اخلاق اجتماعی از مهمترین موضوعاتی است که ارتباط آدمیان را با خود، با جامعه و تاریخ مطرح میکند؛ زیرا جامعه میتواند یک تمدن را بسازد نه یک فرد و اجتماع انسانی پیوسته تاریخ را ساخته و به جلو برده است.
از آنجایی که در میان ادیان الهی، اسلام یک دین اجتماعی است و در آن آرمانها و ایدههای جمعگرا فراوان دیده میشود، در جای جای نهجالبلاغه که از یکی از مهمترین منابع این دین است، به این مهم بسیار پرداخته شده و گاه و بیگاه جامعه و اجتماع مورد عتاب و خطاب واقع شده است.
سقوط یک جامعه در نگاه امام علی(ع) به خاطر سقوط هنجارهای اخلاقی و پیشرفت آن به خاطر همین هنجارهاست؛ چنانکه نهجالبلاغه، هنگامی که علت سقوط جامعه روزگار علی(ع) را تحلیل میکند به مؤلفههای اخلاقی اشاره میکند.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی زهرهای، روحانی مبلغ و معاون بخش ترویج فرهنگ نهجالبلاغه نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با الگوی زندگی اجتماعی در نگاه حضرت امیرالمؤمنین(ع) اظهار کرد: بیانات امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه را میتوان به عنوان سند اداره اجتماع و الگوی زندگی اجتماعی قلمداد کرد و این نگاه اجتماعی حضرت امیر(ع) در بخشهای مختلف نهجالبلاغه قابل مشاهده است. یکی از بخشهای بسیار مهم نهجالبلاغه که نگاه اجتماعی حضرت علی(ع) در آن بسیار مشهود است، خطبه 216 است. در انتهای این خطبه، خلاصه کلام حضرت امیر(ع) این است که در طی این مسیر همه جامعه با یکدیگر درگیر هستند.
وی افزود: طبق فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) در این خطبه، هر فردی میتواند در این مسیر به شخصی تعاون کند و به دیگران نصرت دهد. این حرکت، حرکتی جمعی است و قرار است که همگان با یکدیگر حرکت کنند. اگر کسی بماند، دیگران را نیز نگه میدارد. امت اسلامی مانند قطاری است که به سمت مقصد حرکت میکند و همگان وظیفه دارند تا در این راه به یکدیگر کمک کنند.
زهرهای ادامه داد: امام علی(ع) میفرمایند که هر کسی را تصور کنید که در طی این مسیر بسیار موفق است، هیچگاه بینیاز از کمک ضعفا نیست و فردی که ضعیف است نیز چنانچه کمک قدرتمندان به او نرسد، نمیتواند مسیر را طی کند. در خطبه 192 نهجالبلاغه نیز حضرت امیر(ع) نگاهی تاریخی بیان میکنند. ایشان به مخاطب کوفی خود خطاب میکنند که به تاریخ زندگی بنیاسرائیل بنگرید که در زمین چگونه بودند و چه عواملی باعث شد تا آنها به عقب رانده شوند و سپس، چه شد تا دوباره توانستند خود را جمع و جور کرده و به سمت پیشرفت حرکت کنند. بنابر این، شما نیز از این قاعده مستثنی نیستید.
این روحانی مبلغ بیان کرد: حضرت امیر(ع) در ابتدای خطبه 192 میفرمایند که حکم خداوند در آسمان و زمین یکی است. عامل موفقیت گذشتگان، عامل موفقیت آیندگان نیز خواهد بود و جامعه باید به این مسئله بیندیشد. با نگاه به بخشهای مختلف نهجالبلاغه متوجه میشویم که دیدگاه حضرت امیر(ع) این است که آحاد جامعه اسلامی و رفتارهای مسلمانان با یکدیگر پیوند خورده است. حرکت مردم عامل حرکت یکدیگر و سقوط ایشان عامل سقوط دیگران نیز خواهد بود.
وی تصریح کرد: همه ما وجود مقدس حضرت امیر(ع) را به عدل میشناسیم، یعنی عادلترین فرد در دیدگاه همه ما ایشان هستند. این امام عادل که حاکم نیز شده و با مفسدان برخوردهای شدیدی داشته است و با قاضی و کارگزاری که فساد میکند، به شدت تمام برخورد میکند، از طرفی به مالک اشتر و دیگر کارگزاراسن خود توصیه میکند که با مردم عادی خیلی رئوف و مهربان باشند.
