به گزارش ایکنا، 18 ماه از شیوع ویروس کرونا در ایران میگذرد. از همان ابتدا پروتکلهای اجتماعی تدوین و قرار شد کرونا را شکت دهیم؛ یعنی ماسک بزنیم، فاصله اجتماعی را رعایت کنیم، از دورهمی خودداری کنیم و ....بدین ترتیب مدارس تعطیل شد و دانشآموزان از لذت و کیفیت آموزش حضوری و کودکان از بازی و تفریح با همسالان محروم شدند. پیرزنها و پیرمردها در خانهها تنها ماندند تا از آسیب به دور بمانند و کسبه شکستهای مالی را به خاطر تعطیلیهای مکرر پیکهای کرونایی تجربه کردند. اما واکسیناسیون به کندی انجام شد و عموم مردم هم خسته شدند. بعد از هر بار کاهش آمار ابتلا و مرگ کرونایی، سادهانگاری گریبان جامعه را گرفت و موجهای پاندمی یکی پس از دیگری سربرآوردند.
با این حال کادر درمان 18 ماه است که با غیرت کمر به خدمت بسته و با وجود پرپر شدن همکاران از تلاش و ایستادگی نمیکاهد. اگر از مقصر اصلی که روند کند واکسیناسیون است بگذریم، میرسیم به مردمی که حداقل خودشان باید دلشان برای خودشان بسوزد اما نمیسوزد.
آمار ابتلا و مرگهای کرونایی هر روز رکوردی جدید میزند و خانوادههای متعددی در غم از دست دادن عزیزان خود عزادار میشوند. مردم در تجمعهای مختلف مذهبی و تفریحی حضور پیدا میکنند و به خیال خام بیخطر بودن، مرگ را به یکدیگر هدیه میدهند و در این بین آنچه باقی میماند حقالناسی است که بر گردن پروتکلشکنان و مسئولان بیکفایت باقی میماند.
برای بررسی چرایی سادهانگاریهای کرونایی و بی تفاوت شدن مردم نسبت به اوضاع وخیم کشور و درد و رنجی که کادر درمان و بسیاری از خانوادهها در این روزها تجربه میکنند به سراغ محمدرضا پویافر، دکترای جامعهشناسی و استاد دانشگاه علوم انتظامی امین، رفتیم.
وی با بیان اینکه مجموع برخی از پژوهشهای ملی به ویژه در خصوص ارزشها و نگرشهای ایرانیان (که به صورت مداوم انجام میشود) نشان داده که همگام با بیشتر شدن نشانههای تحول جامعه ایرانی به سمت مدرنیته، خود به خود فردگرایی در جامعه بیشتر شده است، گفت: رفتارهایی که نشان میدهد افراد قبل از اینکه به دیگران فکر کند فقط به خود فکر میکند را بیشتر از گذشته شاهد هستیم. مردم نیز نسبت به تحقیقات ملی گذشته بیشتر اظهار میکنند که اکنون بهتر است هر فردی به فکر منافع خودش باشد.
پویافر به این مسئله نیز اشاره کرد که علیرغم شرایط حادی که به جامعه تحمیل شده است، همبستگی جمعی برای مقابله با وضعیتهای بحرانی مثل سیل، زلزله و حتی کرونا همچنان در میان مردم وجود دارد و گفت: اکنون این سؤال پیش میآید که چرا همبستگیهایی که در هنگام وقوع زلزله، سیل و ... شاهد هستیم را برای کنترل کرونا مشاهد نمیکنیم.
وی به سؤال مطرح شده پاسخ داد و گفت: یک تحلیل این است که، جامعه ما سالها درگیر مشکلاتی بوده و مطمئن نبوده نظام حکمرانی و سیاستگذاری بتواند به خوبی از پس تصمیمگیریهای سخت بربیاید و خوب مدیریت کند، در نتیجه گویی طی حداقل 100 سال اخیر یاد گرفته در بسیاری از موارد خودش(مردم) مسئله خودش را حل کند؛ بدون اینکه منتظر بماند سیاستگذاری درستی که باید از قبل انجام و مشکل را کاهش میداده وجود داشته باشد.
این جامعهشناس به واکنش مردم در اوایل شیوع کرونا اشاره کرد و گفت: رفتار مردم حتی قابل مقایسه با کشورهای توسعه یافته نبود، یعنی مردم مثل بسیاری دیگر از کشورها شوکه نبودند و به سمت فروشگاهها هجوم نبردند و رعایت پروتکلها نیز زیاد بود اما رفتارها تغییر کرد.
