به گزارش ایکنا؛ نخستین جلسه درس تفسیر قرآن کریم آیتالله عباسی خراسانی، 26 اردیبهشتماه در حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه، به تفسیر آیات 51 و 52 سوره بقره پرداخت.
خداوند در این آیات میفرماید: «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛ و آنگاه كه با موسى چهل شب قرار گذاشتيم، آنگاه در غياب وى شما گوساله را [به پرستش] گرفتيد، در حالى كه ستمكار بوديد. پس از آن بر شما بخشوديم باشد كه شكرگزارى كنيد». متن جلسه از نظر میگذرد؛
یکی از نکات آیه شریفه این است که آیه به سحر و جادههای انحرافی در مقابل راه رسالت و نبوت اشاره دارد. در مورد مواعده حضرت موسی در اربعین لیله و ده روز اکمالیه آن حضرت در دهه ذیحجه، میشود این مطلب را بیان کرد که دهه ذیحجه دهه اکمالیه جناب موسی و رسول مکرم اسلام است، منتهی تفاوت به این است که دهه اکمالیه ذیحجه تنها برای خود حضرت موسی و قوم او است، ولی اربعین کمالیه رسول مکرم اسلام تا قیامت برای امتش هم است، با اعمال خاصی که در دهه مبارکه ذیحجه اتفاق میافتد.
در مورد مسئله «عِجل» نیز بیان شد که سرمایههای مصریها به عنوان امانت پیش بنی اسرائیل بود. آنها این طلاها را ذوب کردند و بعد مجسمه گوسالهای درست کردند. نه اینکه جنی تسخیر کرده باشند یا سحری صورت گرفته باشد، اینها اتفاق نیفتاد. این گوساله را طوری طراحی کردند که مثل ساز در مقابل باد قرار میگرفت و صدا میکرد. به عبارت دیگر میتوانیم بگوییم صنعت جدیدی بود که برای مردم قابل ادراک نبود و آن را به جای خدای موسی پرستش کردند. در نتیجه ما میبینیم معجزه و سحر با یک دیگر تفاوت ماهوی دارند و اساساً اینجا سحری اتفاق نیفتاد، بلکه صنعتی خودش را نشان داد و قابل هضم برای بنی اسرائیل نبود. همچنین نامگذاری «گوساله» به عنوان «عجل» به این جهت است که عجل، در راه رفتنش عجله میکند.
نکته مهم دیگری که اینجا قابل دقت است و باید از آیات شریفه قرآن استفاده کنیم، این است که درست است در زمان بنی اسرائیل گوسالهپرستی در امت جناب موسی از طریق عِجل اتفاق افتاد و در آن ده روز گمراه شدند، ولی ظاهراً عجل نماد انحرافات در مسیر مکتب است. میتوانیم بگوییم در هر زمانی از زمانها بحث گوسالهپرستی در یک قیافه مدرن اتفاق میافتد. کسانی که حتی بحث سقیفه را در مقابل خلافت حقیقیه حضرت امیرالمومنین(ع) مطرح کردند، راه بیراههای رفتند که نماد همان گوسالهپرستی است؛ یعنی مسائل الاهی که انتصابی بود را به عنوان بحث مشورتی مطرح کردند. بزرگترین اتفاقی که گوسالهپرستان زمان پیامبر مکرم اسلام اجرا کردند، این بود که بحث امامت انتخابی حضرت حق را به انتخابی مردم کشاندند و این یک نوع تحریف بود و این هم اتخاذ عِجل بود. این کسانی که بحث شورا را مطرح کردند و خلافت را شورایی کردند، همان کار را کردند؛ چنانچه در امت موسی انحراف اتفاق افتاد، در امت رسول مکرم اسلام هم این اتفاق افتاد. تشبیهی که پیامبر بارها در حدیث منزلت فرمودند و فرمودند منزلت علی بن ابی طالب(ع) نسبت به من نسبت جناب هارون به موسی است، شاید از این جهت باشد، یعنی یکی از جهات حدیث منزلت همین باشد.
قطعاً میتوانیم این حرف را بزنیم که فتنههای دوره آخرالزمان مثل فتنههای قوم بنی اسرائیل است. اینکه یک عدهای زمزمه میکنند ما چه نیازی به مرجع داریم، چه نیازی به ولی فقیه داریم، اینها همه گوسالهپرستهای دوره جدید هستند. مشکل اینها با ولایت و با خدا است، اما آرام آرام هر روز یک مطلبی مطرح میکنند. گوسالهپرستهای آخرالزمان با اوضاع خاصی میآیند. اینها قاتلین انبیای الاهی هستند، منتهی قاتلین انبیا در زمان بنی اسرائیل قتل فیزیکی داشتند، ولی اینها ترور شخصیت میکنند. این حربه قدیمی دشمنان دین و نبوت است. به عبارت بهتر بنی اسرائیل دو نوع بت داشتند؛ یکی استکبار فرعون که بت ناطق بود و یکی بتی ساختند که همان گوساله بود. بدترین وضعی که سامریها داشتند و مورد غضب الاهی بود، این هشداری است که باید مراقبت بود گوسالهپرستها میدانداری نکنند.
گوسالههای امروز هم صدایشان به وضعیت صنایع امروز است. ما عجل را نماد صنعت آن زمان میدانیم و چون نماد صنعت آن زمان میدانیم، شاید در هر زمان نماد صنعتی به اسم مبارزه با دین مطرح شود، همانطور که الآن دستگاههای پیشرفتهای که گاهی اوقات برای پیشرفت انسان است را برخی برای شکست دین و آسیب زدن به دین مطرح میکنند.
انتهای پیام