امتیازات تفکر اسلامی نسبت به تفکر سکولار غربی
کد خبر: 4111768
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۲
سیدحسین جعفری نسب مطرح کرد:

امتیازات تفکر اسلامی نسبت به تفکر سکولار غربی

استاد دانشگاه آزاد ضمن بازشماری برخی از امتیازات تفکر اسلامی نسبت به تفکر سکولار تصریح کرد: در مورد قضا و قدر ما توحید افعالی را می‌پذیریم و به اصل علیت و نظام اسباب و مسببات باور داریم ولی طرف مقابل اعتقادی به قضا و قدر ندارد و علیت عمومی را نفی می‌کند و اسباب و مسببات را قبول ندارد.

به گزارش ایکنا، نشست «فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی؛ انسان‌شناسی انقلاب اسلامی» با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین جعفری نسب، استاد دانشگاه آزاد اسلامی، صبح امروز 13 دی‌ماه در پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

پرسش این است ما که قائل به پیوند دین و سیاست هستیم چه تفاوتی با دیگرانی داریم که سکولار هستند و معتقد نیستند که دین باید وارد جامعه شود؟ من به برخی تفاوت‌ها اشاره می‌کنم. ما می‌گوییم باید آخرت‌محور باشیم ولی طرف مقابل می‌گوید باید دنیامحور باشیم و کاری به آخرت ندارد. ما آزادی را در چارچوب دین می‌پذیریم ولی آنها آزادی را مطلق و رهاشده می‌خواهند. در مورد قضا و قدر ما توحید افعالی را می‌پذیریم و به اصل علیت و نظام اسباب و مسببات باور داریم ولی طرف مقابل اعتقادی به قضا و قدر ندارد و علیت عمومی را نفی می‌کند و اسباب و مسببات را قبول ندارد.

در مورد فطرت ما می‌گوییم انسان‌ها دارای سرشت واحد هستند و اصول ارزشی ثابت دارند و اگر ایده سیاسی ارائه می‌دهیم برای جهانیان ایده می‌دهیم ولی شخصی که معتقد به حضور دین در عرصه اجتماع نیست سرشت واحد را قبول ندارد و ارزش‌ها را نسبی می‌داند. در علم‌جویی ما ابزار علم را فراتر از حس و تجربه می‌دانیم و به عقل و شهود و وحی باور داریم تا به معارف حقیقی برسیم ولی طرف مقابل می‌گوید فقط حس، تجربه و عقل معاش و ابزاری کارآمد است. در کمالجویی ما دنبال عزت‌خواهی هستیم، طالب رضوان الهی هستیم اما طرف مقابل فقط مادی‌گرا است و هدفش فقط قدرت است. در کرامت ما دنبال کسب ولایت الهی هستیم ولی طرف مقابل ما دنبال التذاذ هر چه بیشتر است. ما خلافت الهی را برای انسان کامل می‌دانیم اما طرف مقابل اصلا انسان کامل را نفی می‌کند. مسئله هدفمندی هم همینطور است و ما برای قرب الهی تلاش می‌کنیم و به این هدف فعالیت می‌کنیم ولی طرف مقابل فقط برای اینکه همین دنیا را بهبود ببخشد فعالیت می‌کند.

محوریت تجرد روح در قانون‌گذاری

ما بعد اصلی وجود انسان را روح او می‌دانیم و به مبدا هستی اعتقاد داریم. همچنین موقعی که می‌خواهیم قانون‌گذاری کنیم اصل معاد و تجرد روح را مد نظر قرار می‌دهیم و انسان را نوع مستقل می‌دانیم و می‌گوییم جسم و روح متغایر هستند ولی در عین حال نوعی وحدت دارند. طرف مقابل مبدا آفرینش را انکار می‌کند و در سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری به اصل تجرد روح کاری ندارد. ما حاکمیت قانون الهی را در نظر داریم ولی طرف مقابل حاکمیت قانون بشری را در نظر دارد. ما از قانون الهی تبعیت می‌کنیم و می‌گوییم دنیا مقدمه آخرت است ولی طرف مقابل قانون الهی را نفی می‌کند و زندگی را فقط محدود به همین دنیا می‌داند و سعادت ابدی را انکار می‌کند.

ما اعتقاد داریم که باید در جامعه‌مان خدامحور باشیم، مسئولیت‌شناس باشیم، خدا را حاضر بدانیم همانطور که اگر قانون بخواهد اجرا شود اخلاق پشتیبان آن است اعتقادات توحیدی نیز پشتیبان اخلاق است والا اخلاق کارآمدی ندارد. طرف مقابل خودمحور و منفعت‌مدار است و در معرض ظلم و ستم است. ما دنبال فضیلت و تعالی‌جویی هستیم ولی طرف مقابل جویای لذت و شهوت است. در مورد فطرت اگر عقل را مد نظر قرار دهیم ما به عقل برهانی باور داریم و میان حکم شرع و عقل به ملازمه قائل هستیم ولی در سیاست سکولار عقل بشری بر شرع تسلط پیدا کرده است و عقل جزئی مبنای تنظیم امور شده است و چیزهایی که از این طریق قابل اثبات نباشد را انکار می‌کنند.

ما به خوب و بد امور قائلیم و آنها را تشخیص می‌دهیم و از نظر پیامبران با استفاده از امکانات درونی خود بهره‌مند هستیم و تلاش می‌کنیم به هدایت برسیم ولی طرف مقابل فقط عقل را محور قرار می‌دهد و فضیلت‌های الهی را انکار می‌کند و دنبال ستم‌گری است چون افراط و تفریط دارد. طبیعت انسان دنبال این است خدا را در نظر بگیریم و نسبت به ارزش‌ها و قوانین الهی مثبت‌گرا باشیم اما طرف مقابل به دنبال منافع شخصی خودش است.

امتیاز تفکر اسلامی به غربی

اگر بخواهم گذری به برخی نتایج داشته باشم باید عرض کنم ما به عنوان اینکه مبانی‌مان از نظام توحیدی سرچشمه می‌گیرد برای رسیدن به کمال نهایی راحت‌تر هستیم و زمینه فراهم است و امتیازاتی داریم که دیگران ندارند مثلا دنیا را مزرعه آخرت می‌دانیم، عزت انسان را در این می‌دانیم که آزادی را به حکمت پیوند دهد و آزادی را در چارچوب قوانین الهی می‌دانیم و خود را در برابر گفتارمان مسئول می‌دانیم. انسانی که با ایمان است و دنبال تقرب است عمل صالح انجام می‌دهد، در برابر خواسته‌های شهوانی مقاومت می‌کند و با همین روش‌ها دنبال عزت است چون صفت عزت را از خدا می‌داند.

در مورد چالش‌هایی که در این زمینه وجود دارد هم باید عرض کنم ما در انقلاب اسلامی خروجی‌های زیادی داشتیم و شخصیت‌هایی در پرتو انقلاب توانستند تربیت شوند، رشد پیدا کنند و به مقامات عالی برسند. همین که رشد و سعادت خیلی‌ها را شاهد بودیم نشان‌دهنده این است که در پرتو این انقلاب می‌توانیم فرزندان خود را به سعادت برسانیم. خود مردم باید همراهی کنند و دانشگاهیان و مراکز تعلیم و تربیت در مقاطع مختلف تحصیلی باید طبق مبانی اسلامی حرکت کنند و دولت‌ها سعی کنند این سیاست را اجرا کنند. باید کارآمدی اجرای این قوانین و مبانی را داشته باشیم تا بتوانیم به اهداف و آرمان‌ها دست پیدا کنیم.

انتهای پیام
captcha