وقتی حقوق انسان قداست خود را از دست می‌دهد
کد خبر: 4097345
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۷

وقتی حقوق انسان قداست خود را از دست می‌دهد

در کتاب «تحریف تا تعریف سبک زندگی» ریشه آسیب‌هایی چون قانون‌گریزی، مصرف‌گرایی، رشوه‌گرایی، سرقت و ... به مسئله «تجاوز به حقوق یکدیگر» نسبت داده شده و بر این مطلب تأکید می‌شود که تجاوز به حقوق افراد زمانی رخ می‌دهد که «حقوق» دیگران قداست خود را نزد ما از دست بدهد.

زندگی اجتماعیکتاب «تحریف تا تعریف سبک زندگی» آسیب‌های اجتماعی را به سه دسته تقسیم کرده و در تحلیل و ریشه‌یابی آنها به سه مسئله اصلی در بروز این آسیب‌ها دست یافته است. حجت‌الاسلام حسین عباسی‌اصل در این کتاب «تنهایی» را ریشه آسیب‌های فردی و «فرار از مسئولیت» را ریشه آسیب‌های خانوادگی و «تجاوز به حقوق دیگران» را ریشه غالب آسیب‌های اجتماعی بر شمرده است.
متن زیر بخشی از تحلیل کتاب «تحریف تا تعریف سبک زندگی» در بررسی مسئله «تجاوز به حقوق دیگران» به عنوان ریشه برخی از آسیب‌های اجتماعی است که تقدیم مخاطبان می‌شود:

جامعه ایرانی و حتی غیر ایرانی دچار آسیب‌های زیادی اعم از قانون‌گریزی، مصرف‌گرایی، پارتی‌گرایی، رشوه‌گرایی، سرقت، قومیت‌گرایی، تسامح‌گرایی، رباگرایی و شایعه‌گرایی است. شوربختانه اینکه این دسته از آسیب‌ها خود منشأ آسیب‌های دیگری شده و از ترکیب دو مشکل، مشکل، مشکل سومی متولد می‌شود که شبیه اولی و دومی نخواهد بود و قطعا هر چه دیرتر به مبارزه با آسیب‌ها پرداخته شود، درمان آنها نیز پیچیده تر می‌شود.

بخش عمده‌ای از نارضایتی‌های اجتماعی که امروز در جامعه شنیده و دیده می‌شود ناشی از فرسایش‌هایی است که این آسیب‌ها ایجاد کرده‌اند. وقتی که پای درد و دل یکی از همشهریان و هموطنان می‌نشینید غیرممکن است لب به اعتراض نگشاید و غیر ممکن است که منشأ اعتراض‌های او به یکی از این موارد بالا باز نگردد، هرچند او انتظار دارد که دولت و حکومت همه مشکلات را حل کنند ولی دغدغه‌مندان اجتماعی به خوبی می‌دانند که وقتی یک مسئله تبدیل به آسیب اجتماعی شد و به فرهنگ یک جامعه نفوذ کرد، دیگر به راحتی، با بخشنامه و سیاست‌های دفعی از بین نمی‌رود.

همچنین باید این مسئله را پیش‌بینی نمود که اگر سیاست‌های اصلاحی دولت نیز کلید بخورد شاید یکی از مخالفان و معترضان، همین فرد معترض به وضعیت موجود باشد، چراکه اصلاح و درمان، همیشه سختی‌هایی به دنبال دارد و علت به ثمر ننشستن خیلی از اصلاحات اجتماعی، همین عدم تحمل سختی‌ها است.

اینگونه آسیب‌ها در عرصه اجتماعی بسیار مشهود و قابل رؤیت هستند، اما شاید بتوان ریشه همه آنها را در «تجاوز به حقوق یکدیگر» دانست. در عرصه‌های اجتماعی، جامعه انسانی به صورت عمومی و جامعه ایرانی به صورت خاص، انسان‌ها به راحتی به حقوق یکدیگر تعدی کرده و زمینه‌های اختلاف و آسیب‌ها را فراهم می‌کنند.

