به گزارش ایکنا از اصفهان، کتاب «تحلیل و بررسی نمادهای تصویری عزاداری در دوره صفوی و قاجار» نوشته سمیه خدابخشی، در سال 1394 با شمارگان هزار جلد، در قطع وزیری و 175 صفحه تحریری از سوی انتشارات دهلاویه منتشر شده است. در بخشی از پیشگفتار این کتاب آمده است: «آیین عزاداری محرم، مجموعهای از نمادهایی است که میتواند به بهترین شکل بیانکننده تداوم باورهای کهن ایرانیان در طول زمان باشد.»
نویسنده، هدف از نگارش این کتاب را بررسی نمادهای تصویری عزاداری در دورههای صفوی و قاجار ذکر کرده است تا با مطالعه آن بتوان به این نکته پی برد که این نمادها تا چه حد برخاسته از سنتها و فرهنگ تصویری ایران بوده است. همچنین با بررسی شرایط فرهنگی و سیاسی دوره صفوی و قاجار، متوجه میشویم که شرایط اجتماعی، سیاسی و... این دوره تا چه میزان بر شکلگیری آرایههای عزاداری مؤثر بوده است. نویسنده همچنین وعده داده که در جلد دوم کتاب، به ارتباط طراحی و گرافیک در راستای موضوع کتاب اول خواهد پرداخت.
کتاب شامل پنج فصل است که عبارتند از: پیشینه عزاداری، درفشهای ایران قبل و بعد از اسلام، بررسی مفاهیم علامات و نمادهای عزاداری، عزاداری و نمادهای آن در دوره صفوی و عزاداری و نمادهای آن در دوره قاجار.
در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: «میتوان آیینها و مناسک، خصوصاً آیینهای دینی را مجموعهای متنوع از نمادها انگاشت که میتواند بهعنوان مهمترین جلوه اعتقادات یک فرهنگ مورد بررسی قرار گیرد... نظام نمادین مذهب تشیع نیز در آیینها و مناسک دینی خود را نشان میدهد. این نمادها نیز همچون سایر نمادها بر باورها، اعتقادات و تجربیات شیعیان دلالت دارند. اگرچه در مناسک دینی بر نمادهای مفهومی و غیرمادی تأکید بیشتری میشود، ولی این نمادهای مادی هستند که بهدلیل عینی و ملموس بودنشان درکی محسوس از باورها ایجاد میکنند، به همین دلیل در ذهنها ماندگاری بیشتری داشته و سبب تداوم یک آیین و سنت میشوند. آیین عزاداری محرم بهعنوان مهمترین مناسک شیعه، مجموعهای از نمادهای مادی و غیرمادی است که میتواند به بهترین شکل، بیانکننده تداوم باورهای کهن شیعیان در طول زمان باشد... عزاداری بر سیدالشهداء و در واقع بر حماسه عاشورا، یکی از مبانی فکری و بنیادی فرهنگ ایرانی بهشمار میرود، چراکه آمیختگی عمیقی با فرهنگ ایرانی یافته است. این فرهنگ در حوزه گسترش تمدن خود، همواره ایدئولوژیها را به زبان هنر آراسته و دارای نمادها و نشانهای تصویری شده که از لحاظ بصری و پیشینه تاریخی درخور تحلیل است.»
فصل اول کتاب به ادبیات تحقیق و مفاهیم کلی درباره موضوع عزاداری در ایران و ایران باستان پرداخته است. فصل دوم نیز به پیشینه نشانها، درفشها و عناصر مرتبط با عزاداری در ایران باستان تا دوران صفوی میپردازد. در فصل سوم، مفاهیم علامات و نمادهای عزاداری بهصورت جزءبهجزء بررسی شده است؛ از جمله علائم معرفی شده در این بخش میتوان به عَلَم، کُتَل، توغ، جریده و علم نخل، اژدها، اسب، شیر، شتر، کبوتر، غزال، سرو، خورشید، ماه، ستاره، زنگوله و... اشاره کرد، مباحثی نظیر شمایلنگاری و پردهخوانی نیز در این فصل مطرح شده است. فصلهای چهارم و پنجم نیز مشخصاً به جلوههای تصویری عزاداری مربوط به دورههای صفوی و قاجار میپردازد.
لازم به ذکر است که نویسنده با تحلیل و ریشهیابی مناسک عزاداری در آیین تشیع، به ارتباط آنها با آیینهای عزاداری کهن ایرانی، مرگ سیاوش و مناسک سیاوشون اشاره کرده و با آوردن مثالهایی از تطبیق نمادهای عزاداری در آیین محرم و سیاوشون، به تأثیر رسوم ایران کهن بر اجرای مراسمهای مختلف محرم و عاشورا میپردازد و چنین نتیجهگیری میکند که «مراسم سوگواری آیینی از نوع تعزیه در ایران قبل از اسلام دارای پیشینههایی روشن است. همچنین شواهدی در نخلگردانی وجود دارد که نشان میدهد ادامه سیاوشان است.» او همچنین نمادهای تصویری عزاداری در دوره صفوی و قاجار را برگرفته از فرهنگ ایرانی دانسته و معتقد است نمادهای عزاداری موجود در فرهنگ ایرانی، برای مراسم عاشورا تغییر کاربردی یافتهاند و در نهایت به این امر اشاره میکند که: «فرهنگ تصویری و نمادین ایران عامل مهمی در شکلگیری نمادها و نشانهای عزاداری در همین فرهنگ بوده و نقوش نمادین عزاداری که از دوره صفوی با مذهب تشیع هویت تازهای یافتهاند، پیشینهای در کهنالگوهای ایرانی دارند.»
در پایان سخن، باید به بعضی از انتقاداتی هم که بر این کتاب وارد است، توجه داشت؛ نخست اینکه شماره صفحات کتاب با فهرست تطبیق ندارند و دوم اینکه بهتر بود نویسنده تصاویر بزرگتر و با کیفیت بهتری، بهخصوص در مورد نقوش استفاده میکرد تا خواننده درک بهتری از توضیحات و تحلیلها داشته باشد.
امیر رجایی
انتهای پیام