یکی از نکات مورد تأکید مؤسسات قرآنی برای جذب مخاطب، نقش حمایتگرانه مجموعههای بالادستی در حوزه فرهنگ و قرآن است. عدم تشویق مؤسسات قرآنی، عدم نظارت مستمر و بررسی فعالیت آنها یکی از گلایهمندیهای مدیران است. متن زیر گفتوگوی ایکنای خوزستان، با محمود حمیداوی، مدیر مؤسسه قرآن و عترت اهلالبیت(ع) رامشیر درباره چالشهای جذب مخاطب نسل جدید به مؤسسات قرآنی است که تقدیم مخاطبان میشود:
ایکنا ـ چه چالشهایی در جذب مخاطب نسل جدید پیش روی شماست؟
جذب نسل جدید به فعالیتهای قرآنی و مذهبی راه و روش ویژه خودش را میطلبد. در حال حاضر یکی از مسائلی که در حوزه کاری ما مورد اهمیت است، برپایی اردوهای فرهنگی است. برنامه ما در مؤسسه قرآنی اهل البیت(ع) این است که حداقل سالی یک تا دو اردوی باکیفیت فرهنگی ـ مذهبی به شهرهای کربلای معلی و مشهد مقدس برپا کرده تا به این وسیله نسل جوان و نوجوان را به سوی فضای فرهنگی مذهبی جذب کنیم؛ بهطور مثال امسال اعزام حدود 80 نفر از جوانان و نوجوانان را به اردوی کربلای معلی در دستور کار خود داریم.
افرادی که برای شرکت در این اردو تمایل دارند باید از یک ماه قبل دوره ویژه این اردو را بگذرانند. هدف ما صرفا برپایی اردو نیست و از ابتدا به شرکتکنندگان اعلام میشود که خادم امام حسین(ع) در حوزه قرآن و عترت هستند.
برای اعزام به اردوها، پیشنیازهایی مطرح میکنیم. پیشنیاز آن است که افراد شرکتکننده در این اردوها حتماً باید در زمینه فرهنگی و قرآنی فعال باشند. به علت اینکه سطح کیفی اردوها بسیار بالاست و تقاضا برای شرکت در آنها زیاد است این امر خود محرکی برای جذب جوانان و نوجوانان برای ورود و فعالیت در این حوزه است.
عامل مؤثر بعدی در جذب مخاطب، برپایی همایشهای فرهنگی مذهبی و وارد کردن نسل جوان و نوجوان برای مشارکت در برگزاری این همایشها است. این گروهها وارد عمل میشوند و در این همایشها فعالیت میکنند ما نیز در انتها از آنها تقدیر میکنیم، این نیز یکی دیگر از راههای جذب نسل جوان به این حوزه است. در کل تلاش ما این است که در زمینه جذب مخاطب منفعل برخورد نکنیم و پیوسته خودمان را به چالش میکشیم تا بتوانیم به بهترین نحو توجه مخاطب نسل جدید را به فضای قرآنی جذب کنیم.
ایکنا ـ دلیل کاهش استقبال مخاطب نسل جدید از حوزه فعالیتهای قرآنی چیست؟
مشکلات در این زمینه بسیار هستند؛ اولین علت این امر سیر نزولی کمکهای دولت در حوزه قرآن و فعالیتهای قرآنی است. سال به سال شاهد کاهش اختصاص بودجه مصوب مجلس در این حوزه هستیم. متأسفانه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچگونه بودجهای به مؤسسات قرآنی استانها اختصاص ندادند و حمایتشان را از ما دریغ کردهاند. مشوقها از عوامل حفظ کننده مؤسسات قرآنی است. جوانان و نوجوانانی که در مؤسسات ثبتنام میکنند تا به قرآنآموزی مشغول شوند به امکانات، اردو، تشویق و مسائلی از این دست نیاز دارند که این امر با وضعیت مالی مؤسسات قرآنی امکانپذیر نیست.
بیماری کرونا به سادگی حدود سههزار مؤسسه قرآنی را دچار ورشکستگی ساخت، زیرا این مؤسسات حتی توان پرداخت اجارهبهای مکان محل سکونت خود را نداشتند.
یک معضل بزرگ دیگر که خیلی از افراد شجاعت سخن گفتن در این زمینه را ندارند مافیایی است که در حوزه قرآن به وجود آمده است، به شکلی که در این حوزه کاملاً به صورت مافیایی عمل میشود، عدهای تبدیل به سردمداران حوزه قرآن شدهاند و به دیگر افراد مجال عرض اندام و فعالیت نمیدهند و راه را بر دیگر فعالان قرآنی بستهاند. بسیاری از جوانان فعال قرآنی با استعداد وجود دارند که برای پیشرفت در حوزه قرآن تلاش میکنند اما تلاش آنها راه به جایی نمیبرد. بهطور مثال یکی از دانشآموزان بسیار مستعد در شهرستان رامشیر در مسابقات قرآن اوقاف استان در اهواز شرکت میکرد، اما موفق به کسب هیچ رتبهای نمیشد، این دانشآموز برای اشتغال راهی استان فارس شد و با حضور در یک جلسه قرآنی، استعداد خود را نشان داد و در حال حاضر جزو قاریان جزءخوانی صداو سیمای فارس در ماه مبارک رمضان و پای ثابت برنامههای قرآنی این شبکه استانی است.
