شیوع ویروس کرونا ناخواسته مدارس و اماکن آموزشی را به سمت تعطیلی کشاند و از آنجایی که مدرسه دومین نهاد اجتماعی آموزش کودکان محسوب میشود، مشکلات متعددی برای دانشآموزان که آیندهسازان کشور هستند به وجود آورد که لازم است با توجه به طولانی شدن ایام کرونا و احتمال شیوع و تکرار بیماریهای مشابه، نگاه ویژه و متفاوتتری به اهمیت آموزش مدارس نهادینه شود، زیرا آموزش مدارس نقش مهمی در شکلگیری رشد و شخصیت کودکان در آینده خواهند داشت.
باید به این نکته توجه کرد که ارزیابی تحصیلی دانشآموزان یکی از محورهای مهم توسعه و پیشرفت علم و نوآوری در کشور است. دلایل بسیاری وجود دارد که ارزیابی مداوم و مستمر کیفیت یادگیری دانشآموزان در مدارس، راهبرد اساسی برای بهبود شرایط علمی کشور است. از آنجایی که دوران کودکی یکی از حساسترین دورههای زندگی است، ضرورت توجه ویژه به دانشآموزان که رکن اصلی نظام آموزشی کشور هستند بیش از گذشته به چشم میخورد، چراکه با شرایط کنونی آموزش کشور، احتمال میرود مشکلات آموزشی و یادگیری بسیاری در آینده گریبانگیر نوآموزان کشور شود.
در گفتوگوی پیش رو با رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش صحبت کردهایم و نظر او را در مورد کم و کیف وضعیت تحصیلی دانشآموزان ابتدایی در شرایط آموزش مجازی جویا شدهایم. او که بهعنوان عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران فعالیت میکند، دارای مدرک دکتری برنامهریزی درسی دانشگاه تربیتمعلم تهران است. حکیمزاده بیش از دهها مقاله را در مجلات معتبر داخلی و بینالمللی و چندین کتاب را درباره برنامهریزی درسی و تعلیم و تربیت کودکان منتشر کرده و سوابق اجرایی متعددی داشته است که از جمله آنها میتوان به معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، عضو شورای پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و مدیرکل برنامه بودجه و تحول ساختاری دانشگاه تهران اشاره کرد.
حکیمزاده در این گفتوگو به نتایج نگرانکننده ارزشیابی ابتداییها، دسترسی مناطق کم برخوردار به وسایل آموزشی و تعریف صحیح عدالت آموزشی اشاره کرد که در ادامه قسمت اول این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا – با توجه به نتایج نگرانکننده ارزشیابی دانشاموزان ابتدایی در دوران کرونا چه برنامهای برای جبران و تثبیت یادگیری نوآموزان دارید؟
نظام آموزشی کشور نیز مانند بسیاری از نظامهای آموزشی به شکل ناگهانی با بحرانی مواجه شد که از قبل پیشبینی نشده بود و آمادگی هم وجود نداشت. اولویت اول این بود که تمام تلاش خود را بکار گیریم تا آموزش تداوم پیدا کند و متوقف نشود تا کودکان و نوجوانان بدون برنامه رها نشوند. بر همین اساس همکاری خیلی خوبی را با صدا و سیما آغاز کردیم و از دهم اسفندماه سال 98 برنامه مدرسه تلویزیونی ایران راهاندازی شد که تا به امروز ادامه دارد و سعی شد که از طریق برنامههای تلویزیونی تا حدودی این خلأ را جبران کنیم. پس از آن بستر فضای مجازی با ایجاد پلتفرم شاد برای ارائه آموزشها شکل گرفت که در مدتزمان کوتاهی خوشبختانه توانست تعداد فراوانی از دانشآموزان را تحت پوشش قرار دهد.
فضای مجازی بستر مناسبی برای ایجاد تعامل با کودکان نیست
در خصوص میزان یادگیری قطعاً چالشهای جدی وجود دارد. به چند دلیل، یکی به دلیل ماهیت فضای مجازی هست؛ یعنی ماهیت فضای مجازی خصوصاً وقتی راجع به آموزش و تربیت در دوره کودکی صحبت میکنیم بستر مناسب و مطلوبی برای ایجاد تعامل با کودکان نیست. پیش از شیوع ویروس کرونا، یادگیری الکترونیک در دنیا رواج پیداکرده بود ولی عموماً به آموزش عالی و بزرگسالان محدود میشد و لزوماً در قسمت قبل از دانشگاه بهعنوان یک بستر اصلی به کار گرفته نمیشد و اگر هم به کار گرفته میشد بهعنوان بستر مکمل بود نه بهعنوان بستری برای ارائه آموزشها.
کودکان با دست ورزی و کار عملی مطالب را فرامیگیرند
ویژگیهایی که فضای مجازی دارد با ویژگیهایی که کودکان برای یادگیری از جهت روانشناسی و رشد و موضوعات مربوط به نظریههای یادگیری دارند خیلی سازگار نیست ازجمله اینکه کودکان در این سن خاص با دستورزی و کار عملی مطالب را فرامیگیرند، با تعامل میآموزند و این تعامل باعث میشود که دانشآموزان ارتباط برقرار کنند و تمرکز داشته باشند.
ایکنا ـ استفاده از فضای مجازی به عنوان ابزار آموزشی چه مشکلاتی برای کودکان رده دبستان به همراه دارد؟
مدت زمانی که میتواند کودک را در فضای مجازی از جهت تمرکزی نه از جهت حضوری متصل نگه دارید، حداکثر 10 تا 15 دقیقه است
کودکان بطور معمول کمتر از بزرگسالان میتوانند تمرکز خودشان را بهصورت مداوم حفظ کنند و زمانی که این نظارت را بهصورت رو در رو نداشته باشند دچار مشکل میشوند. در بستر فضای مجازی ممکن است که حتی دانشآموز حضور داشته باشد ولی لزوماً حضور متمرکز نیست. مدت زمانی که میتوانید کودک را در فضای مجازی متصل نگاه دارید از جهت تمرکزی نه از جهت حضور حداکثری، 10 تا 15 دقیقه است و هر چقدر سن پایینتر میآید و به پایههای اول و دوم میرشد، این زمان بهطور قابل ملاحظهای کاهش پیدا میکند. نکته دیگر اینکه حتی معمولاً در چاپ کتابها از فونتهایی استفاده میکنیم که درشتتر باشند؛ بههرحال وقتی قاب تلفن همراه، جایگزین تختهسیاه میشود نیز در یادگیری تأثیرگذار است.
دومین نکته این است که تدریس مؤثر در فضای مجازی نیازمند آموزش و تسلط آموزگار است؛ این در حالی است که معلمان پیش از شیوع کرونا، آموزشی در این زمینه دریافت نکرده بودند. هرچند با تلاش و همت خودشان بالاخره توانستند این کار را مدیریت کنند اما بین ارائه تدریس در فضای مجازی با تدریس مؤثر که منجر به یادگیری میشود، تفاوت معناداری وجود دارد.
هم جامعه معلمان و هم شاید جامعه دانشگاهی و حتی اعضای هیئت علمی، به ویژه در سال اول شیوع بیماری کرونا بهگونهای همان تدریس فضای سنتی را برگردان به فضای مجازی کردند در حالی که اجزای تدریس باید بازتعریف و بازطراحی شود؛ تدریس عبارت است از ارائه آموزش، ارائه تمرین، تکالیف، دادن بازخورد، ایجاد ارتباط، ایجاد انگیزه، مدیریت کلاس و ارزشیابی. خب همه این اجزا باید متناسب با فضای مجازی بازطراحی شود. اینکه بیاییم تدریس فضای سنتی را فقط از طریق دوربین ارائه کنیم نمیتواند تدریس مؤثری باشد.
آموزش کودکان امری تخصصی است
سومین نکته برمیگردد به اینکه آموزش دادن به کودکان برخلاف آنچه تصور میشود که هر کس حروف الفبا را بلد است میتواند خواندن و نوشتن را به بچهها آموزش دهد، یک امر کاملا تخصصی است. برخی والدین استاد تمام دانشگاه هستند اما اظهار عجز و ناتوانی در آموزش به کودک کلاس اولی خود میکنند. این موضوع ارزش کار معلمان کشور را آشکارتر میکند.
وقتی این نکات را کنار هم قرار میدهید به این نتیجه خواهید رسید که سطح یادگیری دانشآموزان در فضای مجازی کاهش پیدا کرده است، البته نتایج پژوهشهای میدانی نیز به همین نکته اشاره داشت. این موضوع نهتنها در نظام آموزشی ایران بلکه در تمام نظامهای آموزشی دنیا نیز اتفاق افتاده است و بانک جهانی، یونسکو و سازمان بهداشت جهانی در گزارشهای خود به آن اذعان داشتند.
اخیراً سازمان ملل به موضوع بازگشایی مدارس ورود پیدا کرده است و به تمام کشورهای دنیا توصیه جدی کرده است که آموزشها را از طریق حضور دانشآموزان در کلاس درس پیگیری کنند. یادگیری در دوره ابتدایی خصوصاً در دوره اول، پایه و بنیان آموزش است. زمانی که فوندانسیون یک ساختمان را پیریزی میکنید، اگر این پایهها محکم نباشد بعدها هر چیزی که میخواهید روی این پایهها سوار کنید استحکام نخواهند داشت.
اگر بچهها حتی وارد مدرسه شوند ولی بهطور مؤثری سواد خواندن و نوشتن و مهارتهای زبان را کسب نکنند، در یادگیریهای بعدی خود دچار مشکل خواهند شد
در گزارشی که بانک جهانی تحت عنوان «پایان دادن به فقر یادگیری» منتشر کرد به اهمیت فراوان تسلط بر مهارتهای خواندن و نوشتن در سالهای اولیه بر یادگیریهای بعدی دانشآموزان و ارتباطی که با یادگیری سایر موضوعات درسی دارد، اشاره میکند و از این موضوع ابراز نگرانی کرده که اگر بچهها حتی وارد مدرسه شوند ولی بهطور مؤثری سواد خواندن و نوشتن و مهارتهای زبان را کسب نکنند واقعاً در یادگیریهای بعدی خود دچار مشکل خواهند شد.
بر اساس تمام نکات ذکر شده نباید انتظار این را داشته باشید که دانشآموزان در فضای مجازی بهاندازه فضای حقیقی یاد بگیرند و این موضوع بدین معنا نیست که معلمان و مدیران کشور در کلاسهای غیر حضوری زحمت نکشیدند؛ این عزیزان واقعاً تمام تلاش خود را به کار بستند.
یکی از بررسیهایی که براساس پرسشنامه سازمان او.ای.سی.دی انجام دادیم درباره ارزیابی تجارب یادگیری دانشآموزان در دوران کرونا بود. پرسشنامه مفصلی تنظیم شد و 203 هزار نفر از دانشآموزان دوره دوم به سوالات این پرسشنامه پاسخ دادند.
این پرسشنامه بخشهای مختلفی داشت؛ اینکه دانشآموزان تجربه یادگیری در دوران کرونا را چگونه گذراندند و معلمان چقدر برای دانشآموزان وقت گذاشتند و تا چه اندازه به آنها تکلیف دادند. خوشبختانه نتایج این پیمایش نشان داد که بیشتر از 90 درصد معلمان هر روز با دانشآموزان در ارتباط بودند و تمام تلاش خود را انجام دادند. اما زمانی که از دانشآموزان سؤال میکردید که آیا به اندازه آموزش حضوری احساس میکنید که آگاهی پیدا کردید؟ جواب آنها منفی بود.
قسمت دیگری که کمتر هم مورد توجه قرار گرفته آسیبهای تربیتی است؛ بسیاری از دانشآموزان اعلام کرده بودند که احساس تنهایی میکنیم و از تجربه انزوا و تنهایی خود سخن گفته بودند. زمانی که نتایج ارزشیابی سال تحصیلی گذشته را با دو سال قبل از آن یعنی زمانی که درگیر شیوع ویروس کرونا نبودیم، مقایسه کردیم متوجه شدیم که در دروس مهمی مانند فارسی، ریاضیات و علوم درصد دانشآموزانی که ارزیابی خیلی خوب گرفتند کاهش پیدا کرده و درصد دانشآموزانی که نیازمند تلاش هستند افزایش پیدا کرده است.
تکرار پایه در کلاس اول افزایش پیداکرده است
کار دیگری که صورت گرفت این بود که مقایسه روند تکرار پایه را انجام دادیم و مشاهده کردیم که تکرار پایه در کلاس اول بسیار افزایش پیداکرده است؛ هر چند این موضوع بیانگر آن است که معلمان ارزشیابی را جدی گرفتند ولی در عین حال این افزایش نشان میدهد که فضای مجازی بستر مناسبی نبوده است.پ
ایکنا ـ عمده مشکلات دانشآموزان در چه زمینههایی است؟
بعد از بازگشایی حضوری مدارس در مهرماه سال جاری که بهصورت تلفیقی شروع شد یک سری گزارشهای میدانی از خانوادهها و معلمان داشتیم که اعلام کردند دانشآموزان بیشتر از آن چیزی که از قبل تصور میشد، مشکل دارند و حالا که به کلاس برگشتند بسیاری از کلاس دومیها هستند که حروف الفبا را بلد نیستند و خواندن را به شکل درستی انجام نمیدهند و بیشترین ضعف در مهارت نوشتن است.
کسب مهارت نوشتن بسیار مهم است؛ دانشآموزان نیاز دارند از دست گرفتن مداد به شکل صحیح تا تمرین کردن را در حضور معلم انجام دهند. در آموزش مجازی، تکراری که باید برای افزایش مهارت نوشتن دانشآموزان اتفاق میافتاد، رخ نداد و برخی از این تکالیف را دانشآموزان به صورت شفاهی انجام دادند و نظارتی بهصورت تخصصی دریافت نکردند، چراکه این کار تخصصی است.
این موارد واقعاً نگرانیهای عمیقی در رابطه با سطح سواد یک نسل ایجاد میکند؛ نسلی که بعدها خواهند گفت که ما دانشآموزان دوران کرونا بودیم؛ کسانی بودیم که ورودمان به مدرسه همزمان با شیوع ویروس کرونا بود.
ایکنا ـ تجربه سایر کشورها در زمینه تحصیل دانشآموزان در شرایط کرونا چگونه بود؟
با رصد تجارب سایر کشورها مشاهده کردیم که بسیار زود مدارس ابتدایی خود را بازگشایی کردند و آموزش حضوری را در دستور کار خود قرار دادند. متأسفانه جزو کشورهایی هستیم که طولانیترین بازه تعطیلی آموزش حضوری را داشتیم این در حالی است که شرایط نامطلوبتری از جهت شیوع ویروس کرونا نسبت به کشورهای دیگر مانند انگلیس و آلمان نداشتیم.
در اوج شیوع ویروس کرونا کشور انگلستان قربانیان زیادی داشت اما نخستوزیر این کشور اعلام کرد که «بازگرداندن کودکان به مدرسه مسئولیت اخلاقی ماست و متوجه شدیم که مدرسه آخرین جایی است که باید بسته شود و اولین جایی است که باید باز شود.» آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان هم در این زمینه اعلام کرده بود که «حضور کودکان در مدرسه اولویت ملی است.» چون علیرغم اینکه که این کشورها فناوری بسیار پیشرفته و زیرساختهای خوبی دارند اما به این نتیجه رسیدند که کودک اگر در مدرسه حضور نداشته باشد، آسیبهای خیلی زیادی خواهد دید.
در گزارشی که یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی بهصورت مشترک تحت عنوان «چارچوب بازگشایی مدارس» منتشر کردند آمده است که «هر چند شواهد قطعی وجود ندارد که باز کردن مدارس ممکن است که خطرات شیوع ویروس کرونا را افزایش دهد اما دلایل قطعی وجود دارد که تعطیلی آموزش حضوری هم از نظر یادگیری هم از جهت تربیتی و سلامت روان تأثیرات بسیار نامطلوب بر دانشآموزان و آسیبهای جدی به همراه دارد.»
ایکنا - چرا برای بازگشایی مدارس ابتدایی در دوران کاهش شیوع کرونا اقدام جدی انجام نگرفت؟
از همان سال اول شیوع کرونا نامهای را به دولت وقت نوشتیم و خواهش کردیم که حداقل برای برگزاری کلاس اول و دوم بهصورت محدود اجازه دهند و ستاد ملی کرونا هم این موضوع را مصوب کرد اما متأسفانه وزارت بهداشت وقت همکاری نکرد. برخلاف آن چیزی که قول داده بودند در کنارمان نبودند و شروع کردند به دامن زدن به نگرانیها و دوگانگی ایجاد کردند و دیرتر توانستیم کلاسهای حضوری را آغاز کنیم.
از همان سال اول شیوع کرونا نامهای را به دولت وقت نوشتیم و خواهش کردیم که حداقل برای برگزاری کلاس اول و دوم بهصورت محدود اجازه دهند و ستاد ملی کرونا هم این موضوع را مصوب کرد اما متأسفانه وزارت بهداشت وقت همکاری نکرد
اقدام دیگری که انجام دادیم طرح جبران تثبیت یادگیری بود که در تابستان سال گذشته تمام دانشآموزان دوره اول ابتدایی را که نتایج ارزشیابی آنها نیازمند تلاش و قابل قبول در درسهای فارسی و ریاضی درج شده بود، مشمول این طرح شدند و در دوره دوم در درسهای فارسی، علوم و ریاضی آن دسته از دانشآموزانی که ارزشیابی پایانی آنها نیازمند تلاش و قابلقبول بود، مشمول طرح شدند که 14 جلسه آموزش تا سوم شهریورماه برای آنها برگزار شد.
تفاهمنامهای با بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان داشتیم و از ظرفیتهای دانشجو معلمان داوطلب و معلمان داوطلب استفاده کردیم. انتظار داشتیم که برای این مسئله(که یک دغدغه ملی است) منابعی اختصاص داده شود که متأسفانه این اتفاق نیفتاد. باید حتماً وقتهایی را بهصورت اضافی اختصاص دهیم که برای این منظور باید بتوانیم منابع کمکی داشته باشیم.
بعد از پایان ارزشیابی نوبت اول که در دیماه انجام خواهد شد، مجدداً فاز دوم این برنامه را روی همین دسته از دانشآموزان اجرا خواهیم کرد و بهصورت خاص برای بچههای کلاس اول، دوم و سوم روی مهارت نوشتن بهصورت عملی این کار را انجام میدهیم. امیدواریم با روند کاهشی شیوع ویروس کرونا روزهای بیشتری و زمانهای بیشتری بتوانیم کودکان را در مدرسه داشته باشیم تا بتوانیم این خلأ را جبران کنیم.
یکی از معلمانی که 25 سال سابقه آموزش ابتدایی داشت در اوج بحران کرونا عنوان کرده بود که «اگر در هفته بتوانم دو ساعت با نوآموزان کلاس اول بهصورت حضوری کار کنم، بیشتر از اینکه تمام هفته را در فضای مجازی با آنها کار کنم میتوانم خواندن و نوشتن را به آنان بیاموزم.» این تجربه معلم باسابقهای است که 25 سال در کلاس اول کارکرده و نمونههای بیشماری از این قبیل وجود دارد که همگی تقاضای آموزش حضوری دارند.
مدارس را در مناطق روستایی و عشایری باز نگه داشتیم
رسانهها میتوانند دغدغه حضور دانشآموزان ابتدایی در مدارس را در سطح ملی پررنگتر کنند و اگر بتوانیم توجه خیران را به این مسئله جلب کنیم و پویشهایی راهاندازی کنیم، میتوانیم به دانشآموزان ابتدایی برای تثبیت یادگیری کمک کنیم با علم به این موضوع که در این زمینه بیشترین کودکانی که متضرر شدهاند از خانوادههای کمدرآمد بودند، آنهم در مناطق شهری و پرجمعیت؛ چون در مناطق روستایی و عشایری مدارس را علیرغم دشواریهایی که داشت باز نگه داشتیم. در بازدیدهای میدانی مشاهده کردم که در منطقه عشایری استان چهارمحال و بختیاری، دانشآموزان خیلی خوب کتاب درسی خود را میخوانند و این امر به خاطر کلاسهای حضوری آنان است.
ایکنا - چرا بچههای خانوادههای کمتر برخوردار از آموزش مجازی بیشتر متضرر شدهاند؟
خانوادههای برخوردار سطح سواد بالاتری دارند و میتوانند کمک تخصصی بیشتری به فرزندان خود ارائه دهند و علاوه بر این میتوانند جایگزینهایی را فراهم کنند چون منابع مالی در اختیار دارند اما آن کودکی که در خانواده کمتر برخوردار زندگی میکند که سطح سواد پایینی دارند، هرچند که بتوانند به سختی گوشی تلفن همراه برای فرزندشان فراهم کنند ولی نمیتوانند به او در یادگیری مؤثر کمکی کنند. تصور کنید که پدر و مادر کمسواد یا بیسوادی که سواد فناوری و مؤثری ندارند چگونه میتوانند کودک 7 ساله خود را حمایت کنند؟ کودکی که میخواهد از طریق قاب تلفن همراه تازه سواد بیاموزد، در چنین خانوادههایی خیلی ضربه میخورد.
متأسفانه شکاف بین میزان یادگیری دانشآموزان برخوردارتر و کمتر برخوردار به خاطر آموزش در فضای مجازی افزایش پیدا کرد. عدالت آموزشی از جهت تعداد بسیار فراوانی از دانشآموزانی که دسترسی به فضاهای فناوری یا گوشی هوشمند نداشتند، ضربه خورد؛ اینکه میگویم بسیار فراوان ممکن است که تعداد خیلی بیشتری هم امکانات در دسترس داشته باشند اما واقعاً در آموزش و پرورش وقتی در مورد دوره ابتدایی صحبت میکنیم حتی یک کودک هم میتواند یک کشور باشد. هر کودکی که از یک فرصت آموزشی محروم میشود ممکن است همان کودکی باشد که قرار است آینده کشور و یا آینده بشریت را تحت تأثیر قرار دهد.
هر کودکی که از یک فرصتی محروم میشود ممکن است همان کودکی باشد که قرار است آینده کشور و بشریت را حتی تحت تأثیر قرار دهد
از طرف دیگر کودکان حتی اگر گوشی تلفن همراه داشتند چون خانوادههایشان نمیتوانستند حمایت جدی از یادگیری آنان داشته باشند، آسیب زیادی دیدند. گزارشهایی داشتیم که بسیاری از خانوادهها به مدرسه مراجعه میکردند و اصرار داشتند که بگذارید بچههای ما مدرسه بیایند.
در این دوران عمدتاً دغدغه خانوادههایی منعکس میشد که توانمند بودند و برای بچههایشان معلم سرخانه گرفته بودند و نگاه محدود و خودخواهانهای داشتند و فقط شرایط خودشان را میدیدند و فرزند خودشان برای آنها مهم بود و میگفتند «کودک من نمیخواهد مدرسه برود چون برای او معلم سرخانه گرفتم و کمکش میکنم» اما معمولاً حواسمان نیست که آیا همه خانوادهها این شرایط را دارند؟ از این جهت بحث افزایش شکاف بین یادگیری خیلی نگرانکننده است که امیدواریم با اختصاص منابعی برای حمایت خاص از کودکان خانوادههای کم برخوردار بتوانیم تا حدودی مشکلات به وجود آمده را جبران کنیم.
ایکنا ـ با توجه به تنوع مدلهای ارزیابی آفلاین، آنلاین و کلاسی در مدارس مختلف، چطور میتوان به یک ارزیابی حقیقی رسید تا دانشآموزان بتوانند با پایه قوی به دورههای بعدی راه پیدا کنند؟
ارزیابی در شرایط کرونایی دشوارترین قسمت آموزش بود؛ برای مثال بسیاری از معلمان برای ارائه آموزش و تدریس فیلمی را ضبط میکردند و برای دانشآموزان ارسال میکردند اما برای گرفتن بازخورد این فیلم و ارزیابی دانشآموزان به صورت مجازی با چالشهای جدی مواجه بودند.
اگر بخواهیم عرصه تدریس مجازی را مورد بررسی قرار دهیم، شاید ارزشیابی پر چالشترین بخش باشد؛ به دلیل اینکه اولاً ارزیابی در دوره ابتدایی باید ارزیابی آزمونهای عملکردی باشد یعنی باید عملاً طوری طراحی کنید که بچهها فرصت تمرین مهارتها را داشته باشند و این امکان در فضای مجازی واقعاً وجود نداشت. در دوره ابتدایی ارزشیابی توصیفی داریم که براساس فعالیتهای در طول ترم انجام میشود و بازخوردهایی مرتبی که داده میشود و آن آزمونهای عملکردی در نهایت به قضاوت معلم میزان سطحی از یادگیری را در چهار طبقه برای دانشآموز مشخص میکنیم.
ارتباط در فضای مجازی امکان نظارت میدانی را از معلم میگیرد
ارتباط خیلی کوتاه و محدودی که در فضای مجازی بین معلم و دانشآموز برقرار میشود، امکان نظارت میدانی را از معلم میگیرد. واقعاً معلم خیلی دقیق نمیتواند ارزیابی فرآیندی را انجام دهد و چالش بعدی که حالا شاید در دوره ابتدایی کمتر و در دوره متوسطه بیشتر با آن برخورد داشتیم این است که تا چه اندازه خود دانشآموز در این ارزشیابی شرکت میکند؟ بسیاری از خانوادهها آموزش ندیده بودند که حمایت مؤثر در فضای مجازی چگونه است.
خیلی از خانوادهها از روی دلسوزی فکر میکردند که اگر بتوانند کمکهای بیشتری به دانشآموزان خود داشته باشند به نفع دانشآموز است در حالی که واقعاً به نفع او نیست. در فضای مجازی ابزار کنترل نیز بسیار محدود هست. تمامی این موارد مجموعه چالشهایی بودند که در ارزشیابی در فضای مجازی وجود داشت اما علیرغم این خوشبختانه در دوره ابتدایی معلمان خیلی تلاش کردند.
وقتی نتایج ارزشیابی دانشآموزان را مشاهده میکنیم متوجه میشویم این ارزیابیها دقیق انجام شده و علیرغم اینکه خیلیها تصور میکنند که بچهها خودبهخود ارتقا پیدا میکنند، در پایههای اول حتی تکرار پایه افزایش پیدا کرده است که این نشان میدهد ارزیابیها دقیق بوده است.
ارزشیابی کلاً در رویکردهای جدید تعلیم و تربیت برای یادگیری است نه از یادگیری؛ یعنی هدف این نیست که در پایان پروسه، مچگیری انجام دهیم که چه کسانی درس خواندند و یا اینکه دست به انتخاب بزنیم. زمانی که وارد دانشگاه میشوید آزمونهایی که هدف غربالگری دارند جدا هستند اما وقتیکه در طول فرآیند یادگیری ارزیابی انجام میدهید ارزیابی برای این است که دلتان میخواهد دانشآموزان یاد بگیرند.
ارزیابی میتواند ابزاری برای یادگیری باشد و اگر بخواهیم با این رویکرد به آن نگاه کنیم قطعاً باید آزمونهایی در فرصتهای ارزیابی طراحی شود که این آزمونها بتواند عملاً میزان یادگیری دانشآموز را نشان دهد.
قبل از شیوع ویروس کرونا نیز چالش ارزشیابی داشتیم ولی فضای مجازی به آن دامن زد. اصل بر این است که ارزشیابی میزان یادگیری را مشخص کند قرار نیست امتیاز خاصی به دلیل آموزش مجازی بین بچهها توزیع شود بهخصوص در دوره ابتدایی. بنابراین حتی اگر آموزش در فضای مجازی باشد اما بخواهیم متوجه شویم که آیا دانشآموز خواندن و نوشتن را یاد گرفته، بهتر است که آزمون عملکردی حضوری از او داشته باشیم؛ اینگونه بیشتر به او کمک میشود حتی اگر در فضای مجازی تمرین کرده باشد چون بهتر میتوانیم نقاط ضعف او را شناسایی کنیم. اینکه نقاط ضعف دانشآموز زودتر شناسایی شود و بر اساس نتایج ارزشیابی فرصتهای جبرانی برای او تعریف شود خیلی بیشتر به نفع دانشآموز است تا اینکه برعکس آن عمل شود و با مسامحه و ارفاق در فضای مجازی ارزشیابی را برگزار کنیم که چندان اعتبار ندارد و دقیق نیست.
گفتوگو از علیرضا اصغرزاده
انتهای پیام