قیام عاشورا درسی عظیم و تأثیرگذار است که برای همه دورانها تازگی داشته و هیچگاه کهنه نمیشود. این ویژگی سبب میشود که این رویداد بهعنوان منبعی تمام نشدنی از حیث محتوا، موضوع و درس زندگی همواره مطرح باشد؛ بههمین جهت هرکسی در هر جایگاه و مقامی که قرار دارد خود را در برابر این جریان، کوچک دیده و خاشعانه در این حریم خدمتگزاری میکند. همین است که هر سال شور حسینی کشورمان را فرا میگیرد و باشکوهتر از سال قبل گرامی داشته میشود.
ایکنا، همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان در ویژهبرنامهای با عنوان «میداندار» به گفتوگو با چهرههایی پرداخته است که پای درس مکتب اباعبدالله(ع) به ترویج دین، نشر معارف و ذکر مصائب اهلبیت(ع) پرداخته و در کنار کسب درجات معنوی، به ساحت قرآن نیز خدمت کردهاند. بر همین اساس به سراغ علیاصغر عبادیمقدم، قاری و مداح اهل بیت(ع) رفتهایم تا گفتوگویی را در رابطه با فعالیتهای وی در جایگاه یک قاری قرآن و مداح داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
ایکنا_ تلاوت قرآن و مداحی را از چه سنی و چگونه آغاز کردید؟
آموزش مداحی را از سنین کودکی نزد استادان مختلفی ازجمله مرحوم گلچین کسب کردم و با توجه به علاقه بنده به امور قرآنی در سال ۱۳۵۵ در خدمت مرحوم استاد بیوک اصلمحمدی در مسجد امام حسین(ع) تلمذ کردم. همچنین خدمت استادان گرامی ازجمله مرحوم حسین صبحدل، سیدمحسن موسویبلده، سیدمحسن خدامحسینی و همچنین استادان عباس سلیمی و حسینعلی شریف علوم قرآنی را فرا گرفتم.
در ادامه فعالیتهایم در حوزه قرآنی در سال ۱۳۶۷ با کسب امتیاز در مسابقات اوقاف، به منظور انجام تلاوت قرآن به کشور سریلانکا و مجمع الجزایر مالدیو اعزام شدم. در زمینه مداحی هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در خدمت استادانی ازجمله مرحوم سماواتی، حاج محمد موسوی و حاج اکبر مظلوم بودم.
ایکنا_ شما ابتدا تلاوت قرآن را آموزش دیدید یا اینکه شروع فعالیتهایتان با مداحی بود؟
قبل از انقلاب ابتدا مداحی را آموزش دیدم، اما برخی از استادان گفتند که حتما یکی از دو مورد مداحی یا تلاوت را دنبال کنم، اما استاد صبحدل به بنده میگفتند که این دو مقوله جدا از هم هستند و تداخلی با هم ندارند، چراکه برای قرائت قرآن نیازمند این هستید که الحان عرب را به صورت کامل فراگرفته باشید و در قالب خاصی تلاوت اجرا کنید، اما مداحی تنها نیازمند فراگیری گوشههای آوازی و موسیقایی است.
زمانی که در خدمت استاد خدامحسینی بودم، گروه تواشیح اهل بیت(ع) را تشکیل دادند و بنده هم جز این گروه بودم. در آن زمان خدمت استاد هادی آرزم دورههای سلفژخوانی را فرا گرفتم. همه اینها باعث شد زمانی که تلاوت میکنید در مسیر موسیقایی عرب طوری تلاوت کنید که تداخلی با مداحی نداشته باشد و زمانی هم که مداحی میکنید به دلیل اینکه فارسی میخوانید کاری به الحان عرب نداشته باشید؛ مگر جایی که بخواهید ابتهال یا تواشیح بخوانید که در آنجا از قواعد قرائت قرآن و صوت و لحن استفاده میشود.
