حجتالاسلام مجتبی سپاهی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان ضمن تبریک نیمه شعبان و ولادت حضرت ولیعصر(عج) اظهار کرد: اساسا بحث مهدویت که جوهره و اساس مکتب اسلام است، به لحاظ تاریخی به دورانی بازمیگردد که ائمه معصوم(ع) تلاش میکردند عقاید اسلامی را نظاممند کنند. اگر کسی جریان نبوت و امامت را به لحاظ منابع اصلی یعنی قرآن و روایات بررسی کند، متوجه میشود که جریان امامت بعد از پیامبر(ص) باید حرکت اصلی دین و هویت معنوی، عقلانی، سیاسی و اجتماعی مردم را متناسب با شرایط زمان و مکان در ذهن و ضمیر آنها ماندگار میکرد.
وی افزود: برای تداوم این جریان، دستگاهی به نام امامت از سوی پروردگار ایجاد شد که از ابعاد باطنی دین و تجلیات حقیقی خداوند برخوردار است. بنابر روایات متعدد، پیامبر(ص) ۱۲ امام را معرفی کرد، اما به مرور زمان، مردم از کانون امامت فاصله گرفتند و امام از متن جامعه به حاشیه رانده شد. امام بهعنوان چراغ هدایت باید در مرکز جامعه قرار گیرد، اما با فاصله گرفتن و دور شدن، مردم در جهل و تاریکی قرار گرفتند، کمکم ارتباط ظاهری با امام قطع و دوران غیبت آغاز شد؛ مردمی که باید از حضور امام بهرهمند میشدند، با جهل و غفلت، از او محروم شدند و جهل و غفلت آنها نسبت به امام، غیبت ظاهری ایشان را آغاز کرد. مردم تصور میکنند امام در غیبت است، حال آنکه خود در غیبت هستند و از وجود پربرکت امام استفاده نمیکنند.
عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه برای فهم درست از مهدویت، باید جایگاه و جریان امامت را نسبت به جریان نبوت فهم کنیم، گفت: برای فهم درست مهدویت باید متوجه شویم که چرا جریان امامت باید تا قیامت تداوم داشته باشد؟ دلیل آن این است که ما همواره به امام برای تبیین ابعاد گوناگون نبوت نیاز داریم. بنابراین، جریان مهدویت باید به سمت نگاه عقلانی حرکت کند، اما نکتهای که در جامعه ما پررنگ شده، این است که جریان انتظار و مهدویت که شکلدهنده آرمانی بلند برای نجات انسان از ظلم، بیعدالتی و جهل است، به سمت بروز و انفجار احساسات بین مردم و امام غایب سوق پیدا کرده، در حالی که آنچه باعث میشود ما به امام غایب قرب پیدا کنیم، یافتن نسبت واقعی و عقلانی ما با امام است؛ اینکه نسبت کرداری و رفتاری خود با امام را مشخص کنیم و در حقیقت وجود خود به آرمان امام نزدیک شویم. ما در لایههای احساسی، با بیان شعارها توانستیم حسی عاطفی بهوجود آوریم؛ با این وجود، برای ایجاد جامعه مهدوی باید از این سطح عبور کنیم و به سطح عمیق عقلانی و قلبی برسیم.
وی ادامه داد: در این صورت است که نشانههای اصلی رفتار و کردار امام را در زندگی خود و جامعه بهصورت واقعی مشاهده میکنیم. درواقع، هر چه جامعه در کنشهای فردی و اجتماعی به عدالت، اخلاق، معرفت و انسانیت نزدیک باشد، به امام نیز نزدیک است. انتظار در فرهنگ مهدویت، ابراز احساسات صرف از دوری ظاهری امام نیست، بلکه امام باید در باطن افراد حضور داشته باشد؛ آنها به حدی از کمالات امام و جامعه مهدوی برسند و بعد بهدلیل دوری از تمام کمالات و تجلیات دین در جامعه دچار حسرت شوند و از دوری و فراق امام عصر، ناله واقعی سر دهند.
سپاهی تصریح کرد: فرض کنیم روز بعد امام ظاهر شده و مردم میتوانند ایشان را ببینند؛ سؤال اینجاست که چند درصد از آنها آمادگی مشاهده و پذیرش ایشان را دارند؟ چند درصد مردم عدالت امام را تحمل و چند درصد ایشان را باور میکنند؟ این درصدها باید قبل از ظهور در افراد تحقق پیدا کند، قرب باطنی و ظرفیتسازی ایجاد شود، افراد طالب عدالت همگانی، مبارزه با انواع طاغوت حتی طاغوتهای درونی خود و احقاق حقوق انسانی و امنیت برای تمام انسانها باشند؛ اگر چنین ظرفیتی ایجاد شد، منتظران بدون زحمت امام را میپذیرند و امام هم برای آنها اطمینان ایجاد میکند. اگر در روایات ذکر شده است که با تحقق ظهور، عدهای از منتظران منکر امام میشوند و عدهای از آنها علیه ایشان شمشیر میکشند، بهدلیل این است که مهدویت برای آنها از لایه سطحی شعاری و عاطفی، به سطح معرفتی و عقلانی نرسیده؛ افراد باید به آرمان امام نزدیک شوند و در آن صورت است که ظهور حقیقی را مشاهده میکنند.