فرهنگ «تجاوز» و تعدی به حقوق دیگران زمانی می‌تواند در جامعه اشاعه پیدا کند که «حقوق» دیگران قداست خود را از دست دهد و مؤاخذه الهی به واسطه تعدی به حقوق دیگران انکار شود. در صورتی که «عدم قداست حقوق دیگران» در فرهنگ اجتماعی یک جامعه پدیدار شود، فرهنگ تعدی و تجاوز اشاعه پیدا می‌کند و جامعه را بـه سمت درماندگی پیش می‌برد. برای روشن شدن درماندگی یک جامعه در صورت اشاعه فرهنگ تعدی مثالی می‌زنیم؛ در نظر بگیرید رئیس جمهوری دلسوز بر کشور حاكم می‌شود، او تصميم می‌گیرد فقر را از بین ببرد، به همین دليل بودجه‌ای را در نظر می‌گیرد، قطعا خود او نمی‌تواند بـه سراغ تک‌تک خانه‌ها برود و به آنها پول دهد و ناچار است که از نیروهای خود در استان‌ها و شهرها کمک بگیرد، از آنجایی که نیروهای او نیز جزء همین جامعه و مردم هستند، اگر جامعه دچار عادی شدن «تعدی» باشد، ایـن بودجه بـه دست فقرا نمی‌رسد و در میانه راه تلف می‌شود، حتی در صورتی که بخواهد نظارت خود را بیشتر کند باز هم باید از نیروهای خود که از اعضای همین جامعه هستند استفاده کند که باز همان آسیب موجود در جامعه به مسئولین نظارت هم تسری پیدا کرده است و پروژه را دچار شکست می‌کند. این مثال برای تمام اصلاحات اجتماعی قابل تصور است.

مقابله با تجاوز به حقوق دیگران

چنانکه گفتیم ریشه بسیاری از آسیب‌های اجتماعی به تجاوز به حقوق بازمی‌گردد. برای مقابله کوتاه‌مدت با این قبیل آسیب‌ها می‌توان در کنار کارهای نظارتی، امنیتی، قضایی و... دو اقدام زیر را انجام داد:

1. تکالیف انسان‌ها مانند حقوق آنها مقدس دانسته شود

همه یا اغلب انسان‌ها به حقوق خود، آگاه هستند و به خوبی بر آن پافشاری می‌کنند و به صورت عمومی مورد تقدیس و ارزش می‌باشند؛ برای مثال، حق امنیت، حق بهداشت، حق آموزش و... اینها حقوقی هستند که همه باید داشته باشند و به درستی بر داشتن آن پافشاری کنند، اما اگر یک روی سکه «حق» باشد به تبع روی دیگر سکه «تکلیف» خواهد بود. «تکلیف» از آنجایی که بار مسئولیت را بر دوش افراد می‌گذارد، زیاد مورد توجه مردم قرار نمی‌گیرد و بیشتر حق است که مطالبه می‌شود، البته مطالبه حق بسیار صحیح است، اما در جایی که تکالیف به درستی انجام شوند؛ برای نمونه در زمینه بهداشت و نظافت شهری تکالیف خود را انجام نمی‌دهیم و انتظار شهری زیبا را داریم؛ لذا، نکته بسیار مهم این است که «تکالیف، تضمین کننده حقوق هستند» تا زمانی که ما تکالیف خود را انجام ندهیم، هیچ تضمینی برای باقی ماندن حقمان نخواهیم داشت.

بنابراین باید دانست که با عدم پذیرش تکالیف و عدم رعایت حقوق دیگران، حقوق خودمان هم تضييع شده و سبب زمین گیر شدن ما می‌شوند. همچنین اگر ما نسبت به شایعه‌گرایی وظایف خود را به درستی عمل نکنیم، فردا روزی شایعه دامن خودمان را خواهد گرفت وما را از رسیدن به اهدافمان باز خواهد داشت یا اینکه اگر ما با پرداخت رشوه باعث ترویج رشوه‌گری در یک سازمان شدیم و جایی که حقمان نبود با رشوه به حقی دست یافتیم، مطمئن باشیم که حق ما در جایی به علت دادن رشوه کمتر از بین خواهد رفت و به کسی که رشوه بیشتری داده است خواهد رسید.

2. مسئولیت‌دهی به افرادی که قداست تکالیف را می‌دانند

بسیاری از مردم مؤمن و مسلمان کشور در حال حاضر به زیباترین شکل ممکن به اوامر و نواهی دینی عمل می‌کنند و از هرگونه تعدی به حقوق دیگران گریزان هستند، چراکه آن را عامل تخریب دنیا و آخرت خود می‌دانند؛ باید افرادی با این روحیه پیدا بشوند و کارها به آنها سپرده شود. حال که در کشوری زندگی می‌کنیم که دولتمردان با انتخابات بر سر کار می آیند، باید انتخابی داشته باشیم که به اینگونه افراد مسئولیت داده شود تا ضمن تعیین ضمانت‌های اجرایی مناسب، با افرادی که به تکالیف حقوقی و شرعی خود نسبت به جامعه عمل نمی‌کنند به درستی برخورد نمایند و در نتیجه، قداست حقوقی و شرعی تکالیف به خوبی فراگیر شود.

انتهای پیام
captcha