مذمت و ستایش فقر در کلام ائمه اطهار(ع)
کد خبر: 4074951
تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۳

مذمت و ستایش فقر در کلام ائمه اطهار(ع)

امیرالمؤمنین(ع) در نصایح خود به فرزندش محمد، فقر را موجب نقص در دین و تشویش خاطر دانسته است و آن را عامل بدبینی انسان‌ها به یکدیگر می‌شمارد و می‌فرماید: فرزندم، از فقر بر تو می‌ترسم، از آن به خدا پناه بر، چراکه فقر دین انسان را ناقص، عقل و اندیشه او را مشوش و مردم را نسبت به او و او را نسبت به مردم بدبین می‌کند.

فقرروايات در مذمت فقر مادی فراوان است و طبيعی است كه يكی از زمينه‌های فساد، ظلم، گناه و ناامنی، فقر مادی افراد جامعه است. احادیث، گاهی به شدت فقر را مذمت کرده‌اند و زمانی مورد ستایش قرار داده‌اند. در این مطلب به دو دسته روایات اشاره شده است.

مذمت فقر در احادیث

فقر در روایات به شدت مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است. حضرت رسول‌الله(ص) می‌فرماید: «کادَ الْفَقْرُ انْ یکونَ کفْراً»؛ فقر قریب به کفر است.

علامه مجلسی(ره) می‌گوید: این روایت که فقر را شدیداً مذمت کرده است، از مشهورات بین اخبار شیعه و سنت است. همچنین در جای دیگر حضرت فرمودند: «الْفَقْرُ اشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» فقر از قتل بدتر است.

از حضرت علی(ع) روایت شده است: «الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْاکبَرُ» فقر از مرگ بزرگتر است. همچنین حضرت در چندین حدیث فرمودند: «الْقَبْرُ خَیرٌ مِنَ الْفَقْرِ» مرگ از فقر بهتر است؛ یعنی انسان کشته شود و بمیرد بهتر از این است که فقیر باشد. «الْفَقْرُ یخْرِسُ الفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ»  فقر انسان زیرک را از بیان دلیلش گنگ می‌کند. «الْغِنی فِی الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَةٌ» ثروت در غربت وطن، و فقر در وطن غربت است.

حضرت رسول‌اللَّه‌(ص) فرمودند: «اوْحَی اللَّهُ تَعالی الی ابْراهیمَ علیه السلام فقالَ: یا ابْراهیمُ خَلَقْتُک وَ ابْتَلَیتُک بِنارِ نَمْرُودَ، فَلَوْ ابْتَلَیتُک بِالْفَقْرِ وَ رَفَعْتُ عَنْک الصَّبْرَ فَما تَصْنَعُ؟ قالَ ابْراهیمُ یا رَبِّ الْفَقْرُ اشَدُّ الَی مِنْ نارِ نَمْرُودَ؟ قال اللَّهُ: فَبِعِزَّتی وَ جَلالی مَا خَلَقْتُ فِی السَّماءِ وَ الْارْضِ اشَدُّ مِنَ الْفَقْرِ» خدای متعال به حضرت ابراهیم(ع) وحی رساند و فرمود: ای ابراهیم، تو را خلق کردم و به آتش نمرود مبتلا نمودم (صبر کردی) اگر تو را به فقر مبتلا می‌کردم و صبر را از تو می‌گرفتم چه می‌کردی؟ ابراهیم عرض کرد: آیا فقر برای من از آتش نمرود بدتر است؟ خدا فرمود: به عزت و جلالم در آسمان و زمین چیزی بدتر از فقر خلق نکرده‌ام.

امیرالمؤمنین(ع) در نصایح خود به فرزندش محمد، فقر را موجب نقص در دین و تشویش خاطر دانسته است و آن را عامل بدبینی انسان‌ها به یکدیگر می‌شمارد و می‌فرماید: «یا بُنَی، انّی اخافُ عَلَیک الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ، فَانَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، داعِیةٌ لِلْمَقْتِم» فرزندم، از فقر بر تو می‌ترسم، از آن به خدا پناه بر، چراکه فقر دین انسان را ناقص، عقل و اندیشه او را مشوش و مردم را نسبت به او و او را نسبت به مردم بدبین می‌کند.

در جای دیگر حضرت به فرزندش امام مجتبی(ع) می‌فرمایند: «یا بُنَی مَنِ ابْتَلی بِالْفَقْرِ ابْتَلی بِارْبَعِ خِصالٍ، بِالضَّعْفِ فی یقینِهِ وَ النُّقْصانِ فی عَقْلِهِ وَ الرِّقَّةِ فی دینِهِ وَ قِلَّةِ الْحَیاءِ فی وَجْهِهِ، فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفَقْرِ» فرزندم، کسی که به فقر مبتلا شود، به چهار چیز ابتلا یافته است: ضعف در یقین، نقصان عقل، سستی در دین و کاسته شدن حیا و آبرو، پس پناه می‌بریم به خدا از فقر.

امام الصادق(ع) در مذمت فقر می‌فرماید: «الْهَیبَةُ مِنَ الْفَقیرِ مُحالٌ» فقر هیبت شخص را از بین می‌برد.

ستایش فقر در احادیث

در مقابل اخباری که در مذمت فقر ذکر شد، برخی روایات فقر را مدح نموده و برای آن ارج و اعتباری خاص قائل شده‌اند.

