به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، علیرضا آزاد، استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی، امروز 11 خردادماه، در جلسه تفسیر کاربردی قرآن کریم که بهصورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: درخصوص معنا و تفسیر واژه «وحی» در قرآن و واژگانی مانند صلاة و زکات در سایر ادیان و در نزد عرب پیش از اسلام در معنای عبادی و در مورد نوعی از پرستش توحیدی که در ادیان مختلف وجود دارد، به کار میرفته است. معنای لغوی و مستعمل قرآنی و معنای فقهی این واژگان در سه ساحت بررسی میشود که الزاماً با یکدیگر تطابق نداشته، بلکه بهطور کلی عموم و خصوص من وجه دارند. در استعمال قرآنی، این واژگان ناظر به عملی عبادی هستند، اما بهویژه در سورههای مکی لزوماً به معنای عمل فقهی به کار نرفتهاند و با گذشت زمان این معانی را کسب کرده و بهمرور زمان و به کمک قرآن، سنت و روایات، این واژگان معنای فقهی خاصی پیدا کردهاند.
وی ادامه داد: بنا به نظر مشهور نیز از زمان امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع) به بعد حقیقت شرعیه در معنای ویژه فقهی خود بیان شد. اعمال عبادی نماز و پرداخت زکات از زمان پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و طبیعتاً در برخی آیات و روایات نیز به این معنا به کار رفته است؛ اما باید توجه داشته باشیم که در این موارد مستعمل فقهی تمام معنای این واژگان نبوده است، بلکه صدق این واژگان در معنای خاص فقهی خود یکی از مصادیق معنای کلان و کلی این کلمات بهشمار میرود.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی بیان کرد: بنابراین با توجه به این موضوعات باید معنای این کلمات به کار رفته در آیات را بررسی کنیم. نبود توجه به این موضوع و برابر انگاشتن معنای واژگان صلاة، زکات، صوم و... با معانی فقهی آنها در تمام موارد قرآنی، ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند.
آزاد درخصوص معنای واژه وحی بیان کرد: وحی عبارت است از مفاهیم و الفاظی که خداوند به پیامبران نازل کرده است؛ در واقع بهصورت ویژه ارتباط میان خداوند و پیامبران را وحی مینامیم. در قرآن نیز این واژه به همین معنا به کار رفته است، اما همواره مساوی و برابر با آن مورد استفاده قرار نمیگیرد. به تعبیری دیگر امروزه ما این معانی را به کار میگیریم، در حالی که این کلمات در قرآن گاهی به همین معانی به کار رفته و در مواقعی دیگر نیز در معنای دیگری مورد استفاده قرار گرفته است.
وی اضافه کرد: برای نمونه زمانی که خداوند در سوره قصص آیه هفت میفرماید: «وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» به این معنی که ما به مادر موسی وحی کردیم که کودک خود را شیر دهد و زمانی که ترسید، کودک را به دریا بینداز.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی افزود: در سوره انعام آیه 112 نیز آمده است «وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ»، به این ترتیب خداوند واژه وحی را در مورد ارتباط شیاطین نیز به کار برده است. در خصوص زنبور عسل نیز در سوره نحل آیه 68 بیان شده «وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ» به این معنی که خداوند به زنبور عسل وحی کرد که در کوهها، سقفهای بلند و درختها برای خود منزل برگزیند.
آزاد تصریح کرد: علاوه بر اینها واژه «وحی» در قرآن، بهمعنای وحی رسالی مربوط به پیامبران نیز به کار رفته است. از جمله در آیه «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» در این آیه وحی به معنای ارتباط ویژه خداوند با پیامبران است. اما نباید تصور کرد که استفاده از این واژه در هر آیه از قرآن به همین معنا است.
وی تصریح کرد: عرب جاهلی نیز «وحی» را در معانی دیگری به کار میبرده است. بهطوری که شاعری در دوران عرب جاهلیت در شعرش نوع ارتباطی که دو شترمرغ نر و ماده در صحبت با یکدیگر برقرار میکنند را وحی بیان میکند. بنابراین در میان اعراب نیز این واژگان مورد استفاده قرار میگرفته و استعمال این کلمات در معانی متعددی بوده است. لذا تصور نکنیم که استعمالات قرآنی از این واژگان مترادف و برابر با معنایی است که امروزه از این واژگان برداشت میشود.
استادیار الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی افزود: در حالی که ممکن است این معانی در مواقعی یکسان و در موارد دیگری متفاوت باشند. به این ترتیب عدم توجه به این قاعده تفسیری، اشتباهاتی را ایجاد میکند. در نتیجه اگر معانی دیگر واژگان بیان نشود، تفسیرها و برداشتهای اشتباهی از آیات صورت میگیرد. به گونهای که «وجوه و نظایر» از جمله مباحث تفاسیری است که علمای علم تفسیر بیان میکنند؛ بهعبارتی دیگر باید معانی واژگان و کلمات به کار رفته در قرآن بررسی شود و بنابراین در اصول تفسیری باید مراعات شود تا اشتباهات تفسیری ایجاد نشود.
انتهای پیام