به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست گفتوگو درباره کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» نوشته ابراهیم سلیمی کوچی، از سلسلهنشستهای فصل سخن، روز گذشته، 30 فروردینماه در محل کتابفروشی و انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
در این نشست سعید محسنی، نویسنده و مدرس دانشگاه درباره تأثیر ادبیات بر محیطزیست اظهار کرد: در مواقعی ادبیات نیز در وضعیت محیطزیست مقصر است، بهطوری که برخی از قهرمانها بزرگی خود را مدیون از بین بردن طبیعت هستند، مثل از بین بردن کوه یا خشک کردن دریا و مقابل قهر طبیعت ایستادن باعث بزرگی قهرمان میشود.
وی افزود: بخش دوم کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» به روایتهایی درباره مدرنیته میپردازد، از جمله رمانتیسیسم و ناتورالیسم که دو الگوی بزرگ ادبیات بوده و دارای مناسباتی با طبیعت هستند. در این الگوها طبیعت مبناست و قصهگویی از طبیعت اهمیت ویژهای دارد، ولی تمایز میان ادبیات سبز و رویکرد ناتورالیستی مورد توجه قرار گرفته است، بهطوری که رویکرد آنها با آنچه بهعنوان ادبیات محیطزیست مطرح شده، فاصله زیادی دارد. بازنمایی طبیعت نزد ناتورالیستها تلقی طبیعی بودن است و انسان در مثلث جبر وراثت، محیط و علم اسیر است، در حالی که ادبیات سبز چنین نگاهی به محیطزیست ندارد.
این استاد ادبیات نمایشی با بیان اینکه رویکرد رمانتیک به طبیعت بهصورت پسزمینهای برای فضاهای گوناگون است، تصریح کرد: دیدگاه رمانتیک نیز مورد پسند ادبیات سبز نیست. نویسنده بهواسطه زبان و برساخت ادبیات تخیلی که مهمترین بخش ادبیات محسوب میشود، تخیلپروری زیستمحیطی را مورد توجه قرار داده است.
وی گفت: کتاب با زبانشناسی محیطی و مطالعات نشانهشناختی بومگرا، بحث را ادامه میدهد و به روایت دادگاه یک قاتل زنجیرهای بسیار بیرحم اشاره میکند. در دادگاه برای توصیف قاتل از کلمه جانور استفاده میشود. عبارت جانور و تأثیر زبان بر جهان اندیشه، به خوبی مورد اشاره قرار گرفته است؛ البته با استفاده از ابزارهای زبانی میتوان تأثیر یک فاجعه را کاهش داد یا اینکه از عبارات محیطزیستی برای تخریب دیگران استفاده کرد.
محسنی جمله «در جهانبینی زیستمحیطی هیچ غیرخودیای وجود ندارد» را ادبی دانسته و ادامه داد: یکی از کارکردهای رمان، درک مفهوم دیگری است؛ تجربه خوانش متفاوت از جهانبینی یا تجربه زیستی افراد دیگر و تفکر درباره نظرات دیگران بدون پذیرفتن یا موافقت با آنها از جذابیت خاصی برخوردار است.
وی با اشاره به اهمیت درونی کردن مسئله محیطزیست گفت: اگر مسئله محیطزیست را درونی نکنیم، به شعار تبدیل میشود و ارزش ادبی هم ندارد. به همین دلیل، از همه میخواهم که به این مسئله بهطور عمیق فکر کنند تا شاید بتوان اندکی از سرعت نابودی محیطزیست کاست و ادبیات بتواند به سهم خود برای دفاع از تنها سیاره قابل حیات موجود در کائنات مؤثر باشد.
همچنین محمد کوشافر، فعال محیطزیست و مدرس دانشگاه در ادامه این نشست اظهار کرد: کتاب «ادبیات و دفاع از سیاره زمین» با عشق نوشته شده و قدرت تأثیرگذاری دارد. تأثیر پیشگفتار کتاب به حدی است که به فکر اصفهان افتادم؛ اصفهانی که خاک آن در حال پایین رفتن است و بسیاری از ساکنان این شهر نگران ترکهای روی دیوار خانههایشان هستند. خشک شدن زایندهرود، آثار مخرب بسیاری برای شهروندان این شهر داشته که بسیاری از آنها را میدانیم و بسیاری را هنوز نمیدانیم.
