به گزارش ایکنا، نشست بررسی دیدگاههای آیتالله مصباح یزدی درباره تحول در علوم انسانی، امروز، 16 بهمن به همت سوی مجمع عالی حکمت اسلامی و با سخنرانی آیتالله سیدمحمد غروی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه و حجتالاسلام والمسملین علی مصباح یزدی، فرزند آیتالله مصباح و استاد حوزه علمیه برگزار شد. در ادامه متن سخنان آیتالله غروی را میخوانید؛
علوم انسانی میتوانست در تحلیلهای علمی موثر باشد و اینچنین نبود که صرفا این علوم برخاسته از تجربه باشد، بلکه برخاسته از پیشفرضها، فرضیههای خاص و مبادی خاص فلسفی و حتی مبانی علمی فلسفی بوده است. مانند نظریه تکامل که اینها اساسش فلسفه بود، لذا نیاز بود که علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرد. نظر آیتالله مصباح این نبود که باید علوم انسانی غربی و یا ... را کنار بگذاریم و به آنچه خود داریم بسنده کنیم، بلکه نظر ایشان بازنگری بود و تحولی که در علوم انسانی دنبال میکرد، این بود که این علوم بازنگری شود که براساس مبانی فلسفی و انسانشناختی خودمان این کار صورت گیرد و از تجارب دیگران و از دادههای علمی نیز بتوانیم بهره ببریم. این دیدگاه را دنبال میکردند و بر آن تاکید داشتند.
در نتیجه عملا در این دیدگاه، از روش عقلی برای مبانی فلسفی استفاده میشود و برای اینکه برخی بدفهمیها را بازنگری کنند و نشان دهند که تحت تاثیر فرهنگ غربی و فلسفه غربی است در نتیجه روش عقلی برای اینکه مبانی افکار دیگران را مورد نقاش قرار دهد، مورد استفاده بود و در این زمینه تاکید داشتند و روش نقلی را نیز مورد توجه داشتند، چون قرآن و سنت اصولا مخاطبش انسانها هستند، لذا میتوانیم از اینها قانونمندیهای روانشناختی و ... را کشف کنیم، بنابراین ایشان معتقد بود که میتوان از روش نقلی برای استخراج نظریهها و دادههای این علوم استفاده کنیم.
البته برای ما که به این مبانی و به این روشها پایبند هستیم، حجیت و اعتبار دارد، اما برای کسانی که با این روشها آشنا نیستند، باید اینها را به عنوان فرضیهها و نظریههایی با روش تجربی دنبال کنیم و آنها را به محک بگذاریم و اینطور نیست که مطالب دینی را به تجربه بگذاریم، چون چیزی که ما اصطیاد کردهایم، مبنای انسانی دارد، لذا این تعامل مفید است و در نتیجه ایشان هم بر روش عقلی در بخشی از این علوم تاکید داشتند و برخی تحلیلهایی که وجود دارد را مورد توجه میدانستند.
مثلا در علوم شناختی که دادههای علمی میگوید این شناختها و انواع کارکردهای مختلف روانی که انسانی دارد، منوط به سیستم عصبی است، اما از حیث فلسفی اثبات میشود اینها دادههای غیرمادی است. برای نقل نیز نقش مهمی را قائل بودند. حتی در زمینههایی که دیگران ورود نکردهاند معتقد بودند که میتوانیم از این روش استفاده کنیم.
در ارتباط با تحول علوم انسانی و بازنگری علوم انسانی، آغازگری این حرکت و این تحول توسط آیتالله مصباح رقم خورد و روال و روشی هم که داشت از یک روال حساب شدهای براساس مبانی فکری و فلسفه عمیقی بود، به نحوی که افراط و تفریط نداشت، چون برخی به صورت کلی میگفتند باید این علوم انسانی را ریخت دور، اما این درست نبود و این کار اگر توسط ایشان و با آن مدیریت و آن ارادت خاص که امام به ایشان داشت نبود رقم نمیخورد و معلوم نبود وضعیت علوم انسانی به کجا برسد و دادههای علوم انسانی چطور به عنوان مطالب قطعی به افراد داده شود که اینها جای بحث دارد. مثلا کسی که تفکر پوزیتیویستی و یا تفکر مادی نسبت به انسان دارد، حداکثر بتواند دادههای خاصی که مورد توجه او است و به نحوی مقبول او است را مطالعه کند، اما نمیتواند جنبههای ماورایی انسان را مطالعه کند کما اینکه جنبههای ماورایی انسان با غیرماورایی انسان مرتبط هستند.
ایشان نقش محوری را در این رابطه داشتند و حرکتهایی که بعدا انجام شد و تا الان هم ادامه دارد بر این اساس بود، اما ما اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم باید ظرفیتها را گسترش دهیم که معمولا دولتها به نقش اساسی علوم انسانی پی نبرده بودند و همواره با مشکلاتی مواجه بودهایم و امیدواریم که مسئولین در این زمینهها بهتر از قبل وظایف خود را انجام دهند. امیدوارم که خداوند روح آیتالله مصباح را با انبیا و اولیا محشور کند و ما را قدردان این اساتید در زمان حیاتشان قرار دهد و بتوانیم از اخلاصی که داشتند بهره ببریم، تا کارها به پیش رود.
انتهای پیام