدی این حوزه است. شما مشکلات رایج در این عرصه را چه میبینید؟
کلیشهنگاری و سطحینگری از آموزههای اسلامی در هنر تنها یک آسیب نیست بلکه میتواند مخرب باشد چون وقتی مخاطب با آثاری نظیر فیلمهای سطحی در این رابطه روبهرو میشود در ادامه از آن تاثیرات منفی میگیرد. این تاثیرگذاری هم میتواند در قالب تحریفهایی که پیش میآید رخ دهد هم اینکه مخاطب را از موضوعات اینچنینی دلزده کند.
مشکلی دیگری که در حوزه سینمای دینی یا اسلامی وجود دارد برخی به اصطلاح نوآوریهایی است که تحریف و انحراف را پیش میآورد. این مشکل از آنجا به وجود میآید که سازنده نسبت به نکات جزئی اطلاعات دقیق ندارد. برای همین با توجه به داشتههای محدود خود برداشتهایی اشتباه را در فیلمش جا میدهد که نتیجه این امر نیز در نهایت انحراف است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام