به گزارش خبرنگار ایکنا، سعیده سعیدی، عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، امروز چهارشنبه 20 اردیبهشت در همایش «مسائل اجتماعی زندگی دانشگاهی»، که از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد، با موضوع «واکاوی زندگی دانشگاهی دانشجویان بینالملل» سخنرانی کرد که در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید؛
سیاست جذب دانشجوی بینالملل به عنوان یکی از شاخصهای مهم بینالمللیسازی سیستم آموزش عالی در ایران یکی از اهداف مهم دولت در دو دهه اخیر بوده است، چون باعث کسب سرمایه مالی و وجهه بینالمللی و افزایش ارتباطات فرهنگی و علمی و بهبود بهرهوری آموزشی و پژوهشی میشود. وقتی که دادهها را جمعآوری میکردیم، اتباع افغانستانی بیشترین سهم را به عنوان دانشجویان خارجی در نهاد آموزش عالی ما داشتند. البته در یکی دو سال اخیر تغییر چشمگیری در این زمینه رخ داده است و الان اتباع عراقی در رتبه اول این فهرست هستند.
سؤال محوری پژوهش بنده این بود که زندگی دانشگاهی دانشجویان بینالملل در ایران چگونه صورتبندی میشود و فرایند انطباق دانشجویان با چه مشکلاتی مواجه است؟ زندگی دانشگاهی چهار بُعد دارد که شامل بخش آموزش، پژوهش، تسهیلات رفاهی و برنامههای فرهنگی است و در تحقیق خود سعی کردهام این چهار رکن را مورد پوشش قرار دهم. دادههای پژوهش نشان میدهد که تمرکز سیاستهای دانشگاهی در ایران عمدتاً در زمینه آموزشی است و سه بعد دیگر مورد غفلت قرار گرفته است.
در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طی چند سال یک پژوهش میدانی را در این زمینه انجام دادیم که نتیجه آن امسال در قالب کتابی منتشر شد و امیدواریم برای آموزش عالی و بخش حکمرانی کشور مؤثر باشد. یکی از چالشهایی که در زمینه مهاجران به طور کلی و دانشجویان بینالمللی به صورت خاص وجود دارد وجهتسمیه است؛ یعنی این گروه را چه بنامیم. بر اساس قوانین بینالمللی هر کسی دوازده سال خارج از سرزمین مادری باشد، مهاجر تلقی میشود، اما برخی مهاجران مخصوصا افغانستانیها تردد کوتاهمدت دارند.
چالش دیگر در مورد دانشجوی بینالمللی، خطاب کردن این قشر است. در اسناد بینالمللی دانشجویان بینالمللی کسانی هستند که تردد مرزی داشته باشند، اما بسیاری از اتباع افغانستانی که در دانشگاهها حضور دارند از طریق کنکور یا پرداخت شهریه وارد دانشگاه میشوند و چالش حقوقی اولیه ممکن است ساده به نظر برسد، اما بعد در ارائه تسهیلات چالش ایجاد میکند. چالش دیگر این است که از دوران کرونا شاهد افزایش دو سه برابری دانشجویان بینالمللی هستیم که همه آمارها را تغییر داده و باید بررسی کنیم که علت چیست، اما طبق تحقیقاتی که انجام دادیم برخی دستاندرکاران میگفتند که این ثبتنامها آنلاین بوده است. در این زمینه مصاحبههای بسیاری را با دانشجویان، اساتید دانشگاه و سایر دستاندرکاران این حوزه انجام دادیم و آمارهایی را به دست آوردیم که لازم است به بخشی از آنها اشاره کنم. دادهها تا شروع کرونا را شامل میشود و نیز منبع اصلی دادههای مؤسسه برنامهریزی و پژوهش در آموزش عالی است.
عمده دانشجویان بینالملل از محور مقاومت یا حوزه نفوذ ایران از جمله پاکستان، افغانستان، عراق، لبنان و سوریه هستند. همچنین، از نظر توزیعی، دانشجویان افغانستانی بیشترین سهم را در وزارت علوم دارند که پیام نور و غیرانتفاعی را نیز شامل میشود و این سهم عمدتاً در مقطع کارشناسی است، در حالی که تمرکز مطالعات بینالمللی در زمینه دانشجویان بینالملل بر تحصیلات تکمیلی است. این هم از خصوصیاتی است که مقداری بینالمللیسازی آموزش عالی ایران را متفاوت کرده است. آمار دیگر این است که دانشجویان بینالمللی در ایران بیشترین سهم را در علوم انسانی دارند و پس از آن در رشتههای فنی و مهندسی تحصیل میکنند.
در مورد چالشهای انطباق آکادمیک دانشجویان مجموعه عواملی باعث میشود که انطباق آموزشی را شاهد باشیم که شامل تسهیلات دانشگاه میزبان، کیفیت آموزش پیشادانشگاهی، پایگاه اجتماعی دانشجویان و خصوصیات شخصیتی آنهاست. نکته دیگر اینکه دانشجویان مخصوصا در زمینههای پزشکی و مهندسی پایه قوی ندارند و دانشجویان ما در این زمینه قویتر هستند. بنابراین دانشجویان بینالمللی دچار چالش جدی میشود. لذا باید در انتخاب دانشجویان بینالمللی، مسائل آموزشی را فربهتر و مسائل ایدئولوژیک را کمرنگتر کنیم.
یکی از چالشهای جدی دانشجویان افغانستانی در ایران، زبان انگلیسی است، چون طی بیست سال قبل از طالبان، سازمانهای بینالمللی در افغانستان به میزان زیادی فعال شده و نیروی کار بسیاری لازم داشتند، اما بعد از تسلط طالبان که معادلات در افغانستان به هم ریخت، بسیاری از دانشجویان میگویند که برای جذب در بازار کار دچار مشکلات جدی هستند. وزارت علوم تسهیلاتی را به دانشجویان بینالمللی ارائه میدهد؛ از جمله در سال اول دوره زبانآموزی دارند، اما بسیاری از دانشجویان افغانستانی با این توجیه که زبان ما یکی است، در این دورهها شرکت نمیکنند، اما گاهی دستور زبان و نحوه نامهنگاری در افغانستان با ما متفاوت است و این هم برای آنها تبدیل به چالش میشود. لذا دورهای را که وزارت علوم برگزار میکند باید در راستای تنظیم زبانی، اجباری باشد.
چالش زیستبوم خدماتی رفاهی دانشجویان بینالمللی در دو بعد مادی و عینی شامل خوابگاه، سلف سرویس و کلاس درس است. تنوع و احترام به ذائقه بسیار بدیهی است که باید مورد توجه دانشگاهها باشد. اگر دانشگاهی بخواهد در صنعت بینالمللیسازی صاحب جایگاه شود، باید دو نکته را در نظر قرار دهد که یکی زیرساختهای جدی و ارائه خدمات فرهنگی مبتنی بر تنوع اعتقادی و دیگری زیرساختهای ذهنی و روانی است. بسیاری از دانشجویان بینالملل باید شهریه بپردازند، اما موقع پرداخت تسهیلات به آنها گفته میشود که ساکن ورامین یا پاکدشت هستید. بنابراین تسهیلات به شما تعلق نمیگیرد و وزارت علوم باید تکلیف خود را مشخص کند.
زیرساختهای روانی و ذهنی شامل سواد فرهنگی کارکنان و وضعیت اداری است که در ساختار دانشگاهی ایران مضاعف است و در مورد برخی دانشجویان خارجی مخصوصاً اتباع افغانستانی بیشتر خود را نشان میدهد. البته با کارکنان بخش بینالمللی که صحبت میکردیم گویا حق داشتند، چون میگفتند هر هفته یک دستورالعمل و آئیننامه جدید در مورد دانشجویان بینالملل ابلاغ میشود. نکته مهم این است که مهاجرت فقط یک عبور مرزی نیست، بلکه تجربهای است که در بسیاری از مواقع میتواند از منظر روانشناسی اجتماعی استرسزا و پرچالش باشد و انطباق روانی دانشجویان را مختل کند و مسئولان آموزش عالی باید در سیاستگذاریها به این مورد توجه کنند.
انتهای پیام