ایکنا_ آیا ترکیب تلاوت قرآن و مداحی اثر منفی در خوانش متون عربی میگذارد؟
زمانی که شما تلاوتی را اجرا میکنید، این شنونده است که متوجه میشود شما تلاوت قرآن میکنید یا مداحی انجام میدهید. ما در الحان عرب زمانی که قرائت قرآن، تواشیح یا ابتهال میخوانیم تمام قاعده به سمت مسیری دیگری میرود. به عنوان مثال اگر شما کشتیگیر باشید آیا نمیتوانید وزنهبرداری کنید؟ لذا بنده هم در خواندن زمانی که تلاوت میکنم همه تحسین میکنند و برخی هم که نمیدانند بنده مداحی میکنم باز هم تحسین میکنند.
زمانی که در خدمت استاد مرحوم شحات انور رسیدم و برنامه قرائت را در مجمعالجزایر عرب داشتیم، ایشان میگفتند که من تمام موسیقی ایرانی و هندی را فرا گرفتهام و از این موسیقیها در قرائت قرآن با الحان عربیاش استفاده میکنم. به عنوان مثال دستگاهی در قرائت قرآن داریم با عنوان صبا که بسیار محزون است که همین آهنگ را ما در مداحی استفاده میکنیم؛ لذا اینها هیچ ربطی به هم ندارد که از نظر موسیقایی بگوییم، چون شما قرآن را قرائت میکنید دیگر نباید مداحی کنید. لحن مداحی با تلاوت بسیار متفاوت است و این دو کاری با هم ندارند. هرکدام از اینها برای شنونده یک لذت متفاوت دارد که جمع این دو باعث میشود برای شنونده یک زیبایی خاص ایجاد شود. اما در صورتی که شما موسیقی ایرانی را نشناسید و آوازها را ندانید و تنها آوازهای عرب را بشناسید اینجاست که میگویند نباید مداح، قاری باشد یا قاری نباید مداحی کند؛ اما معتقدم که اهل بیت(ع) و قرآن باید در کنار هم باشند، درحالی که برخی از ما میگوییم مثلا قاریان مصر فقط باید تلاوت کنند درحالی که بسیاری از آنها هم تواشیح و هم ابتهال میخوانند.
ایکنا_ پس هدف این است که تأثیرگذار باشیم و شنونده بهره معنوی را ببرد و بتوانیم معنایی را انتقال دهیم؟
شنونده در حال شنیدن است و نباید این نکته را فراموش کنیم که همه طرفدار این نیستند که بگویند فقط تلاوت گوش دهیم؛ برخی از اوقات تلاوت به هیچ وجه به قاری نمیخورد؛ مصطفی اسماعیل وقتی تلاوت میکند، انسان طوری لذت میبرد که از آن خسته نمیشود و این به جهت این است که گوشهها و دستگاههای موسیقایی را میدانند. اما برعکس این هم در کشور است برخی اوقات یک مداح به گونهای میخواند که به دل نمینشیند و این هم به دلیل این است که دستگاههای موسیقایی را نمیداند و اگر این آگاهی نسبت به دستگاهها ایجاد شود جو خواندن به گونهای خواهد شد که لذت دیگری را به شنونده میدهد.
ایکنا_ مقوله مدح و مدیحهسرایی در زندگی شما که در کسوت یک قاری هم فعالیت میکنید چه اثری گذاشته است؟
ما ایرانیانی که دوستدار اهل بیت(ع) هستیم اگر با مدح و مرثیه و روضه خواندن، انس نگیریم گویی چیزی کم داریم؛ صد درصد چه در ایام ولادت و چه شهادت به دنبال این هستیم که کسی برایمان چند دقیقه روضه بخواند و از این غمزدگی وجود خارج شویم. یا حتی میبینید که بعد از سینهزنی و روضهخوانی یک شور و شعفی در چهره افراد مشاهده میشود و علت آن هم این است که روح انسان این حالت را پذیراست.
