به گزارش ایکنا از فارس، خبرنگاران خوانده میشوند اما دیده نمیشوند. قشری که شب و روز را از هم نمیشناسد. روزهای تعطیل، عید، شهادت، جشن و شادی یا عزاداری، سیل، طوفان، زلزله، آتشسوزی نه تنها تفاوتی برای کار خبرنگاران ندارد بلکه بعضاً موجب ایجاد کارهای بیشتری همراه با استرسهای فراوان به دلیل اطلاعرسانیهای دقیق و به موقع میشود.
زمانی که اتفاق و حادثهای رخ میدهد، خبرنگاران و عکاسان جزو نخستین گروههایی هستند که باید در سر صحنه حادثه حاضر شوند تا بتوانند اطلاعات دقیقی را از شرح ماوقعه اطلاعرسانی و مخابره کنند اما هیچگاه نامی و نشانی از خودشان به میان نمیآید که چگونه دوشادوش سایر نیروهای امدادی و درمانی و امنیتی و غیره در حال فعالیت و ارائه خدمت به جامعه خویش هستند.
به راستی کدام شغل چنین است که چیزی به نام ساعت کاری در آن مفهومی نداشته باشد و همیشه در هر حادثه و اتفاقی، در هر نقطهای که باشی باید خود را برای ارسال خبر به موقع برسانی. آری خبرنگاری جزو مشاغل سخت است اما کمتر کسی از این مسئله سخن میگوید و حتی برخی معتقدند که اصلاً خبرنگاری کار سختی نیست و هر کسی میتواند انجام دهد ولی وقتی وارد میدان شدند، آنگاه حقیقت کار خبرنگاری را خواهند فهمید.
همکاران بسیاری طی این سالها از شغل خویش نوشتند و تأکید کردند، خبرنگاری عشق است و تا عاشق نباشی نمیتوانی سختیهای راه را تحمل کنی. پس هر که بامش بیش، برفش بیشتر. هرچه عاشقتر، پرتلاشتر.
حکایت ما در این شغل «هر کسی از ظن خود شد یار من» هست. هر کسی انتظار دارد مطابق سلیقه او قلم بزنیم. مسئولان، مدیران کل، روابط عمومیها و حتی مردم انتظار دارند که برای او قلم بزنیم اما در حقیقت رسالت خبرنگار آن نیست که مطابق سلیقه کسی قلم بزند بلکه باید در مسیر احقاق حق تلاش و حق مطلب را در حرفه خویش ادا کند.
افراد بیشماری گمان میکنند که خبرنگاران برش زیادی برای احقاق حقوق خود دارند و به راحتی میتوانند به دنبال هر سوژه و مطلبی رفته و به هر سازمان و نهادی پا بگذارند و از حق خویش به خوبی دفاع کنند اما حقیقت چیز دیگری است، شاید بتوان برای احقاق حق طیفی از مردم شب و روز را از هم نشناخت و در این راه سختیها و مشقتهای فراوانی از جمله اهانت، همکاری نکردن، راه ندادن به جلسه و غیره را تحمل کرد اما برای احقاق حق خودشان هیچگاه چنین کاری نکردهاند.
همین چند وقت پیش که حادثهای برای اتوبوس خبرنگاران در آذربایجان غربی اتفاق افتاد و منجر به فوت دو نفر از همکاران در رسانهها شد اما نتیجه آن چه شد. آیا مسئول مربوطه خود را موظف به عذرخواهی کرد یا اینکه یکی از مشکلات خبرنگاران که عدم توجه به مسائل ایمنی آنان به خصوص در سفرهاست، برطرف شد؛ خیر. بی مهری هم از سوی مسئولان و هم حتی برخی از افرادی که ناآگاهانه از ماهیت و خطرات و سختیهای شغل خبرنگاری سخن میراندند، داغی بر دل جامعه خبری حک کرد.
اما آنچه به نظر میرسد مهمترین ویژگی حرفه خبرنگاری است و باید بدان توجه ویژه داشت و خوب است که همگان درباره آن به درستی و صحیح بدانند، احساس مسئولیت است. عشق در این حرفه در گرهگشایی از امورات مردم خلاصه میشود. شاید به حق بتوان گفت آن زمان که یک خبرنگار با پیگیریهای فراوان موفق به احقاق حق طیفی از جامعه خویش میشود، تمام سختیها و خستگیهای راه از تن به در میرود اما این مسیر تمام شدنی نیست و باز هم روز از نو روزی نو.
آنقدر مینویسیم و قلم میزنیم و مطالبهگری میکنیم تا بتوانیم هم خدمتی به دین خدا کرده و هم باری از دوش مردم و جامعه خویش برداریم. آری! به حق خبرنگاری قبل از عشق بودن، احساس مسئولیت است.
زهرا عسکری، سردبیر ایکنای فارس
انتهای پیام