رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار تصویری با مردم آذربایجان شرقی، بر مقوله عدالت تأکید کردند و فرمودند که هرچند اقدامات خوبی در حوزه عدالت انجام شده، اما کافی نبوده و نتوانسته به گسترش عدالت در کشور کمک کند. به باور کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی و اجتماعی تعاون از اصول اصلی گسترش عدالت محسوب میشود که اگر نسبت به توسعه آن اهتمام وجود داشته باشد، میتوان انتظار همهگیری عدالت را در جامعه داشت. با وجود اینکه در قانون اساسی بر تقویت بخش تعاون تأکید شده، اما از تمام ظرفیتهای این بخش استفاده نشده، لذا بیمهری و بیرغبتی به بخش تعاون منجر به عدم تحقق کامل عدالت اجتماعی شده است. خبرنگار ایکنا درباره نقش تعاون در توسعه عدالت، اهمیت بخش تعاون در توسعه اقتصادی و دلیل توسعهنیافتگی بخش تعاون به سراغ حنیف عموزاده، معاون علمی اندیشکده تعاون رفته است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا-در ابتدا بفرمائید تعاون چه تأثیری بر گسترش عدالت دارد؟
درباره نقش تعاونیها در عدالت اجتماعی باید ابتدا به پیشینه این نهاد بازگردیم. شکلگیری تعاون اساساً از بریتانیا و فرانسه در پاسخ به یک سری بحرانهای اجتماعی و اقتصادی بود. اگر بخواهیم نخستین نمونههای تعاونیها را در دنیا مشاهده کنیم، تعاونیهای مصرف بودند که در اوایل قرن هجدهم در فرانسه توسط میشل دریون متفکر عرصه تعاون شکل گرفتند. هدف این نوع تعاونیها این بود که محصولات و کالاها را با پایینترین قیمت به دست مصرفکننده برسانند. این الگو نسبتاً موفق بود و پس از انقلاب کبیر فرانسه شکل گرفت و توانست تا حدی عدالت اجتماعی را از حیث کاهش قیمت محصولات کالاها محقق کند.
نوع دوم تعاونیها، تعاونیهای تولیدی «Rochdale Movement» بودند که در دهه ۴۰ قرن نوزدهم یعنی از ۱۸۴۰ در بریتانیا شکل میگیرند. این نوع تعاونیها توسط یک سری خیاط، دوزنده و بافنده شکل گرفتند و هدفشان هم این بود کارشان، پارچههایشان و مغازههایشان را با یکدیگر تجمیع کنند تا هم به شکل دموکراتیک اداره شوند و هم اینکه تولیداتشان را افزایش دهند تا بتوانند مقابل نظام سرمایهداری که به سرعت در قرن ۱۹ رشد پیدا کرده بود، مقاومت کنند. (در قرن ۱۹ بحران اقتصادی و اجتماعی در اروپا بسیار فراگیر شده بود که تعاونیها نقش مهمی در کمک به اقشار ضعیفتر بازی کردند.)
لذا شکلگیری نطفه اولیه تعاونیها در دنیا واکنشی به بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بود و نکتهای که در هر دو گونه تعاونی مصرفی و تولیدی وجود داشت، این است که هر دو اینها بهصورت دموکراتیک اداره میشدند و این خیلی ویژگی مهمی محسوب میشود. مسئله عدالت، مسئله اولیه اینها نبود بلکه مسئله اولیه آنها تأمین نیاز اقتصادی بود، اما بعدها بهواسطه درونزا بودن عدالت در تعاونی، به لحاظ مفهومی عدالت با خود تعاون پیوند خورد. به بیانی بهتر، فورماسیون متفاوت تعاونیها نسبت به شرکتهای متداول نظام سرمایهداری سبب شد تا تعاونی در عرصه عمومی بهعنوان الگویی عدالتخواهانه نمایش داده شود و مورد استقبال بسیاری از متفکران که عموماً متفکران سوسیالیست بودند، قرار بگیرد. همچنین تعاونیها پاسخ خوبی به بحرانیهای اجتماعی و اقتصادی میدادند.
ایکنا- چرا در سالهای گذشته به بخش تعاونی در کشورمان بیمهری شده است؟
این بیمهری فقط در ایران نیست. نهضت تعاون در گفتمان اقتصادی به حاشیه رفته؛ یعنی در دال گفتمان قرار ندارد و در سراسر جهان هم به این شکل است. همه کشورها با آسیب بخش تعاون مواجهاند؛ تعاونیها دیگر کارآمدی خیلی بالایی ندارند و نمیتوانند با شرکتهای بخش خصوصی رقابت داشته باشند. خیلی از تعاونیها فقط اسم تعاونی را یدک میکشند و سعی میکنند مخاطبانشان را با نام تعاونی فریب دهند. حتی در بریتانیا مفهومی بهنام تعاونیهای اصیل خلق شد که هدف از آن تمیز دادن بین تعاونیهای واقعی و غیرواقعی بود.
