شخصیت‌محوری؛ آفت حق و حقیقت
کد خبر: 4075067
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۳
امام حسین(ع)؛ هم‌اکنون، همین‌جا/ 2

شخصیت‌محوری؛ آفت حق و حقیقت

امام حسین(ع) نه دلباخته و عقل‌ فرو گذاشته شخص است و نه عنوان. این سخن خوب می‌داند که «حق به شخصیت‌ها شناخته نمی‌شود، حق را بشناس، پیروان آن را خواهی شناخت.»

امام حسینامروز و در این شرایط فرهنگی، از امام حسین(ع) و قیام وی، گفتار و رفتارش، دلاوری و سرافرازی‌اش، چه بیاموزیم؟

دوم: از حق اطاعت کنیم، نه از شخص و عنوان.

برخی دلباخته شخص می‌شوند؛ چشم‌بسته و عقل‌فروهشته؛ هر چه «او» بگوید، می‌پذیرند؛ شاخص آنان اوست و حجت موجه‌شان، جمال چهره اوست و برخی عقل‌باخته یک منصب و جایگاه و عنوان، کُت تن کیست و تاج بر سر کیست و چه کسی بر تخت نشسته، همو را مدح و ثنا گویند و ولی‌نعمت خود شمرند و سایه خدا، بلکه خود خدا می‌دانند؛ خواه علی باشد و خواه معاویه.

خلیفه یعنی جانشین پیامبر خدا و چه چیز واجب‌تر از اطاعت از جانشین پیامبر خدا؛ هر که باشد؛ یزید، هارون، یا ابوبکر بغدادی. خداوند فرمان داده از اولوالامر، یعنی زمامدار اطاعت کنیم، هر آن کس که زمام امور را به دست گرفت، هر کسی و به هر وسیله و ابزاری؛ عبدالملک مروان، صدام یا بن‌سلمان. امام حسین(ع) برخاست، او نه دلباخته و عقل‌فروگذاشته شخص است و نه عنوان. این سخن خوب می‌داند که «حق به شخصیت‌ها شناخته نمی‌شود، حق را بشناس، پیروان آن را خواهی شناخت.»

امام حسین(ع) نه در پی تعصبات قومی و قبیله‌ای است و نه اسیر گرایش‌ها و جناح‌بندی‌های سیاسی. او همان‌گونه که با برادران، برادرزادگان و عموزادگان خویش از بنی‌هاشم سخن می‌گوید، با عبدالله بن‌ زبیر نیز و عبدالله بن‌ عمر. حبیب و زهیر، وهب و حرّ را به یاری و همراهی خویش فراخواند؛ با همه پیشینه دگرگونشان. امام حسین(ع) نه دلباخته و خردباخته شخص است و نه مطیع عنوان و لقب و تاج و تخت. در مکه به عبدالله عمر گفت: سخنم گوش کن و دلیلم بشنو، اگر آن را خطا یافتی، مرا از راهی که در پیش گرفته‌ام، بازگردان، من در برابر حق فروتنی می‌کنم، شنوا هستم و پیروی می‌کنم.

کیش شخصیت، شخص و شخصیت‌محوری، دست‌بوسی و سرسپردگی؛ این همه، آفت خردمندی است و ویرانی اندیشمندی و برکنار ماندن از حق و حقیقت.

محمد سلطانی، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان

انتهای پیام
captcha