به گزارش خبرنگار ایکنا، رضوان جلالیفر، مدرس قرائت و پژوهشگر قرآنی، شامگاه 23 شهریورماه در نشست علمی «تعدد زوجات از منظر آموزههای اسلامی تا ساحت اجتماع» که از سوی انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی برگزار شد، گفت: تعدد زوجات در طول تاریخ وجود داشته و تنها در مسیحیت ممنوع بوده ولی در ادیان دیگر تجویز شده است. در بین اعراب قبل از اسلام و در ایران هم این پدیده رایج بوده است. لذا در اسلام جزء احکام امضایی بوده است، نه تأسیسی.
وی با بیان اینکه با نزول آیات ۳ و 129 سوره نساء تعدد زوجات به چهار همسر محدود شد، اضافه کرد: براساس آیه سوم سوره مبارکه نساء «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا». به خاطر ظلمی که اعراب به جنس زن و یتیم روا میداشتند در برخی آیات، زنان و ایتام در کنار هم قرار گرفتهاند و این آیه هم در این زمره است؛ صدر آیه مرتبط با رعایت قسط و عدل درباره یتیمان است و در ذیل فرموده اگر ترسیدید عدل را در بین یتیمان رعایت نکنید، میتوانید با زنانی که مجاز هستید تا چهار تا ازدواج کنید.
وی افزود: برخی مفسران نظرشان این است که اعراب با یتیمان ازدواج کرده و حق و حقوق آنها را رعایت نمیکردند و اموال آنها را تصاحب میکردند. خداوند تاکید دارد که اگر بیم دارید حقوق این یتیمان را مراعات نکنید با زنان دیگر دوتا دوتا، سه تا سه تا و چهارتا چهارتا ازدواج کنید. بسیاری از مفسران نظرشان این است که منظور تا چهار همسر است و در ادامه «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً» اگر نمیتوانید عدالت را بین آنها رعایت کنید، فقط به یک همسر کفایت کنید.
این پژوهشگر و مدرس قرآن بیان کرد: در دوره اعراب قبل از اسلام، تعدد زوجات بیش از چهار همسر، امر رایجی بود و با نزول این آیه تعداد همسران محدود و شرط عدالت هم مطرح شد؛ عنوان یک همسر «فواحده» در آیه در صورت بیم از عدم رعایت عدالت، نوعی تابوشکنی از سوی خداوند برای اعراب زمان نزول قرآن بوده که بر طبق عرف جامعه با زنان متعددی ازدواج میکردند.
جلالیفر اضافه کرد: وقتی آیه سوم سوره نساء نازل شد مردان که عمدتاً ۸ تا ۹ تا همسر داشتند به پیامبر(ص) مراجعه میکردند و در مورد طلاق همسران تا 4 همسر از ایشان پرسش میکردند. در حقیقت قرآن، آرام آرام تعدد زوجات را به چهار همسر محدود کرد.
وی با اشاره به معنای آیه ۱۲۹ نساء گفت: شما هر قدر هم بخواهید نمیتوانید عدالت را بین زنانتان رعایت کنید. «لن» در «ولن تسطیعوا» نفی ابد است. البته بین مفسران بحث است که مراد از عدالت در این آیه همان عدالت در آیه سوم است یا خیر. برخی نیز نزول این آیه را نسخ آیه سوم سوره نساء دانستند.
وی با بیان اینکه عموم مفسران تعدد زوجات را پذیرفتهاند، در ادامه به برخی دلایل مطرح شده از جانب طرفدار تعدد زوجات پرداخت، گفت: برخی میگویند طبیعت مرد گرایش به چندهمسری دارد؛ برخی آن را حق مرد میدانند، برخی وجود جمعیت بیشتر زنان را عامل تعدد زوجات عنوان کردهاند، زیرا مردان عمدتاً در جنگها و ... کشته میشدند؛ برخی محدودیت دوره باروری زن را مطرح کردهاند و اینکه مردان دوست داشتند، فرزندان زیادی داشته باشند که با یک زن تأمین نمیشد، به ویژه داشتن فرزند پسر بیشتر، نیروی کار بیشتر و در نهایت پشتوانه اقتصادی خانواده قوی میشد و دلایل دیگری که مطرح شده است.
این کارشناس و پژوهشگر قرآنی اضافه کرد: در بین مفسران سه دسته نظریه وجود دارد؛ برخی جواز مطلق بر آن قائل هستند، اینها عدالت آیه سوم را با 129 منطبق نمیدانند، یعنی عدالت در آیه سوم، عدالت مالی، ظاهری و عدالت مطرح شده در آیه 129، عدالت قلبی در نظر گرفتهاند.
