مقام سیدالشهدا(ع) بین انبیا و اوصیا
کد خبر: 4076006
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۸
مجالس محرم علامه شیخ جعفر شوشتری/ ۳

مقام سیدالشهدا(ع) بین انبیا و اوصیا

علامه شیخ جعفر شوشتری در کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» آورده است که حضرت سیدالشهدا(ع) مرتبه‌ای از بندگی را به جای آورد که از عهده هیچ‌کس جزء رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع) برنمی‌آید.

کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد»

کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» مجالس موعظه علامه شیخ جعفر شوشتری مؤلف کتاب معروف «خصائص الحسینیه» است که در زمان‌‎‌‎های مختلف در کربلا، نجف یا سامرا ایراد شده‌اند. این مجالس توسط محمدبن علی اشرف طالقانی از شاگردان علامه در قالب یک کتاب گردآوری شده است.

ایکنای خوزستان، به مناسبت ماه محرم، ترجمه مجالس این عالم وارسته را تقدیم مخاطبان می‌کند. متن زیر، ترجمه بخشی از مجلس سوم علامه شیخ جعفر شوشتری در ماه محرم ۱۲۹۹ هجری قمری است: 

اگر ما از غربت در این جهان رنج می‌بریم و در عین حال می‌دانیم که این دنیا دوامی ندارد و لازم است که روزی آن را ترک کنیم. طبیعی است که اگر زمان رفتن فرابرسد و ما در آن حال با خدا بودیم نه غیر او، از رفتن به هیچ مکانی ترسی نداشته باشی، چرا که می‌دانی هر جایی، خانه توست و آنچه دوست داری در آن می‌یابی. منظور ما از این سخن این است که لاجرم باید به جهان‌های دیگری منتقل شویم، اگر با خدا بودی، تمام این عوالم خوب و بهتر از دنیای قبل است و تمام موجودات در آن عوالم، حتی زمین و خاک دوستت می‌دارند، چون خدا را دوست داشتی و با خدا بودی. اما اگر در این دنیا، با غیر خدا به سر بردی و از خدای تعالی دور بودی، ناگزیر از این دنیای غریب به جهان دیگری کوچ می‌کنی و علی رغم میلت خواهی رفت. تو را به جهانی می‌برند که تمام موجودات آن با تو دشمنی می‌کنند، زیرا اگر کسی از خداوند سرکشی کند، تمام مخلوقات از فرشتگان و انبیا و اوصیا و مؤمنان و حتی شیاطینی که گمراهش کردند و بلکه حتی جمادات زمین با او دشمنی می‌کنند.

بله اگر با غیر خدا به سر بردی، هیچ جا منزل و دوستی نخواهی داشت و جز رنج و دشمنی و تاریکی چیزی انتظارت را نمی‌کشد. گناهان، نور ایمان را از انسان می‌دزدند. این حالت‌ها ناشی از گناهان است، گناهانی که از غرور انسان ناشی می‎‌شوند و غرور به سبب ضعف ایمان به وجود می‌آید. پس تمام تلاشم را می‌کنم تا این غرور را از بین ببرم، زیرا کم آن هم می‌تواند تا ابد، انسان را هلاک کند.

بارها گفته و تکرار کرده‌ام تلاش کن حتی اگر بتوانی یک هزارم ترسی که اولیای الهی داشتند، در قلبت زنده کنی و بر این حالت اطمینان و بی خیالی باقی نمانی.

تو ادعا می‌کنی که حضرت فاطمه زهرا(س) را دوست می‌داری و او شفیع تو در قیامت خواهد بود، پس ببین این بانوی بزرگ در حین احتضار به امیرالمؤمنین(ع) چه فرمود؟ گفت: ای علی، پس از اینکه از خاکسپاری من فارغ شدی، در کنار قبرم بمان، من از وحشت قبر می‌ترسم. این بانوی بزرگ با وجود آن مقام بلند احساس ترس می‌کند، در حالی‌که او فرزند حبیب خدا است. این بانو با وجود داشتن آن مقام، مرتبه‌ای ترس و خشیت الهی را در دل داشت، لذا شایسته است که یک در هزار آن خوف و خشیت را در خود زنده کنی. فرض کنیم که قرار است الان از این دنیا برویم، بیا ببینیم آیا ما با خدا هستیم؟ من اوضاع و آثار بدی می‌بینم. شاید بپرسی چطور اوضاع را بد می‌بینم؟ امر دین، امروز واژگون و دگرگون شده است. مجالی نیست همه چیز را بیان کنم. به بیان یک مورد از امور دین اکتفا می‌کنم. خداوند بارها تکرار و تاکید کرده است که ربا حرام است و بسیار درباره آن تهدید کرد. هیچ گناهی بدتر از ربا نیست، به طوری که از دزدی و قمار و شراب‌خواری و سایر گناهان بدتر است. برخی احکام خدا را تغییر می‌دهند و این حرام الهی را حلال می‌کنند و نامش را تغییر می‌دهند، اما تغییر نام، حرمت آن را از بین نمی‌برد.

اگر ما برای جهان دیگر، دوست و یاری برنگزینیم و منزل و سرایی نگیریم، در آن جهان غریب و بی‌پناه خواهیم ماند، پس شایسته است در این روزها ـ روزهای محرم ـ کارهای پسندیده انجام دهیم، شاید در زمان رفتن به آن جهان میهمان حضرت سیدالشهدا(ع) باشیم.

ای کسانی که در آن جهان مأوا و پناهی ندارید، بیایید زیرا حضرت سیدالشهدا(ع) در 9 مضیف، مهمان‌پذیری می‌کنند، سه مضیف در قیامت، سه مضیف در برزخ و سه مضیف در دنیا. یکی از این مضیف‌ها، خانه‌ای است که برای او عزاداری کند. بیایید وارد این مضیف‌ بشویم چه بسا کارها و امورمان به سبب وسائل حسینی، به شرط وجود ذره‌ای ایمان در قلبمان، سروسامان گرفت.

در جهان، هیچ غریب و تنها و مظلومی مانند حسین(ع) وجود ندارد، او عبادتی را به جای آورد که هیچ کس قبل و بعد ایشان مانند آن را به جای نیاورده است. برتری نبی اکرم(ص) محفوظ است، اما بعد از آنکه فرمودند «حسین از من و من از حسینم» اشکالی بر این مطلب باقی نمی‌ماند. همین‌طور نسبت به امیرالمؤمنین(ع)، فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع)، این چهار بزرگوار افضل از سیدالشهدا(ع) هستند، چراکه آنها عبادت‌هایی به جای آورده و به درجه‌ای از بندگی رسیده‌اند که برای غیر از آنها ممکن نیست و این افضلیت از راه معرفت و بندگی به دست می‌آید و هر کس معرفت و بندگی‌اش بیشتر باشد، او افضل است، مثلاً معرفت و بندگی رسول اکرم(ص)، محال است از غیر ایشان صادر شود و همین طور، حضرت امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع).

اگر زمان رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) یا فاطمه زهرا(س) و امام حسن(ع)، اقتضای عصر امام حسین(ع) را داشت، آنچه از امام حسین(ع) صادر شد، از آنها نیز صادر می‌شد، اما زمان آنها، اقتضای امور دیگری داشت. غیر از این چهار مقام، هیچ یک از انبیا و اوصیا توان انجام عباداتی که حضرت سیدالشهدا(ع) به جای آورد و تحمل آن بلایا را نداشتند.

بنابراین، حضرت سیدالشهدا(ع) مرتبه‌ای از بندگی را به جای آورد که به جز از آن چهار مقام، امکان صدور آن از هیچ کس وجود ندارد، زیرا او جهادی کرد، که مانند آن را کسی انجام نداده است. جهاد او برتر و بالاتر از همه جهادها است.

سیدالشهدا(ع) برای دفاع از خود به کربلا نیامد، بلکه او برای شهادت پای به کربلا گذاشت و این سخنی است که در مکه و جاهای دیگر به آن تصریح کرد. سیدالشهدا(ع) نمازی به جای آورد که کسی مانند آن نخوانده و در روز عاشورا روزه‌ای گرفت که مانند آن را کسی نگرفته و زکاتی پرداخت کرد که مانند آن را تاکنون کسی ادا نکرده و استغاثه‌هایی کرد که کسی مانند آن نکرده است. امام به عیادت مریض نیز رفتند، چنانکه کسی مانند ایشان تاکنون چنان عیادتی نکرده است و پیکرهایی را تشییع کرد که کسی مانند او انجام نداد. منظور این است که امام حسین(ع)، مستحبات و واجبات را چنان در کربلا انجام داد که هیچ کس مانند او انجام نداده است و امام در آنچه ذکر کردیم شریک و مانندی ندارد.

حضرت سیدالشهدا(ع)، بیست و دو یا بیست و پنج بار حج به جای آورد، برخی از این سفرها را پیاده و برخی را سواره انجام داد. برخی می‌گویند امام تمامی حج‌های خود را پیاده انجام داده است و برخی نیز گفته‌اند همه آنها را پای برهنه به همراه امام حسن(ع) ادا کرد و گاهی نیز همراه ایشان پیاده به حج می‌رفت، به طوری که ذکر کرده‌اند قدم‌های امام حسن(ع) ورم می‌کرد، مردم از ایشان می‌خواستند که سوار شوند، امام حسن(ع) نمی‌پذیرفت و به پاهای خود روغن می‌مالید. یک بار سعد بن ابی وقاص پدر عمر سعد، - لعنت خدا بر او باد - که امیر حجاج بود، زمانی که این دو امام پیاده حرکت می‌کردند، دید مردم به احترام آنها از مرکب‌های خود پیاده شده‌اند. سعد نزد این دو امام آمد و گفت: ای فرزندان رسول خدا(ص) مردم به احترام شما از مرکب‌های خود پیاده شده‌اند و طاقت ادامه پیاده مسیر را ندارند، پس سوار شوید تا مردم هم سوار شوند. فرمودند: مردم سوار مرکب‌های خود شوند. به آنها عرض کردند: چگونه سوار شوند در حالی که شما پیاده هستید؟ پس از آن امام حسن و امام حسین(ع) تصمیم گرفتند از مسیر دیگری، سفر خود را ادامه دهند تا مردم معذب نشوند. روش برخورد سعد با امام حسن و امام حسین چنین بود، اما روش ابن سعد با سیدالشهدا(ع) زمانی که امام را افتاده بر زمین در میان میدان جنگ دید، چگونه بود؟ به سوارکاران گفت سوار شوید، آنها هم سوار شدند و شما می‌دانید که چه کردند. 

ترجمه و تنظیم: کامله بوعذار

انتهای پیام
captcha