در قرائت قرآن هم همینگونه است و برخی از قرا وقتی تلاوت میکنند یک غمی در چهره و در دل دارند و این به خاطر این است که روح انسان دوست دارد بیشتر بشنود و تا بیشتر آرام شود؛ لذا روح انسان و وجود آدام با این صوتها و مطالب کامل میشود.
ایکنا_ چند سال است که مداحی میکنید؟
حدود شصت سال است که مداحی میکنم و به خاطر دارم در منزلمان در خیابان پیروزی روی نردبان میرفتم و دعای فرج را بلند میخواندم تا جایی که برخی از همسایگان به پدرم میگفتند که ما با صدای ایشان بیدار میشویم. پدرم از شعرای اهل بیت(ع) هستند و کتابی هم در این حوزه دارند و من تنها عضو خانواده بودم که به دنبال ایشان میدویدم تا به جلسات مدح و مرثیه میرفتیم و این علاقهای که در وجود من بود باعث شد به این مسیر کشیده شوم.
ایکنا_ در این سالها، کدام روضه است که به دل شما مینشیند؟
اهل بیت(ع) هم مدحشان لذتبخش است و هم مصیبتی که بر ایشان وارد شده است دردناک و سوزنده است، اما نسبت به حضرت رقیه(س) حال خاصی دارم، چراکه یک دختربچه معصوم و بیگناه در یک روز گرم با همه آن تنشها، فشارها و مصیبتها میبیند که پدرش، برادرش و خانوادهاش دیگر در کنارش نیستند و همه آنها به شهادت رسیدهاند و این برای هر شنوندهای بسیار دردناک و حزنآور است.
ایکنا_ معمولا شما را مداح صدا میکنند یا قاری؟
در جمع قاریان که میرویم، میگویند که «عبادی» خوب مداحی میکند و قرآن هم میخواند، اما اکثر جاهایی که جلسات مادحین در ایام هفته است عزیزان میگویند که از تلاوت «عبادی» بهره خواهیم برد و افرادی هم که بنده را نمیشناسند و نمیدانند که بنده مداحی هم میکنم بعد از مداحی میگویند ایشان شمشیر دو لبه است که هم تلاوت میکند و هم مداحی.
ایکنا_ مداحی و تلاوت هر دو به دلیل اثرگذاری و مخاطبی که دارند به عنوان یک رسانه شناخته میشوند. رسانه هم وظایفش تولید محتوای فاخر برای مخاطب است به نظر شما مهمترین وظیفه این رسانهها چیست؟
یکی از مداحان بسیار مشهور کشور میگفت روزی بنده توفیق روضه حضرت رقیه(س) را در مجلسی پیدا کردم؛ ایشان در آن روضه بیان میکند که حضرت رقیه(س) وقتی سر بریده حضرت ابا عبدالله(ع) را دید تمام موهای سرش سفید شد. بعد از منبر یکی از علما به سراغ ایشان رفته و به ایشان میگوید که سند این روضه چیست و آن را از کجا روایت میکنید؟ ایشان هم به این عالم میگوید که بنده پای درس علما شنیدهایم و اینجا روایت میکنم. این عالم هم میگوید اگر منبع این روضه و سند آن را نگویید در تمامی منبرها و جلسات میگویم که فلانی به مردم دروغ میگوید. این همان رسانه است که اگر در آن سخنی گفته شود و منبع نداشته باشد یا از عقل دور باشد، برای مردم ایجاد شبهه میکند.