در این خصوص حضرت رسول(ص) می‌فرماید: «الْفَقْرُ فَخْری» فقر افتخار من است و در خبر دیگر آن حضرت فرموده‌اند: «الْفَقْرُ فَخْری وَ بِهِ افْتَخِر» فقر افتخار من است و من به آن افتخار می‌کنم و نیز فرموده است: «اللَّهُمَّ احْینی مِسْکیناً وَ امِتْنی مِسْکیناً وَ احْشُرْنی فی زُمْرَةِ الْمَساکین» خدایا مرا مسکین زنده بدار و مسکین بمیران و مرا با مساکین محشور نما.

در جای دیگر آمده است که از آن حضرت در مورد فقر پرسیدند، فرمود: «خُزَّانَةٌ مِنْ خَزائِنِ اللَّهِ» گنجینه‌ای است از خزائن الهی. بار دوم سؤال را تکرار کردند، فرمود: «کرامَةٌ مِنَ اللَّهِ» کرامتی و فضلی است از سوی خدا و برای بار سوم پرسیدند و فرمود: «شَی ءٌ لایعْطِیهُ اللَّهُ الّا نَبِیاً مُرْسَلًا اوْ مُؤْمِناً کرِیماً عَلَی اللَّهِ تَعالی» چیزی است که خدا جز به نبی مرسل یا مؤمنی که بر خدا حقی و کرامتی داشته باشد عطا نمی‌کند.

و باز از آن حضرت است که در این روایت، فقر را زینت مؤمن معرفی فرموده است: «الْفَقْرَ ازْینُ عَلَی الْمُؤمِنِ مِنَ الِعذارِ الْحَسَنِ عَلَی خَدِّ الْفَرَسِ» فقر زیباتر است برای مؤمن از لجام زیبایی بر اطراف گونه‌های اسب.

امام صادق(ع) در حدیثی می‌فرمایند: «لَوْلا الْحاحُ الْمُؤمِنینَ (هذِهِ الشّیعَةِ) عَلَی اللَّهِ فی طَلَبِ الرِّزْقِ لَنَقَلَهُمْ مِنَ الْحالِ الَّتی هُمْ فیها الی حالٍ (ما هُوَ) اضْیقُ مِنْها» اگر درخواست مؤمنان (شیعیان) برای طلب رزق نبود، خداوند آن‌ها را فقیرتر قرار می‌داد. اگر مؤمنان نزد خدا برای طلب روزی اصرار نمی‌ورزیدند، خداوند آن‌ها را از وضعیتی که دارند، به مرحله‌ای سخت‌تر منتقل می‌فرمود.

نمونه‌هایی از دو گروه مختلف روایات که دسته‌ای به مذمت فقر پرداخته بودند و دسته‌ای به ستایش آن بیان شد. اکنون جای پاسخ به این سؤال است که چگونه اختلاف ظاهری این روایات حل می‌شود؟

برخی گفته‌اند: فقر مذموم، فقر مالی و فقر ممدوح، فقر حقیقی است و البته این توجیه صحیح به نظر نمی‌رسد، چون فقر حقیقی ذاتی انسان است و طلب ذاتی معقول نیست.

عده‌ای دیگر گفته‌‎اند: مال و دارایی می‌تواند شر باشد و می‌تواند خیر باشد، فقر مذموم، فقر از دارایی خیر است و فقر ممدوح، فقر از دارایی شر است. این توجیه هم بی‌پایه است چون بدون شک وجود مال برای پیامبر خیر بود و او قطعاً با مال معصیت انجام نمی‌داد، بلکه در مسیر طاعت صرف می‌نمود، اما با این‌حال وی از خدا فقر می‌طلبید.

بعضی دیگر گفته‌اند: اگر انسان نیاز به مال داشته باشد فقر برای او مذموم است، اما اگر نیازمند نباشد فقر مذموم نیست که چنین توجیهی درست نیست، زیرا فقر یعنی نداشتن مال برای کسی که به آن احتیاج دارد، پس کسی که به مال احتیاج ندارد، با نداشتن مال فقیر محسوب نمی‌شود.

بی‌تردید این توجیهات قانع‌کننده نیستند چه اینکه به موردی خاص اشاره دارند. آنچه برای حل تعارض ظاهری این اخبار به نظر می‌رسد این است که اگر کسی بتواند بر نبود ثروت صبر کند و مرتکب گناهانی چون کسب باطل، دروغ، دزدی، گدایی و از همه مهمتر ناشکری و ناسپاسی نشود، فقر برای او ممدوح است، زیرا راهیابی به مراتب معنوی با فقر آسان‌تر است و کم شدن علقه‌های دنیوی باعث تکامل و حتی ترقی سریعتر انسان می‌شود، اما برای کسی که ناسپاسی و ناشکری کند و خود را به معاصی آلوده کند فقر مذموم و قریب کفر محسوب می‌شود.

در داستان حضرت ابراهیم(ع) نیز خداوند می‌فرماید: اگر تو را به فقر مبتلا کنم و صبر را از تو بگیرم چه خواهی کرد؟ در اینجا نیز فقر بی‌صبر مذمت شده است.به هر حال فقر نوعی آزمایش الهی است. آنکه بتواند از این آزمایش سر بلند خارج شود، فقر برای او فخر است و آن‌کس که نتواند در این امتحان بزرگ موفق شود، فقر برای او هلاکت‌آور است.

منبع: hawzah.net

انتهای پیام
captcha