وی ادامه داد: یک معنای انتظار، فرج در امت است؛ فرج عقلانی، انسانی و اخلاقی در امت زمانی که محقق شود، قله آنها یعنی ظهور انسان کامل محقق میشود، اما برای رسیدن به این معنا مسیر زیادی در پیش داریم؛ آلودگیهایی که در کنشها و رفتارهای ما وجود دارد، مانع ایجاد این فرج است. بالاترین پیام امام، عدالت و بالاترین خواسته بشر نیز عدالت است؛ کسی که به عدالت رسیده، یعنی به آزادی دست یافته، زیرا فقط انسان آزاد است که میتواند عادل باشد و امام بهعنوان آزادترین انسان از همه قیودات غیرالهی، عادلترین انسان است و به همین دلیل، عدالت، شعار اصلی و مبارزه با همه طواغیت در جامعه، وظیفه منتظران محسوب میشود. رسیدن به این مرحله، نشانه این است که آمادگی ظهور را داریم. درواقع، این رفتارها و کنشها باید از داخل خانهها و ابعاد فردی تا سطوح ملی و اجتماعی گسترش پیدا کند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از آسیبهای مهم فرهنگ مهدوی، تحلیلهای عوامانه از این فرهنگ و نداشتن شناخت عمیق از امامت و اطلاع از مکتب مهدوی، ورود به دالان برخوردهای احساسی است، تصریح کرد: اینکه به یک سری نماد احساسی و ظاهری اکتفا کنیم، یکی از آسیبهای مهم فرهنگ مهدویت است. شاید بتوان گفت جریان مهدویت را باید در مقیاس جهانی و بینالمللی تحلیل کنیم که در این مقیاس، هیچ چیز مطلوبتر از حرکت به سمت عدالت برای بشریت نیست. لذا با توجه به همین نکته، باید از بسیاری شعارهای غیراصیل و حاشیهای پرهیز شود. نگاه فرقهای مسئله بسیار خطرناکی است، زیرا عدالت مهدوی برای کل بشریت است و دین و فرقه در آن مطرح نیست. اگر بخواهیم حضرت حجت(عج) را در جریان فرقهای خلاصه کنیم، از پیام اصلی و ماهوی جریان ظهور عدول کردهایم و اگر بتوانیم به فهم عقلانی و عمیق از این فرهنگ بر اساس منابع روایی درست و صحیح و اقوال اندیشمندانی برسیم که توانستند تفسیر بسامان و متناسب با زمانه از این فرهنگ ارائه کنند، از بسیاری آسیبها مصون خواهیم بود و این امر به کار تلاش و مجاهدت نیاز دارد.
وی افزود: امروز فراتر از کتابها و مقالات، نیاز داریم تا سینما، تئاتر و تلویزیون در این زمینه کار گسترده انجام دهند. در این سالها نتوانستیم فیلم سینمایی واقعی در ترسیم دوران ظهور حضرت مهدی(عج) و نمادسازی برای عدالت جهانی بسازیم، در حالی که ظهور بعثتی جدید است و لوازم جدید میطلبد.
سپاهی با بیان اینکه یکی از پایههای اصلی تحقق انقلاب اسلامی، فهم انقلابی از جریان مهدویت و انتظار بود، گفت: بزرگان دین و علما که مردم ایران را با عنایت به ناکامیهای تاریخی قبل از انقلاب برای شکلدهی انقلاب اسلامی آماده کردند، به ظرفیت انقلابی مهدویت و انتظار توجه ویژه داشتند؛ با مراجعه به نوشتههای قبل از انقلاب متوجه میشویم که توجه به عدالت جزو لوازم فرهنگی و انقلابی ما بوده است؛ فهم بعثتگونه از حضور امام، انتظار ظهور از مقدمات و بسترسازی برای تقرب به ظهور، از اهداف انقلاب بود، اما اینکه آیا با تحقق انقلاب، به ظهور نزدیک شدهایم و بستری برای ظهور امام عصر فراهم کردهایم یا نه، بستگی به نگاه ما دارد.
وی تأکید کرد: گروهی هستند که معتقدند انقلاب اسلامی در عرصههای فرهنگی، معرفتی و ایمانی موفق بوده و بسترسازی برای ظهور انجام داده است، اما کسانی هم هستند که تحلیل آنها عقب ماندن انقلاب از بسیاری زمینههاست. با این وجود، اگر منصفانه و کلان نگاه کنیم، خواهیم دید که اگرچه در بخشهای گوناگون ناکارآمدیهایی به دلایل متعدد وجود دارد، اما کلیت انقلاب اسلامی در بلند کردن پرچم توحید، عدالتخواهی و مبارزه با ظلم در جهان موفق بوده است. طرح موضوع عدالت در سامانه جهانی، ویژگی انقلاب بود که بابت آن با مظاهر ظلم و ستم در جهان گلاویز شد و برایش هزینه داد که در بسیاری از موارد نیز به نتیجه رسیده است. با این وجود، هنوز برای تحقق کامل فرهنگ مهدویت و ظهور راه زیادی در پیش داریم، چراکه بسترسازی برای ظهور در جامعه جهانی به عزم و حرکت جدی نیاز دارد.
پریسا عابدی
انتهای پیام