ایشان میگوید شب همان روز به خود حضرت رقیه(س) متوسل شدم که در عالم رویا آیهای را به ایشان نشان میدهند با این مضمون که در روز قیامت برخی کودکان از شدت عذاب این روز، موهایشان سفید میشود و به سن پیری میرسند. همانجا از خواب بیدار میشوند و فردای آن روز این آیه به آن عالم میگوید. البته حضرت رقیه(س) دختر حجت خدا است و علم و فهمش نسبت به سنش بیشتر از دیگران است و آنجا این فهم آنقدر بسیار زیاد است که احتمال دارد این اتفاق رخ دهد و موهای حضرت سفید شود. حتی در تاریخ هم داریم زمانی که قبر ایشان را آب گرفته بود کسی که آمد بدن ایشان را جابجا کند مشاهده کرد که هم بدن ایشان کبود است و هم موهای ایشان سفید است. اما اصل مطلب این است که این مداح از روی سوز این مطلب را گفته است در حالی که عوام مردم ریشه و منبع این موضوع را نمیدانند و نمیتوانند آن را هضم کنند؛ لذا در این رسانه زمانی که میخواهیم مطلبی را بیان کنیم باید قبل از آن حساب و کتاب کنیم که این مطلب چه برخوردی ایجاد میکند که باید به همان سوالات هم پاسخ دهیم.
ایکنا_ با توجه به این مطلب هر موضوعی که بیان میشود در این رسانه باید با سند باشد؟
بله دقیقا. ما زمانی که در چنین رسانههایی مطلبی را بیان میکنیم اگر با پشتوانه باشد میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. امروز با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب به تازگی در چند سال اخیر تصاویر و انیمیشنهایی را تولید کردهاند که موضوعات دینی را به راحتی عنوان میکند و افراد در کمتر از یک دقیقه مبانی دینی را فرا میگیرند. اگر ما در رسانه چند دقیقه قبل از سخنرانی یا وسط سخنرانی هدف و سوالاتی که مطرح شده بیان کنند و منابع سخنرانی ارائه شود تا شنونده دلیل این سخنرانی را بداند که این هیچ اشکالی ندارد و مطلوب هم هست.
ایکنا_ از نظر شما رسانهای که ما از آن صحبت میکنیم ازجمله مداحی، تلاوت قرآن و مانند اینها آیا اهدافشان تبلیغ، تفسیر، بیان معارف، سبک زندگی یا مجموعهای از همه اینها میتواند باشد؟
در رسانه جمهوری اسلامی غیر از اینکه میخواهیم مردم آموزش ببینند و دین را فرا بگیرند و در مسیر دین حرکت کنند آیا هدف و خواسته دیگری داریم؟ پس باید این موارد را بر اساس موضوعاتی که مطرح است بیان کنیم تا افراد از این رسانه بهره ببرند. تمام کار رسانه نشاندهنده راه و مسیر به مخاطب خودش است و اگر این اهداف به درستی به مخاطبش منتقل شود خود رسانه تکمیلکننده این اهداف است.
ایکنا_ از تجربیات قرآنی چگونه میتوان از بدعتها و انحرافات جلوگیری کرد؟
کسی که گوینده، خواننده و قاری است، اگر اطلاعی از محتوا و مطلب که میخواند نداشته باشد ممکن است ضربهای ندانسته به اسلام بزند که جبرانکننده نیست. ما اگر در رسانه مطلبی را بیحساب و کتاب بیان کنیم ایجاد فتنه میشود. در قرآن برخی از آیات خودشان دیگری را دفع میکنند. به عنوان مثال در قرآن میفرماید: «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ» یعنی نماز نخوانید و اگر کسی بگوید من مسلمان هستم و تنها این آیه را درک کردهام؛ پس نماز نمیخوانم؛ اما در ادامه آیه میگوید: «وَأَنْتُمْ سُکَارَى» یعنی زمانی که مست هستید نماز نخوانید؛ ممکن است این فرد دوباره بگوید پس چه بهتر، پس میتوانیم شراب هم بخوریم. اما باید گفت این آیه برای زمانی است که ابتدای اسلام بوده و مردم نمیدانستند چرا نباید در هنگام مستی نماز نخواند و چرا نباید شراب بخورد. حالا فرض کنید فردی بالای منبر برود و این آیات را بخواند که قطعاً مشکل ایجاد میکند. در حالی که قرآن میفرماید شراب نخورید چراکه از اعمال شیطان است یا به عنوان مثال اگر در یک مجلس عروسی از یک قاری بخواهند قرآن بخواند و آن قاری هم آیات عذاب را بخواند. یا در یک جلسه معارفه یک قاری سوره زلزال را خواند. اینها بستگی به قاری، مداح و خطیبی که پای منبر میرود، دارد.