وی افزود: در بین مفسرانی که جواز مطلق دادهاند کسانی چون فخررازی، زمخشری، علامه و مجتهده امین نظرشان این است که مرد، تا چهار همسر میتواند اختیار کند و باید عدالت را رعایت کند، اما عدم رعایت آن، بازدارنده از حکم نیست. این دسته از فقها، تعدد زوجات را حق مرد و منطبق بر طبیعت او میدانند؛ اکثر مفسران سنتی توجه چندانی به زندگی همسر اول مرد نداشتهاند و کدورت زن نخست را بیشتر تحت تاثیر حسادت زنانه و عواطف نفسانی میدانند، نه اینکه یک امر فطری باشد.
جلالیفر بیان کرد: در این میان برخی مفسران نواندیشی هم هستند که جواز مطلق دادهاند، اما به شرایط روحی زن نخست توجه نموده و بر شرط تحقق عدالت توجه بیشتری داشتند؛ مثلا علامه فضلالله تاکید دارد اگر مردی نتوانست عدالت را به شیوه درست رعایت کند و نیازهای همسر اول وی از نظر عاطفی و جنسی، تامین نشود، نباید به چندهمسری مبادرت ورزد.
وی اضافه کرد: ابنعاشور، مردان را از عاق همسر اول و فرزندانش بر حذر داشتهاند؛ آیتالله جوادی آملی بیان کرده که رضایت همسر اول شرط است و اگر مرد ازدواج مجدد کرد زن میتواند مرد را توسط حاکم شرع تعزیر کند، ولی عقد جدید او باطل نیست. (برخی از فقها از جمله آیت الله موسوی بجنوردی عقد دوم مرد را در صورت عدم رضایت همسر اول و شرط مبنی بر عدم ازدواج مجدد مرد، باطل میدانند) و آیتالله طالقانی هم بحث رضایت همسر اول را مطرح کرده است.
این پژوهشگر تصریح کرد: نظریه دوم جواز مشروط است. یعنی فقط در شرایط اضطرار یک مرد میتواند تعدد زوجات داشته باشد. این مفسران با بر شمردن مضرات چندهمسری، عملا تحقق عدالت را امری ناممکن میدانند. کسانی مانند رشیدرضا، محمدعبده، شهید مطهری، حجتالاسلام مهریزی، تعدد زوجات را در شرایط خاص (مانند جنگها.... یا نازایی همسر اول) مجاز است.
وی ادامه داد: نظریه سوم هم عدم جواز مطلق است. این دسته از مفسران، به هیچ وجه تعدد زوجات را قابل قبول نمیدانند و با مطرح نمودن تاریخمندی قرآن، معتقدند آیه سوم سوره نساء، توسط آیه ۱۲۹ نسخ شده است. این گروه عدالت در آیه 129 و آیه سوم سوره نساء را یکی در نظر گرفتهاند. یعنی خداوند هم با نزول آیه ۱۲۹ نساء تاکید دارد که مرد هرگز نمیتواند عدالت را رعایت کند و آرام آرام شرایط جامعه برای تک همسری مهیا شده است.
وی افزود: خانم ودود هم از جمله قرآنپژوهان فمنیست بوده معتقد است: بحث تعدد زوجات بیشتر جهت حمایت یتیمان در عصر نزول مطرح شده است. ودود با اشاره به دلایل اقتصادی ازدواج در عصر نزول، تاکید میکند که زنان در حال حاضر مصرفکننده صرف نبوده و زنان بسیاری هستند که مردان را حمایت میکنند. همچنین وی(ودود) به دنبال راه حل در برابر دلایل مفسرین در توجیه تعدد زوجات بر میآید، از جمله؛ فرزندخواندگی یتیمان در صورت عقیم بودن همسر، همچنین خویشتنداری مرد در مقابل وسوسههای نفسانی.
جلالیفر در پاسخ پرسش یکی از حاضران در نشست مبنی بر اینکه کدام نظر از مفسران در جامعه ما قابل قبول است، گفت: نگاه به عرف جامعه میتواند راهگشا باشد. آنچه مشخص است در شرایط اجتماعی کنونی، رواج تعدد زوجات امر قابل قبولی نبوده و نظر مفسرانی که به صورت مشروط جواز تعدد زوجات را دادهاند (فقط در صورت بروز بحران اجتماعی یا شرایط خاص قابل قبول است) نزدیکتر است.
وی در پایان به زندگی اهل بیت(ع) اشاره کرد و افزود: در بین امامان معصوم نیز، به مرور شاهد کاهش تعداد همسرانشان هستیم. همچنین که پیامبر(ص) ۲۵ سال به حضرت خدیجه(س) تک همسر بودند و ازدواجهای بعدی ایشان به دلایل متعدد سیاسی و تبلیغی بوده است. هر چند که برخلاف عرف جامعه خویش نیز عمل کردند.
انتهای پیام