وی تشریح کرد: درک مخاطره در بسیاری از شرایط به آن شکلی که ما انتظار داریم نیست. بسیاری از کسانی که مسافرت میروند و یا در مراسم مذهبی شرکت میکنند و مسائل بهداشتی را رعایت نمیکنند، افرادی هستند که حتی ممکن است نزدیکترین اعضای خانواده خود را به خاطر کرونا از دست داده باشند ولی همچنان رعایت نمیکنند.
پویافر در تشریح چرایی این واکنش، گفت: بخشی از این مسئله به کاهش تابآوری اجتماعی باز میگردد که منجر شده افراد حتی به خودشان هم فکر نکنند چه برسد به دیگران. مقداری هم به تجربه مقاومت باز میگردد که البته مختص به کشور ما نیست. در تجربه مقاومت این احتمال وجود دارد که بدنه جامعه در مقابل تصمیمات حکومتی واکنش همراهی نشان ندهد.
وی تصریح کرد: هر چه سرمایه اجتماعی نهادی حاکمیت پایینتر باشد، احتمال مقاومت عمومی در مقابل درخواست دولت برای عمل به برخی از رفتارها کمتر و مقاومت در مقابل اعلانهای دولتی بیشتر میشود به نحوی که در بسیاری از مسائل میبینیم وقتی دولت رسماً از مردم میخواهد که رفتار خاصی را نشان دهند یا مواردی را رعایت کنند، مردم کاملاً مخالفت خود را نشان میدهند.
پویافر دلیل بیتوجهی مردم به مسائل کرونایی را چند وجهی دانست و اضافه کرد: برای حل این معضل به رویههای اعتمادساز در سطح حاکمیت نیاز داریم تا همراهی بیشتر مردمی صورت گیرد. از نظر فردگرایی نیز تغییرات اجتماعی ـ فرهنگی در جامعه ما اتفاق افتاده و کار کوتاه مدتی نمیتوان برای رفع آن انجام داد اما باید به این فکر کنیم که از طریق تقویت شکلبندیهای اجتماعی داوطلبانه و مشارکت اجتماعی، احساس تعلق و مشارکت اجتماعی برای منافع عمومی و همبستگی برای عموم جامعه و حفظ منافع هموطنان، همشهریان را بیشتر کنیم.
وی به مسئله مهم احساس تعلق اجتماعی اشاره کرد و گفت: احساس تعلق اجتماعی هم میتواند به این مسئله ربط داشته باشد. متأسفانه شاهد هستیم که در نتیجه شرایط سختی که در زندگی عموم مردم وجود دارد، احساس تعلق اجتماعی بخش مهمی از جامعه کاهش یافته و یکی از نشانههای پایین آمدن احساس تعلق اجتماعی در میل به مهاجرت مشهود است.
این جامعهشناس افزود: مهاجرت میتواند به دو شکل صورت گیرد. در یک مدل فرد در یک کشور زندگی میکند اما عملاً کاری به کشور و شهر و منافع عمومی ندارد، یعنی ذهناً مهاجرت کرده است. در شکل دوم هم فرد عملاً کشور را ترک میکند. وقتی فردی ذهناً از جامعه مهاجرت میکند مصالح جامعه، همبستگی و همدلی داشتن با عموم مردم، توجه به آرمانهای جامعه، در نظر گرفتن خیر اجتماعی و ... برایش اصلاً مهم نیست.
وی از ایجاد شکاف بین صاحبان دو نگاه مذهبی و غیر مذهبی در جامعه ایران نیز سخن گفت و اضافه کرد: شکافی بین دو گروه اصطلاحاً هیئتبرو و شمالبرو ایجاد شده است. اوج درگیری این دو گروه را در ایام محرم میبینیم. گروه هیئت بروها به استناد اینکه عدهای شمال میروند و هیچ فردی جلوی آنها را نمیگیرد حاکمیت را متهم به این میکنند که هیئتها و زیارتگاهها را بستهاند و جادهها را باز گذاشتهاند؛ به همین دلیل هیئتشان را حتی شلوغتر از قبل برگزار و فیلم آن را منتشر میکنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: گروه شمالبرو هم حکومت را متهم میکند که اجازه میدهد هیئتها برگزار شود و با آنها برخورد نمیکند پس حالا که اینطور شد ما هم شمال میرویم. این مواجهه در مسیری قرار میگیرد که هر دو گروه ضمن متهم کردم سیاستهای رسمی حاکمیت بر اساس یک تجربه مقاومت و مقابله با گروه مقابل رفتار خود را تشدید میکنند.
وی هشدار داد: کرونا و رنج حاصل از آن گویی باعث تعمیق شکافهایی شده که قبلاً در جامعه دیده میشد اما اکنون سرباز کرده و خود را نشان میدهد.
پویافر در بخش پایانی سخنان خود به تأثیر کرونا بر دینداری مردم اشاره و اظهار کرد: از آنجایی که بخش قابل توجهی از فرهنگ ما با دین گره خورده، چالش جدی با کرونا پیدا کردهایم و آن هم به دلیل مسئله رنج ناشی از کروناست. این رنج بسیاری از خانوادهها را درگیر و موجب شد این درگیری ذهنی را با خودشان داشته باشند که اگر ما خدایی داریم که در سختیها به داد ما میرسد و اگر معتقدیم خدا بارها به داد مردم رسیده و آنها را از رنج نجات داده، پس این خدا در شرایط سخت کنونی کجاست؟
وی ادامه داد: این سؤالها در ادامه به واسطه خیر الهی یعنی توسل به ائمه(ع) تسری پیدا میکند و کسانی را میبینیم که از امام حسین(ع) گلایه میکنند که این همه دعا کردیم و از شما خواستیم که عزیز ما را از مرگ نجات دهید اما آن عزیز فوت کرد. چرا؟ و وقتی به این افراد توضیح میدهیم این اتفاق تقدیر و خیر بوده، مطرح میکنند که پس اینکه به ما میگفتند زمینههای اجابت دعا را در خود ایجاد کنید تا دعایتان مقبول شود و ما همه این کارها را کردیم، دعای جمعی کردیم، خوبان ما دعا کردند، زیارت شفا رفتیم، ائمه را واسطه خیر قرار دادیم و ... پس چرا دعای ما مقبول نشد؟
این جامعهشناس اضافه کرد: وقتی به این افراد پاسخ میدهیم که همیشه قرار نیست خداوند بر اساس خواست بنده عمل کند، باز هم قانع نمیشوند. این سؤال هم مدام مطرح میشود که ما که این همه دست به دعا شدیم چرا چنین وضعی داریم، در حالی که کشورهای دیگری که توجهی به دعا ندارند اکنون میتوانند بدون ماسک زندگی کنند و حتی در یک جمعیت فشرده فوتبال تماشا کنند. پس خدای ما کجاست؟
وی از در دست داشتن پژوهشی با محور تجربه رنج، دین و کرونا و تأثیر کرونا بر تغییرات نگاه دینداران به مسائل دینی خبر داد و گفت: بخش مهمی از دینداران جامعه ما دچار بازاندیشی در تفکرات دینی خودشان، تلقیشان از خدا و دین، انتظارشان از دین و ابراز هویت دینی شدهاند. این مسئله یکی از مسائل بسیار مهم است اما به اندازه کافی از طریق دینداران و مبلغان دینی پاسخهای مناسبی برای آن فراهم نمیشود و حتی در مداحیها و اشعار مراسم عزاداری نیز دغدغه زیادی برای پاسخ دادن به این سؤالها وجود ندارد و بیشتر دغدغه در پاسخ دادن به این سؤال است که شمایی که به ما میگویید هیئت نروید چرا محرم میروید شمال؟
پویافر ضمن هشدار نسبت به تعمیق شکاف اجتماعی در نتیجه کرونا، گفت: نظام سیاستگذاری رسمی هم گویی راهحلی برای مقابله با این مشکل ندارد؛ کمی طرف شمالبروها و کمی طرف هیئتبروها را میگیرد و عملکردش شفاف نیست. در این میان چالشی هم در جامعه ایرانی در مواجهه فرهنگ دینی با وضعیت کرونایی داریم. البته چالش دین و کرونا در همه دنیا دیده میشود که چالش مهمی است اما در جامعه ما بیشتر خود را نشان میدهد و مذهبیون و دینداران بیشتر از قبل خودشان را در مقابل سؤالها و پرسشهای زیادی میبینند از جمله اینکه حالا که کرونا آمد دین به چه درد ما خورد؟
پویافر افزود: آدمها متفاوت هستند؛ برخی ممکن است انتظار داشته باشند که دین کرونای خودشان یا خانوادهشان را شفا دهد، یا فقط موجب آرامش آنها شود و یا معنایی به زندگیشان دهد و ... . اما این سؤالها بعد از کرونا هم در ذهن مردم باقی خواهد ماند و یکی از چالشهای مهم سیاستگذاری فرهنگی و دینی ما خواهد بود.
انتهای پیام