زهرهای اظهار کرد: همین امام در جایی به مردم عادی تندی زیاد و شدیداللحنی دارند. مخاطبان کوفی حضرت در خطبه 192 برخی از جوانانی بودند که در کوفه جمع شده و در محلههای مختلف با یکدیگر زد و خورد میکردند. در یکی از این درگیریها خود حضرت حضور پیدا کردند و طولانیترین خطبه در نهجالبلاغه را ایراد کردند. حضرت در این خطبه توصیههای عجیبی برای مردم دارند. موضوع این خطبه خیلی زیبا و کاملا اجتماعی و ارزشی است. شاید بتوان گفت شدیداللحنترین سخن حضرت در نهجالبلاغه خطاب به مردم عادی در اینجا است.
این روحانی مبلغ افزود: امیرالمؤمنین(ع) در این خطبه به جوانان کوفه که نه مسئول، نه سردمدار حکومت، و نه از سرمایهداران هستند و نام و نشان خاصی ندارند با طرز شدیدی برخورد میکنند. ایشان میفرمایند: «وَ قَدْ أَمْعَنْتُمْ فِي الْبَغْيِ وَ أَفْسَدْتُمْ فِي الْأَرْضِ؛ شما بغی و سرکشی را به نهایت خود رسانده و در زمین فساد کردهاید». این افراد نه دزد بیتالمال بوده و نه کارگزار بیکفایتی بودند. فقط جوانانی بودند که دنبال شهرت و نام و نشان بودند. حضرت امیر(ع) به ایشان فرمودند که مشکل شما این است که ارزشهای جامعه را تغییر میدهید.
وی در ادامه گفت: حضرت امیر(ع) خطاب به این جوانان فرمودند درست است که شما کارگزار و مسئول بیکفایت و خیانتکار نیستید، اما مشکلی دارید که از نگاه من شما نیز مفسد فیالارض محسوب شده و فساد و سرکشی را به اوج خود رساندهاید. مشکل شما این است که ارزشهای الهی در جامعه را تغییر میدهید، یعنی ضد ارزشها را در ذهن مردم جای داده و و ایشان را از ارزشها دور میکنید. دعوا و خونریزی بین شما موجب تغییر ارزشها است. حضرت خطاب به این جوانان میفرمایند که ارزشهای اسلام مسائل دیگری بود. برتریها به ایمان و تقوا و اخلاق بود، اما شما میخواهید رذایل را به جای فضایل بنشانید. بنابراین، شما مهمترین و ریشهایترین ضربه را به اصل جامعه میزنید.
زهرهای افزود: امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگری اینگونه میفرمایند که تمامی خوبیهای عالم را تصور کنید حتی جهاد در راه خدا که خداوند متعال آن را برای اولیای خاص خود روزی کرده است، در برابر امر به معروف و نهی از منکر مانند آب دهانی است که در دریا بیندازند. ایشان در جای دیگری میفرمایند که امر به معروف و نهی از منکر کنید که در غیر این صورت، اشرار امت بر شما مسلط میشوند. زمانی که ارزشها در جامعه پیاده نشد و زمانی که حق و باطل و ارزشهای الهی از بین رفته و به جای آن ارزشهای غیر الهی عرضه شد و زمانی که ناهنجاریها هنجار شده و ارزشها خدا تغییر کرد، حاکمیت الهی به هم خواهد خورد. حضرت امیر(ع) میفرمایند زمانی که ارزشهای الهی از بین برود، دیگر در جامعه خیراتی وجود نخواهد داشت و پیدا کردن حلال بسیار سخت و بلکه غیر ممکن است. همچنین، در این جامعه فراوانی حرام مانند راحتی دست کشیدن بر روی یک چوب صیقلی است. ارزش امر به معروف و نهی از منکر به عنوان اصل مهم و اساسی در ارزشگذاری فرایند تربیت جامعه بسیار مؤثر و تأثیرگذار است. زمانی که ارزشها در جامعه الهی شوند، خود به خود حاکمیت جامعه نیز حاکمیتی الهی خواهد بود.
این روحانی مبلغ در پایان سخنان خود تصریح کرد: امام(ع) در خطبه 216 نهجالبلاغه فرمودند که چنانچه امت اسلامی استقامت کرده و پای ارزشهای خود بایستند، حاکمان نیز اصلاح خواهند شد و اگر حاکمان اصلاح نشوند، مردم نیز اصلاح نخواهند شد. به نظر میرسد که مجموع نسخه امیرالمؤمنین(ع) برای ساختن یک جامعه ایمانی، فرهیخته و رشدیافته در یک جمله خلاصه میشود و آن جمله نیز پیاده کردن ارزشهای جامعه با امر به معروف و نهی از منکر از طریق زبان، دست، دلسوزی، جهاد و ... است و چنانچه این مسئله در جامعه کنار گذاشته شده و پیگیری نشود، جامعه نیز ره به افول و سقوط خواهد رفت.
انتهای پیام