پس میبینیم مسئله بیمهری به عرصه تعاونی در همه کشورها وجود دارد و مخصوص کشور ما نیست. در دوران سازندگی خیلی سعی شد تا به سمت دیدگاههای اقتصادی نظام سرمایهداری گرایش وجود داشته باشد، از این جهت در این مسیر و در این موج قرار گرفتیم.
ایکنا- آیا تعاونی را باید جزئی از بخش خصوصی قلمداد کرد یا اینکه تفاوتهایی با بخش خصوصی دارد؟
وقتی به دستهبندیها و آمار و ارقام اقتصاد جهانی نگاهی بیندازیم، واقعاً تعاونی را جزئی از بخش خصوصی تلقی میکنند و برداشت مردم اشتباه نیست. اقتصاد دو بخش دارد؛ یکی بخش دولتی و دیگر بخش خصوصی که تعاونی جزئی از بخش خصوصی است. تنها نقطه تمایز تعاونی با بخش خصوصی در نوع اداره آن است که بخش تعاونی بهصورت دموکراتیک اداره میشود.
تعاونی هفت اصل دارد که در ۱۹۹۶ از سوی اتحادیه بینالمللی تعاون (ICA) مصوب شده است. یکی از اصول هفتگانه اداره دموکراتیک شرکتهای تعاونی است و وجه تمایز تعاونیها از بخش خصوصی همین اصل محسوب میشود. براین اساس هرکسی با هر تعداد سهامی که دارد فقط از یک حق رأی برخوردار است، اما در شرکتهای خصوصی میزان سهام حق رأی را مشخص میکند.
ایکنا- آیا تعاونی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال تأثیرگذار است؟
متأسفانه یک فهم غلط از تعاونی در ایران شکل گرفته که نمیتوان اصلاحش کرد. در بین مقامات کشور باوری جا افتاده که میگویند بیایید تعاونی تأسیس کنیم تا اشتغال افزایش پیدا کند؛ درصورتیکه تعاونی برای ایجاد اشتغال نیست. تعاونی برای کسانی هست که شاغل هستند و فقط به خاطر اینکه پراکندهاند برای پایان دادن به این پراکندگی سازمان و تشکلی را شکل میدهند و ارزش افزوده برای خود ایجاد میکنند و به واسطه این ارزش افزوده به مرور زمان اشتغال ایجاد میشود. پس تعاونی برای شاغلان است نه اینکه یک سری افراد بدون مهارت در یکجا جمع شوند تا تعاونی تشکیل شود. مثلاً رانندگان تاکسی هم میتوانند تعاونی تأسیس کنند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تعاونی برای شاغلان است و افراد بیکار و بدون مهارت نمیتوانند جزئی از تعاونی باشند و هدف از تعاونی ایجاد شغل برای افراد بیکار نیست بلکه هدف، افزایش ارزش افزوده برای شاغلان است.
ایکنا- تبعات منفی کمرنگ شدن بخش تعاون چیست؟
مهمترین آسیب از رونق افتادن بخش تعاون کمرنگ شدن فرهنگ همکاری و مشارکت است. ریشه لغوی فرهنگ تعاون از همکاری گرفته شده است. قبل از اینکه تعاونی به شکل مدرن آن وارد ایران شود، در کشورمان تعاونیهای سنتی مانند تعاونی واره (نوعی تعاونی سنتی کهن و زنانه) و بنه (همیاری روستایی) وجود داشتند که به آسیب دیدند یا حذف شدند و به واسطه همین روحیه همکاری و روحیه دموکراتیک هم از بین رفت.
ایکنا- در کشور چند تعاونی فعال وجود دارد؟
یکی از بحرانهای بخش تعاون این است که آمار کاملی نسبت به تعداد تعاونیها در کشور وجود ندارد. اصلاً مشخص نیست که چه مقدار تعاونی در کشور وجود دارد، اما طبق آماری که مدیران وزارت تعاون ارائه دادهاند بالغ بر ۲۲۰ هزار تعاونی ثبتشده در کشور وجود دارد که از این تعداد، ۹۵ هزار تعاونی فعال هستند، البته خانه تعاونگران حدود ۶۵ هزار تعاونی فعال را تأیید میکند.
ایکنا- مشکلات عمده بخش تعاون کشور چیست؟
مشکل نخست این است که عدد و ارقام این بخش باید مشخص شود. در برنامه پنجم توسعه و طبق ابلاغیه رهبر انقلاب اسلامی قرار بود بخش تعاون ۲۵ درصد سهم اقتصاد را به خود اختصاص دهد، اما اکنون نمیدانیم چند درصد اقتصاد متعلق به بخش تعاون است و آخرین آمار ما مربوط به سال ۸۹ است که آن هم چهار درصد بود. مشکل دوم این است که در گفتمان اقتصادی کشور تعاون به حاشیه رانده شده و برای اینکه در دال مرکزی گفتمان اقتصادی قرار بگیرد نیاز دارد که بتواند یک کار بزرگ یا مسئله بزرگی را حل کند. مثلاً حل مشکل مسکن توسط بخش تعاونی میتواند تعاونیها را دوباره زنده کند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام