گردشگری فرهنگی در آذربایجان شرقی نیازمند حمایت است
کد خبر: 4011210
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۶
معاون فرهنگی دانشگاه هنر اسلامی تبریز:

گردشگری فرهنگی در آذربایجان شرقی نیازمند حمایت است

معاون فرهنگی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، با بیان اینکه وجه سرگرمی و تفریح را نمی‌توان از گردشگری فرهنگی جدا کرد، گفت: صنعتی به نام گردشگری وجود ندارد لذا توسعه‌ آن نیز مقدور نیست و نمی‌توان برای چیزی که در آن سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی نشده است، انتظار باز خورد اقتصادی داشته باشیم.

علی فارغ، معاون فرهنگی دانشگاه هنر اسلامی تبریزعلی فارغ، معاون فرهنگی و پژوهشی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، در گفت‌وگو با ایکنا از آذربایجان‌ شرقی، گفت: گردشگری فرهنگی در بوم و اقلیم آذربایجان‌شرقی بیش از این امکان توسعه ندارد و اگر فکری به حال سیستم‌های حمایتی گردشگری نکنیم نمی‌توان انتظار داشت که بیش از این توسعه یابد.

وی ادامه داد: مقوله گردشگری از جنس علم الاجتماع بوده و موضوع جامعه شناختی است؛ یکی از مصادیق مردم شناسی، موضوع گردشگری است، حال اگر عنوان فرهنگی را به آن اضافه کنیم، آن موقع ژانر ترمینولوژی را هم به آن اضافه کرده‌ایم. در حوزه اجتماع و کلونی آدم‌ها، ارتباط بین آدم‌ها موضوعیت دارد و گردشگری در انزوا امکان پذیر نبوده و نه تنها گردشگری فرهنگی حتی خود گردشگری نیز مستلزم تعامل است.

فارغ بیان کرد: تعامل، ضرورت حیاتی دارد؛ اجتماع از کوچکترین و نخستین کانون که خانواده است، شکل می‌گیرد که بارقه‌های حیات با زاد و ولد مرد و زن ایجاد می‌شود، اما ازدواج امری بیولوژیک و غریزی بوده و چگونگی انجام آن، امری فرهنگی است؛ تعامل نیز امری غریزی بوده و چگونگی شکل‌گیری آن، فرهنگی است.

این استاد دانشگاه یادآور شد: اولاً گردشگری موضوعی علم الاجتماع بوده و مراوده و تنظیم ارتباط با دیگران ضرورت تعامل است؛ وقتی می‌گوییم گردشگری فرهنگی یعنی نحوه شکل‌گیری تعامل چگونه باشد، اما در این ژانری که ترسیم شد، با حداقل با سه مانع جدی مواجه هستیم. قدر، منزلت و ارزش تعامل را به درستی درک نکرده و فهم درستی از تعیین مرز نداریم، چراکه شرط تعامل هم پوشانی مرزی است؛ گیر اول ما شناختی است، در حوزه‌ گونه شناختی، ما در اقوام و قومیت‌ها مرزبندی داریم و وقتی صحبت از گردشگری بومی می‌شود بلافاصله مرزهای دگر انگارانه و غیر پندارانه‌ آن برجسته می‌شود که ما به جای اقوام، قائل به قومیت‌ها هستیم؛ اقوام یعنی بستگان، اما قومیت بار معنایی دگر انگارانه دارد و این اولین مانع برای شکل‌گیری گردشگری از نوع فرهنگی است‌.

وی تاکید کرد: اگر در نقطه فعلی خود باشیم و مقصد گردشگری و میزبان گردشگران هم در جای خود باشد، هیچ وقت میزبان خوبی برای گردشگری نخواهیم بود. ما پتانسیل‌های فرهنگی را در ذهن خود جایگزین پتانسیل گردشگری فرهنگی می‌کنیم؛ در تمامی موارد اعم از اماکن تاریخی، ادبیات، طبیعت و هنری همگی از حوزه‌ فرهنگی هستند لذا برای اینکه به خدمات گردشگری تبدیل شود، باید طراحی روی آنها انجام شود که در غیر اینصورت ما بالفعل عمل نکرده بلکه بالقوه عمل کرده‌ایم.

فارغ گفت: باید گردشگری را در سرمایه‌ نمادین تبلور داد تا برای کاربر سطح پایین نیز قابل درک باشد؛ گردشگری زمانی تجلی می‌یابد که برای اقشار سطح معلوماتی پایین بتواند آن را در قالب سرمایه نمادین تبلور دهد.

معاون فرهنگی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، با بیان اینکه وجه سرگرمی و تفریح را نمی‌توان از گردشگری فرهنگی سوا کرد، افزود: ما اصلاً صنعتی به نام گردشگری نداریم، لذا توسعه‌ آن مقدور نیست و نمی‌توان برای چیزی که برای آن سرمایه گذاری و برنامه‌ریزی نکرده‌ایم، انتظار باز خورد اقتصادی داشته باشیم. اتکای ما به طبیعت است، اما برای آن هم کاری نکرده‌ایم، اگر برآوردی از توسعه پایدار ناشی از گردشگری طبیعی کنیم، هزینه‌ها بیش از فایده‌ها خواهد شد، اما چون فایده‌ آن برای یکی است و ضرر آن به کل کشور لذا درک نمی‌شود.

وی بیان کرد: ما برنامه‌ریزی نکردیم، ما نفت پرورده‌ایم و تفکر ما منطبق بر درآمد نفتی است که چون نفت داریم، می‌توان کار نکرد و زندگی را گذراند. ما پتانسیل فرهنگی را جایگزین پتانسیل گردشگری می‌کنیم که خیلی اشتباه است، پتانسیل خدادادی داریم که فکر می‌کنیم، پتانسیل فرهنگی پشت آن است. مولفه‌های فرهنگی مثل ذائقه و سلیقه مردم شناسی باید در غذا تبلور کند، اگر غذا سمبل یک قومیت است تا زمانی که آن را ملموس نکنیم، نمی‌توان فروخت؛ پتانسیل خالی را نمی‌توان فروخت باید به خدمت یا کالا تبدیل شود.

فارغ خاطرنشان کرد: گردشگری فرهنگی این گونه نیست که چه بخواهیم و چه نخواهیم باشد؛ گردشگری فرهنگی معادل گردشگری و بازدید از میراث فرهنگی نیست، اگر ابنیه تاریخی داریم، نام آن گردشگری و پتانسیل فرهنگی نیست، اگر من بتوانم شعرای ترک زبان را به منطقه بکشانم و رویداد شعر برگزار کنم به آن گردشگری فرهنگی می‌گویند. نفت ما را از فکر کردن انداخته است، همه ما نه بابت زحمت و اندیشه بلکه بابت فروش نفت درآمدی داریم که ما را بی‌نیاز می‌کند تا کاری ارزشمندتر از یک بشکه نفت انجام دهیم. ما برای کار نرم افزاری ارزشی قائل نیستیم و حوزه‌ گردشگری نیز نرم افزاری است و می‌دانیم که هر چیزی که با منافع و سود و زیان پیوند نخورد، پیش نخواهد رفت.

انتهای پیام
captcha