«عبیدالله حر جعفی» و سعادتی که از دست رفت
کد خبر: 4075585
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۱
عبرت‌های عاشورا / ۲

«عبیدالله حر جعفی» و سعادتی که از دست رفت

عبیدالله حر جعفی در قیام عاشورا دعوت امام حسین(ع) را برای یاری نمی‌پذیرد و بعد از واقعه کربلا هر بار به سویی می‌رود؛ گاه داعیه انتقام خون حسین(ع) را دارد و همراه مختار است و گاه به بهانه‌هایی رو در روی مختار و همراه مصعب قرار می‌گیرد.

کربلاکاروان امام به یک منزلی کربلا رسیده است؛ منزل قصر بنی مَقاتل. خیمه‌ای با شکوه از دور خودنمایی می‌کند. امام می‌پرسد: این خیمه از کیست؟ و پاسخ می‌شنود: عبیدالله‌ بن حر جعفی. حسین(ع) کسی را می‌فرستد و او را به همراهی می‌خواند، اما عبیدالله نمی‌پذیرد. دیگری را می‌فرستد. باز هم نمی‌آید. بار آخر خود امام به دیدارش می‌رود.

می‌فرماید: ای پسر حر، تو در گذشته اشتباهاتی داشته‌ای، نمی‌خواهی اشتباهات گذشته را جبران کنی؟ می‌‌پرسد: چگونه؟ و پاسخ می‌شنود: با یاری فرزند رسول خدا(ص).

عبیدالله نمی‌پذیرد، آن هم با استدلالی عجیب، که شاید امروز دلیل بسیاری از همراهی نکردن‌ها باشد. می‌گوید: من می‌دانم شما به نتیجه نمی‌رسید و در این شرایط دیگر نمی‌شود کاری کرد، از کوفه بیرون آمدم تا نه با شما باشم و نه علیه شما. (غافل از اینکه، هر کس حق را رها کند، دیر یا زود به باطل خواهد پیوست).

می‌گوید: من اسبی دارم که در میدان نبرد بسیار چالاک است. این اسب را به شما تقدیم می‌کنم. امام می‌فرماید: ما را به تو و اسبت نیاز نیست. (یعنی دعوت تو به خاطر نجات خود توست، وگرنه منِ حسین نیازی به بودن تو ندارم).

امام او را نصیحت می‌کند: اگر می‌توانی به جایی برو که فریاد مظلومیت ما را نشنوی. به خدا سوگند، اگر کسی بانگ یاری) ما را بشنود و ما را یاری نکند خدا او را به صورت در آتش خواهد افکند.

امام می‌رود و عبیدالله، می‌ماند. سه روز پس از عاشورا، او را می‌بینند که بر زمین کربلا نشسته، خاک‌ها را بر سر می‌ریزد و فریاد واحسرتا سر می‌دهد، که دیدی حسین ، تو را دعوت کرد و همراهی‌اش نکردی؟ دیدی چه فرصتی را از دست دادی؟

عبیدالله حر جعفی، بعد از کربلا هر بار به سویی می‌رود. گاه داعیه انتقام خون حسین(ع) را دارد و همراه مختار است و گاه به بهانه‌هایی رو در روی مختار و همراه مصعب. سرنوشت او به درستی معلوم نیست، اما آنچه مسلم است، او با نپذیرفتن دعوت امام، فرصت جاودانگی و سعادت ابدی را برای همیشه از دست داد.

مصطفی محجوب

انتهای پیام
captcha