نکته دیگر این است که بسیاری از شهرستانها نیز در زمینه فعالیتهای قرآنی ورود خاصی نمیکنند و برخورد آنها منفعلانه است و اگر تلاشی و اقدامی صورت گرفته از سوی برخی مؤسسات فعال دلسوز و شاخص بوده است. بسیاری از فعالان حوزه قرآن نیز تلاش کردند تا اتفاقهای خوبی در حوزه قرآن رقم بخورد، اما با مراجعه به سازمانها و مسئولان این حوزه متوجه شدهاند که حمایتی از آنها نمیشود و دچار سرخوردگی شده و از فعالیت منصرف شدند.
مسئله دیگر، ضعف در تولید محتوای قرآنی و محصولات فرهنگی قرآنی است، در همین استان خوزستان اگر فردی نیاز به یک لوح فشرده آموزش تخصصی قرآن داشته باشد موفق به یافتن این محصول نخواهد شد زیرا محصولات فرهنگی قرآنی به راحتی در دسترس نیستند. یا تعداد کرسیهای تلاوت در شهر اهواز که مرکز استان است، بسیار اندک است. اگر یک فعال قرآنی تصمیم بگیرد برای کار یا آموزش به مرکز استان سفر کند حتی مکانی برای اسکان او وجود ندارد و امکاناتی به او تعلق نمیگیرد.
در طی ده سال گذشته در حوزه قرآن و مؤسسات از هیچ مؤسسه قرآنی در شهرستانها بازدیدی از سوی مسئولان امر صورت نگرفته است و اصلاً پیگیر علت تعطیلی مؤسسات قرآنی نبودهاند. در حوزه قرآن، فعالان و مؤسسات نیاز به حمایت و تشویق از سوی مسئولان این حوزه را دارند. هنگامی که مؤسسات هیچگونه حمایت، بازدید و توجهی از سوی این مسئولان شاهد نیستند نمیتوان انتظار رویدادهای مثبتی در این حوزه داشت. فعالان در مؤسسات قرآنی به شدت نیازمند تسهیلات و حقوق مکفی برای ادامه فعالیت خود هستند. تنها اهتمامی که ما در این حوزه شاهد بودیم از سوی مقام معظم رهبری و فرمایش ایشان مبنی بر تربیت حافظان قرآن و اقدامات شورای عالی قرآن در حمایت از بعضی قاریان بوده است. این قضایا و کمکاریها برای فعالان قرآنی بسیار تأسفبار است.
بهطور مثال در شهرستان رامشیر در طی چندین سال گذشته از سوی مسئولان حوزه قرآن حتی یک تیم بازرسی اعزام نشد تا نیازمندیها و مشکلات حوزه قرآن و مؤسسات قرآنی را رصد و یا بررسی کند. اگر فردی تصمیم به تعطیلی مؤسسه خود داشته باشد، یک مسئول وجود ندارد تا از علت این امر سؤال کند، بلکه کوچکترین اهمیتی داده نمیشود که چرا یک مؤسسه قرآنی به تعطیلی کشیده شده و یا علت مشکلات این مؤسسه چیست؟
ایکنا ـ به عنوان مدیر یک مؤسسه قرآنی چه راهکاری برای جذب مخاطب نسل جدید دارید؟
بخش عمده فعالیتها و تبلیغات دورههای مؤسسه در فضای مجازی اعلام میشود تا اطلاعرسانی گستردهتر باشد، سپس به برگزاری کلاسهای حضوری اقدام میکنیم. تلاش ما این است در هر دو فضای مجازی و حضوری فعال باشیم.
ما باید در چند حوزه تلاش کنیم. اول این که باید جایگاه ویژهای برای جوانان فعال قرآنی در نظر گرفته شود و شرایط استخدام آنها در حوزههای مربوط به قرآن و فرهنگ فراهم شود. این افراد طراز قرآنی و اعتبار شهرستانها را ارتقا میدهند، اما توجهی به آینده شغلی آنها نمیشود.
دومین مسئله ورود دولت در زمینه حمایت از مؤسسات قرآنی است، دولت باید در این حوزه هزینه کند. بنده شخصاً دو مؤسسه قرآنی را اداره میکنم و در طی ده سال گذشته یک ریال دریافتی نداشتهام. زمانی که یک فعال قرآنی برای بهبود فضای فرهنگی قرآنی یک شهرستان تلاش میکند نیاز به حمایت دارد و باید هزینههای زیادی پرداخت کند اما گاهی دریافتی مؤسسات فقط کفاف حقوق مربیان قرآن مؤسسه را میدهد.
موضوع سوم این است که مؤسسات قرآن باید ایدهها و راهکارهای نوین داشته باشند در غیر این صورت محکوم به فنا هستند. در آخر مردم ما اگر از سوی فعالان قرآن و مسئولان قرآن دلسوزی و احترام مورد نیاز را ببینند قطعاً از این حوزه و موضوع استقبال میکنند. ما مردم بسیار خوب و مؤمنی داریم و اگر شاهد ریزش مخاطب هستیم به دلیل بیتدبیریها، بینظمیها، بیبرنامگیها و بیتوجهیهای ما و مسئولان حوزه قرآن و فرهنگ است.
انتهای پیام