خاطرات همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی
کد خبر: 4111910
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۶

خاطرات همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی

احمدرضا یزدانی، همرزم شهید حاج قاسم سلیمانی که در عملیات آزادسازی نبل‌الزهرا که در اسفند ۹۳ انجام شد، خاطرات خود از این شهید بزرگوار را بازگو کرد.

خاطرات همرزم شهید حاج قاسم سلیمانیاحمدرضا یزدانی، همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و عضو شورای شهر بجنورد، در گفت‌وگو با ایکنا به مناسبت فرارسیدن سالگرد شهادت شهید سلیمانی، اظهار کرد: شخصیت حاج قاسم نباید صرفا از بُعد نظامی مورد بررسی قرار گیرد؛ وی به لحاظ بُعد معنوی، بنده صالح خداوند بود که باید به این موضوع نیز پرداخته شود و مردم از آن آگاه شوند.

یزدانی سابقه آشنایی و همرزمی خود با سردار سلیمانی را از دوران جبهه مقاومت و سال‌های 93 تا 98 بیان کرد و درباره بُعد شخصیتی و معنوی وی و خاطره‌ای از او افزود: گاها پیش می‌آمد در منطقه‌ای که حضور داشتیم، روحانی برای اقامه نماز حضور نداشته باشد؛ لذا حاج قاسم خودش به عنوان پیش‌نماز می‌ایستاد و نماز جماعت اقامه می‌شد.

وی ادامه داد: حاج قاسم در سجده آخر نماز، همیشه لفظ «یا حبیب» را به گونه‌ای خاص و از اعماق دل می‌گفت و شنیدن صدای آن، در ما این حس را ایجاد می‌کرد که ارتباطی خاص با معبود دارد. «حبیب» کد حاج قاسم بود و پس از شهادت او، وجه تسمیه‌ای شد برای کاروان «روایت حبیب» که در استان‌های مختلف کشور برنامه‌های مرتبط با این موضوع را اجرا می‌کند.

این همرزم شهید همچنین گفت: امروز که برسر مزار حاج قاسم در کرمان بودیم، خبرنگاری که همیشه نزدیک حاج قاسم بود را دیدیم. او نقل می‌کرد زمانی که بوکمال به عنوان آخرین مقر حکومتی داعش فتح شد، سردار سلیمانی فراخوان داد که همه گروه‌های مقاومت اعم از ایرانی، عراقی، لبنانی و افغانی در میدان اصلی بوکمال جمع شده و جشن بگیرند؛ این نخستین باری بود که سردار اجازه داد پرچم ایران نیز به احتزاز درآید اما سردار در این جشن حاضر نبود.

وی ادامه داد: این فرد گفت به جست‌وجوی حاج قاسم رفتم و وی را در حیاط یکی از خانه‌های مخروبه یافتم که مشغول قدم زدن بود. او را صدا کردم که چرا به جشن پیروزی ملحق نمی‌شود که ناگهان نگاه خاصی به من انداخت و متوجه شدم که نباید این موضوع را ادامه دهم. حالات او را می‌شناختم و آنگونه متوجه شدم که دارد با نفس خودش برای حضور در جشن مقابله می‌کند که مبادا آنجا دچار غرور بی‌جا شود یا بیش از حد او را بزرگ کنند. نهایتا هم در همانجا بود که سرلشکر قاسم سلیمانی نامه‌ای به رهبر انقلاب درباره پایان سیطره داعش نوشت.

یزدانی تأکید کرد: بعد معنوی حاج قاسم اگر بی‌نظیر نباشد، قطعا کم نظیر است. او در میدان نبرد فرمانده‌ای مقتدر و در بندگی عبد صالح خدا بود و به عنوان پدر نیز همیشه دست نوازش بر سر همه داشت.

وی گفت: حاج قاسم تلفن حدود 150 خانواده شهید را در تلفنش داشت و هر چند وقت خبر آن‌ها را می‌گرفت. یک روز یکی از مسئولان به دیدار خانواده یکی از شهدا رفته بود. از مادر شهید حال و احوالش را پرسید که او گفت یکی از مسئولان هر چند وقت خبر او را می‌گیرد. آن مسئول پرسید چه کسی از شما خبر می‌گیرد و مادر شهید نیز نام حاج قاسم را به زبان آورد.

وی ادامه داد: آن مسئول بسیار تعجب کرد گفت که امکان ندارد و از او خواست این موضوع را ثابت کند. مادر شهید نیز با تلفنی که از حاج قاسم داشت تماس گرفت و گفت می‌خواهم با او صحبت کنم. پس از آن که تلفن را به حاج قاسم دادند، مادر شهید نیز تلفن را به آن مسئول داد که شرمندگی مسئول را به دنبال داشت.

این همرزم شهید و عضو فعلی شورای شهر بجنورد، اظهار کرد: همه ما باید تلاش کنیم از رفتار و اخلاق امثال حاج قاسم الگو بگیریم. امنیتی که داریم مرهون تلاش‌های حاج قاسم و سایر دلسوزان کشور است و باید قدردان آن باشیم.

انتهای پیام
captcha