به گزارش ایکنا، دومین همایش قرآن و عترت از منظر اسلامشناسان شب گذشته 20 دیماه در محل دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.
در این همایش شادی نفیسی، استاد دانشگاه تهران سخنرانی کرد که گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید؛
موضوع بحث من عقل در قرآن و روایت با تاکید بر تفاسیر معاصر است. واژه عقل در قرآن و ماده عین قاف لام، چهل و نه بار به کار رفته که در تمام موارد فقط در قالب فعلی به کار رفته و در این استعمال عقل و اندیشیدن مایه درک نشانههای الهی تلقی شده است. همچنین خردورزی و اندیشه معیار هدفگذاری درازمدت و ارزشیابی اعمال در آیات تلقی شده است. بدترین موجودات نزد خداوند بیخردان معرفی شدهاند و راه یافتن به بهشت به وسیله تعقل امکانپذیر است. اگر بخواهیم حوزه معنایی خرد را در قرآن در نظر بگیریم بسیار فراتر از کاربرد واژگانی است که عقل در آنها به کار رفته است. با لحاظ آیات دیگری ارتباطی بین عقل و قلب برقرار میشود و اگر بخواهیم بر اساس این ارتباط آیات مربوط به قلب را هم در نظر بگیریم شمار آیاتی که در آنها به خردورزی اشاره شده است بیش از سیصد آیه خواهد بود.
عقل در روایات شیعه هم به لحاظ کمی و هم کیفی دامنه گسترده و جایگاه بلندی دارد. به لحاظ اهمیت آن در کتب حدیثی شاهد هستیم کتاب کافی به عنوان معتبرترین کتاب حدیثی شیعه مطالب خودش را با فصلی در خصوص عقل و جهل با سی و شش روایت شروع میکند. همین شیوه در کتاب بحار علامه مجلسی پی گرفته شده و کتاب ایشان با عنوان عقل و جهل با سیصد و سی روایت آغاز شده است. به لحاظ مفهومی در این روایات متعدد جایگاه بلندی برای عقل درنظر گرفته شده است همانطور که در اولین روایت کتاب کافی که صحیحهای از امام باقر(ع) است حضرت گزارش میکنند خداوند عقل را آفرید، آن را آزمود و سوگند خورد عقل برترین آفریده او است و این عقل است که مخاطب امر و نهی الهی قرار میگیرد و برخوردار از عقاب و ثواب است.
در روایات دیگری با موضوع عقل، کسانی از بهشت خداوند و رضایت الهی برخوردار میشوند که برخوردار از عقل هستند و برخوداری از عقل زمینه زندگی درست و شایسته در این دنیا تلقی شده است. در روایات دیگر تمام صفات خوب به عقل منتسب شده است کما اینکه در حدیث جنود عقل و جهل میبینیم.
وقتی عقل را در روایات اهل سنت بررسی میکنیم شاهدیم این نوع روایتهای ارزشگذارانه در روایات اهل سنت دیده نمیشود. من مهمترین کتابهای حدیثی اهل سنت را بررسی کردم. کاربرد عقل در این کتابها معمولا به معانی دیگری است و در جایی به کار رفته که به نواقص العقول بودن زنان اشاره دارد.
پرداختن به بحث عقل در روایات چالشهای بسیار زیادی دارد و از جهات مختلف قابل طرح و بررسی است. من تلاش کردم بحث خودم را در خصوص عقل با پرداختن به مسئله عقل در برخی تفاسیر معاصر ادامه دهم. برای این بررسی موضوع، دو تفسیر ویژه را انتخاب کردم یکی تفسیر المنار که دیدگاههای نوین دوره معاصر متاثر از آن هستند و یکی المیزان که مهمترین تفسیر شیعی است و فقط ده هزار مقاله وجود دارد که در عنوان آن المیزان و علامه طباطبایی به کار رفته است.
در تفسیر المنار مفسران معتقدند اسلام اولین دینی است که عقل را با دین پیوند داده است و اگر قبل از آن کتابهای آسمانی پیشین را ببینیم توجهی به عقل در آنها نمیبینیم. قرآن نه تنها به ما میآموزد چه چیزهایی را باید درباره خدا بدانید بلکه در اثبات آنچه میآموزد دلیل و برهان میآورد. خداوند دو کتاب دارد تشریع و تکوین که کتاب تشریع انسانها را دعوت به تفکر در کتاب تکوین کرده است. یکی از نتایج روش عقلی مفسران المنار گشودن باب اجتهاد است، مورد دوم گشودن باب فهم قرآن و نه تقلید از دیگران است، سوم اهتمام به بیان حکمت احکام الهی و چهارم پرهیز از تفسیر وقایع امم پیشین به حوادث خارق العاده.
با این حال مفسران المنار به هیچ وجه اصرار بر تحمیل مطالب علمی بر آیات ندارند و نباید با چند نمونه اندک داوری غیر دقیقی درباره آنها داشته باشیم. آنها در موارد چالش برانگیز از تعیین مصداق ساکت هستند و برگذشتگان خرده میگیرند چرا به تطبیق این آیات پرداختند. آنچه برای مفسران المنار اهمیت داشته اثبات متناقض نبودن قرآن با علم است و اینکه مطالب قرآن با علم در تعارض نیست.
بحث خود را با این جمله به پایان میبرم که دیدگاههای عبده و رشید رضا برخلاف اتهام آنها به سلفیگری نباید ملاک داوری کلی در خصوص آنها قرار بگیرد و باید به تمام دیدگاههای آنها توجه کرد که قطعا با سلفیگری بسیار تفاوت دارد.
انتهای پیام