ایکنا_ گاه مطالبی از برخی مادحان عنوان میشود که احساس میشود در جریان تولید محتوا بسیار سطحی و برداشتهای شخصی دارند؛ لذا جایگاه تفسیر و تولید محتوا برای مداحی کجا قرار دارد؟
در آموزههای دینی همه چیز را اهل بیت(ع) برای ما بیان کردهاند. اگر ما چیزی را اطلاع نداشته باشیم نمیتوانیم اعلام کنیم که آن چیز نیست. الان غیر ما و کسانی که در این جلسه حاضرند آیا شما قائل به این هستید که فرد دیگری این مطالب را میشنود؟ بنده قائل هستم که خدا، رسول خدا، ائمه اطهار(ع) و خود امام زمان(عج) شاهد و ناظر به این عمل ما هستند. این گفته خود قرآن و اهل بیت است. اگر ما بر این حقیقت اسرار کنیم و بگوییم چنین چیزی وجود دارد، آیا از مقوله دین خارج شدهایم؟ خیر، چراکه خود قرآن گفته است؛ اما اگر فردی که اطلاع از این موضوع ندارد و ما این حرف را به ایشان بگوییم او تعجب میکند و این حرف را شاید نپذیرد؛ لذا مداح هم باید مجلس را بسنجد و هم مطلبی را در هر جایی بیان نکند، چراکه تا زمانی که شنونده بخواهد قانع شود شبهه ایجاد شده است؛ لذا مداح باید مخاطبسنجی داشته باشد.
ایکنا_ یک نصیحت قرآنی برای مادحان بیان کنید؟
از خداوند علی و عظیم ممنون و شاکریم که خودش فرمود اگر من محبت و عشق به اهل بیت(ع) و قرآن را در دل شما قرار نمیدادم هیچ چیزی در دل شما به این اندازه قرار نمیگرفت. حضرت امام حسین(ع) هم در دعای عرفه میفرمایند: «خدایا اگر عشق خودت را در دل ما قرار نمیدادی چه در دل ما باید قرار میگرفت» و اگر این معرفت در دل ما قرار نمیگرفت چیزی نبود که در دل ما قرار گیرد.
مداحان ما باید مطالعه کنند. استاد سیدحسن معطر، اگرچه مداح بود، اما ۱۳ تفسیر قرآن را مطالعه کرده و از دل این ۱۳ تفسیر یک کتاب تفسیری در مورد قرآن نوشتند و معتقد بودند که مداح باید مانند آیت الله باشد؛ معتقد بودند برای قاری و مداح خوب نیست که سوالی از آنها در مورد کلیات دین بشود و نتوانند پاسخ دهند. لذا بهتر است از جزئیات دین آگاه باشند و اگر مداح خود را با آداب دین آشنا کند این فرد در پیشگاه اهل بیت(ع) سربلند خواهد بود. قاری قرآن هم همینطور باید آشنا به مبانی دینی باشد و تنها به قرائت خود قرآن کفایت نکند. این اقیانوس عظیم به گونهای است که هرکس در آن شنا کند چیزی به او میدهند. از خدا و قرآن بخواهیم که ما را دعا کنند و امیدوارم از کسانی نباشیم که قرآن را تلاوت میکنیم، اما قرآن ما را لعنت کند و مورد خشم باریتعالی قرار بگیریم.
انتهای پیام