وی ادامه داد: از نظر کتاب، یکی از دلایل مشکلات زیستمحیطی، اقتصاد است؛ یعنی آب را به کالا، پول، سیمان یا فولاد تبدیل میکنیم، یا جایی دیگر برای محیطزیست مزیتهای اجتماعی یا سیاسی به وجود میآوریم. برای مثال در آستانه انتخابات، محیطزیست وسیله کارآمدی برای شعارهای کاندیداهاست، ولی بعد از اتمام انتخابات، محیطزیست هم به فراموشی سپرده میشود.
این فعال عرصه محیطزیست تأکید کرد: در صورتی که فعالیتهای انسانی در جای خود بمانند و باعث آسیب به محیطزیست نشوند، خوب و مفید هستند. تجربه نشان داده است که با وجود تلاشهای دولتمردان برای حل مشکلات زیستمحیطی شهری مثل اصفهان، مشکلات حل نمیشوند، بلکه بیشتر هم میشوند، زیرا دولتها قصد دارند محیطزیست را مهندسی کنند. این مسئله در پیشگفتار کتاب در قالب دانشهای فیزیکی و دستاوردهای فناورانه به صراحت مورد توجه قرار گرفته است. مهندسی محیطزیست زمانی که در دامن علوم انسانی قرار بگیرد، کارآمد خواهد بود.
وی گفت: ادبیات الزاما به معنای کتاب نیست؛ یک اثر ادبی میتواند بهصورت گفتار باشد و کتاب یکی از صورتهای ادبیات است. تنها اثر است که باقی میماند و شکل خاص آن اهمیت کمتری دارد، پس ادبیات هم میتواند اثر باشد و هم موجب اثر شود. همه ما میتوانیم در جای درست از آن استفاده کنیم. ما به ادبیات سخت دچار شدهایم. برای مثال، جمله «در مصرف آب صرفهجویی کنیم» برای ما عادی شده و تأثیر خاصی ندارد؛ برای تأثیرگذار بودن این جملات باید خلاقیت به خرج داد و از ادبیات سبز استفاده کرد.
کوشافر تصریح کرد: همه هستی انسانها به محیطزیست وابسته است، ولی ما به دانش و آگاهی خودمان باور نداریم، زیرا به آن عمل نمیکنیم و در رفتار ما مشاهده نمیشود. ادبیات سرگرمی نیست، یعنی دانشهای ادبی انباشته شده باید به باور و رفتار تبدیل شود و ادبیات، ابزار تبدیل دانش و آگاهی به باور و رفتار است. این واقعه هنوز در جامعه ما رخ نداده که یکی از دلایل این وضعیت، نامحسوس بودن فرایندهای زیستمحیطی است. آسیبهای زیستمحیطی به مرور و در طولانیمدت بروز میکنند.
وی اظهار کرد: برخی افراد قصد دفاع از محیطزیست را دارند، ولی از چنان گفتار نامربوطی استفاده میکنند که پایههای اخلاق به لرزه درمیآید، در حالی که محیطزیست و اخلاق رابطه متقابل دارند و ما برای حفظ محیطزیست باید به اخلاق هم پایبند باشیم. برای مثال، نمیتوان آبروی کسی را خرج حفظ یک درخت کرد. پس انتظار دیگر از ادبیات، بهبود گفتمان زیستمحیطی است.
این مدرس دانشگاه واقعگرایی، دفاع از محیطزیست بر مبنای دانش و آگاهی و تفکیک میان مفهوم محیطزیست و طبیعت را از دیگر ویژگیهای کتاب برشمرد و گفت: طبیعت به معنای مخلوقاتی است که انسان در ساخت آنها نقشی نداشته و شامل موجودات زنده و غیرزنده میشود، در حالی که محیطزیست شامل همه فضای اطراف بشر است و طبیعت فقط بخشی از آن را شامل میشود.
وی تصریح کرد: اصلاح خود به اصلاح جامعه منجر میشود، ولی فقط خودمان کافی نیستیم، بلکه مسئولان هم باید در این اصلاح سهیم شوند. ممکن است افراد جامعه برای امری تلاش فراوان کنند، ولی مسئولان همراهی نکنند، برعکس آن هم ممکن است. در حفاظت و صیانت از محیطزیست باید به دوجانبهنگری، از طرف شهروندان و مسئولان توجه داشت.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام