به گزارش ایکنا، نشست «اندیشمند مرزکوش در میانه سنت و زمان»، به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجتالاسلام داود فیرحی، امروز اول دیماه به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی و به صورت مجازی برگزار شد. در نوبت صبح این نشست، اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، هادی خانیکی، جامعهشناس و استاد علوم ارتباطات، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروشمحلاتی، استاد سطوح خارج فقه حوزه علمیه، حجتالاسلام رحیم نوبهار، دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، حجتالاسلام ابوالفضل شکوری، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و حجتالاسلام والمسلمین کاظم قاضیزاده، استاد سطوح خارج فقه حوزه علمیه به ایراد سخن پرداختند. در ادامه متن سخنان حجتالاسلام رحیم نوبهار را میخوانید؛
در این نشست، قدری در مورد دیدگاه استاد فیرحی در مورد نهاد قانون و منزلت و شأن قانون به مثابه یک نهاد مدرن صحبت میکنم. مرحوم استاد فیرحی تعامل فعالی با نهادهای نوپیدا و نهادهای مدرن داشت. منظور من از تعامل فعال این است که نه این نهادها را نفی میکرد و نه آنها را مضر یا احیاناً غیرمفید میدانست، همچنین از سنتها، داشتهها، فرهنگ و میراث خودش اعم از ایرانی و یا اسلامی نیز غافل نبود و یکسره مثلاً به جایگاه و منزلت قانون در غرب آنچنان که فلاسفه حقوق با نحلههای مختلف توجه داشتند، بسنده نمیکرد و روایتگر دیدگاههای آنها نبود. تعامل فعال به این معنا که راه میانهای را برگزیده بود و مفاهیمی نظیر قانون که دویست سال در مرکز ثقل مباحثات سیاسی و حقوقی جامعه بود را در پرتو ذهن ایرانی و شیعی میخواند و با منطقی که داشت، پیش میرفت که این منطق، عبارت از بهرهگیری از نشانهها و رویکردهای نشانهشناسی بود. یعنی هرکجا گوهری میدید یا دارویی پیدا میکرد، این را به میدان میآورد.
درست نیست که اسم این رویکرد را رویکرد گزینشی از فقه یا شریعت بگذاریم یا حتی نمیتوان این رویکرد را برابر با غفلت از کاستیهای فقه دانست؛ ایشان با آن روحیه مثبتنگری که داشت، میخواست ببیند چه گوهرهایی داریم و چه نشانهها و مفاهیمی در سنت ما هست که میتوانیم از آنها الهام بگیریم و گامی به جلو برداریم؟ نهتنها در کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر»، بلکه نوع آثار دکتر فیرحی را که مطالعه میکنیم، میبینیم که قانون در دستگاه اندیشگی ایشان وزن مهمی دارد، تا جایی که در مقدمه کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» که امیدوارم مجموعه دیگر این کتاب نیز چاپ شود، میگوید کلمه قانون مهمترین واژه در ایران معاصر است. این یک کلمه، قریب به دویست سال است که محور مناقشه قرار گرفته و دو قرن است که اندیشه و عمل جامعه را در کمند خود دارد.
لذا اول باید مسئله وزن قانون در اندیشه دکتر فیرحی را مطرح کنم که از حوصلهها و بردباریهایی که مرحوم فیرحی در کتب خود نشان دادهاند، اهمیت قانون در دستگاه فکری ایشان روشن میشود. در یک جمعبندی کلی، رویکرد مرحوم فیرحی این بود که تمایل نداشت این دوگانه شرع و قانون را پُررنگ کند. ایشان نمیخواهد از یک قرائت سکولار از قانون دفاع کند، بلکه میخواست این دوگانه را برطرف کند و نهاد قانون را همپای جامعه ما بیاورد. ایشان با تحلیل ژرف و عمیقی که در این موضوع داشت، کاملاً به تفاوت فقه و قانون توجه میکرد و این بسیار مهم است. چیزی که هنوز در جامعه ما برای کسانی که تصمیمهای آنها بر سرنوشت مردم آثار مهمی دارد، مهم نیست و انسان احساس میکند آن تمایز شناخته شده نیست.
قانون یک ماهیت قراردادی دارد و یک قرارداد میان جامعه و دولت است، در حالی که ماهیت یک آموزه فقهی میتواند یک رأی فقهی فقیه و استنباط شخصی او باشد. ویژگی قانون در دنیای مدرن، صراحت و شفافیت است، اما در آرای فقهی، گاه انبوهی از ابهامها وجود دارد و با کمال تأسف در قانونگذاریهای پس از انقلاب موارد زیادی را داریم که در فقه مطلب به مراتب روشنتر، مفصلتر و مبینتر از امر مجملی است که قانونگذار ما با اقتباس ناقص از شرع آورده است. قانون مبتنی بر مسائل دنیوی است و البته من نمیگویم قانون نباید مشمول اخلاق باشد، رسالت شرع و شریعت پرورش انسان خوب است، اما رسالت قانون، تضمین رفتار خوب است.
محور و ضمانت اجرای احکام فقهی باور مومنان است، اما اعتبار قانون به رضایت مردم است. این تمایز را دکتر فیرحی میدانست و نشان میداد که پیشینیان ما و حتی پیش از مشروطه و آغاز مشروطه، به این تمایز توجه داشتند. ایشان مفهوم قانون را به ویژه در این کتاب از دو جهت مطالعه کرد؛ یکی خود قانون به مثابه یک پدیده اجتماعی و دیگر قانون به مثابه مقولهای که محل التقای فرد، جامعه و حاکمیت است. مطالعه قانون میتواند آن سه حوزه را به ما بشناساند و به تعبیری فرمودند اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم، باید با این مفهوم قانون آشنا باشیم تا بتوانیم خود ایرانیمان را بشناسیم.
نکته مهم دیگر اینکه در سنت جاری اصول فقهی ما، دلالت و گونههای دلالت مهم است و ستودنی است که آقای فیرحی به دنبال این بود که از هر نشانه و قرینهای، اگر دلالتی به خیر است، آن را در سنت ما بیاورند و بر این سنت یکسره چشم نبندد که در ابتدای بحث نیز روی آن تأکیداتی صورت گرفت.
انتهای پیام