به گزارش خبرنگار ایکنا، هفتمین نشست هماندیشی با موضوع «دشوارههای روششناختی فهم متن با تأکید بر پژوهشهای میانرشتهای قرآن» عصر امروز سهشنبه 4 آذرماه 99 با ارائه حامد علیاکبرزاده، سرپرست سازمان انتشارات جهاددانشگاهی، به همت مرکز مطالعات میانرشتهای سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد که متن سخنان علیاکبرزاده را در ادامه میخوانید:
واقعیت این است که بنده از سال ۸۹ درگیر بحث روششناسی شدم و از پنج سال قبل درگیری بنده بیشتر شد، چراکه احساس میکنم یکی از مشکلات ما در زمینه علوم انسانی بحث روششناسی است. برخی از روشهای غیربومی در سنت فکری غرب وجود دارد که با دلیل عدم وجود روش بومی وارد جهان اسلام شدهاند. حال سوال این است که آیا میتوانیم روش بومی مختص اسلام و به طور اخص شیعه و ایران داشته باشیم یا خیر؟ تجربه تاریخی نشان میدهد که چنین چیزی ممکن است؛ همانگونه که تحلیل گفتمان فرانسوی یا آمریکایی داریم.
در این جلسه بنا داریم تفاوت روش تحقیق با روششناسی و همچنین نسبت پژوهشهای میان رشتهای با روش تحقیق را مورد بررسی قرار دهیم. واقعیت این است که روش تحقیق به معنای روشی است که در پژوهشها به کار میبریم و روششناسی به مبانی فلسفی تحقیق مربوط است. گاهی نیز منظور ما از روش، نوع استدلال است که ممکن است استقرایی یا قیاسی باشد.
گاهی منظور از روش، فنون گردآوری است که به صورت پرسشنامه، مصاحبه یا روش کتابخانهای است. گاهی منظور، روش تحلیل است که دو روش تحلیل کلاسیک و آماری دارد. گاهی اوقات نیز منظور از روش، سطح تحلیل است. گاهی نیز منظور ما از روش، نوع نگاه به موضوع است که این بخش به مباحث فلسفی پیوند عمیقی میخورد.
هرکدام از این موارد با مصادیق آن را اگر بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که هیچکدام بومی نیستند، بلکه همگی ریشه در اندیشهای خارج از سنت فکری ما دارند و حتی قیاس و استقرا نیز ریشه در سنت فکری غرب دارند. از سوی دیگر حتی رویکردهای ما هم همانند ساختارگرایی، پدیدارشناسی، تحلیل گفتمان و ... نیز غربی هستند.
فقط میتوان گفت که فقه بومی است، اما نمیتوانیم آن را در پژوهشهای میان رشتهای به کار بگیریم، چراکه در پژوهشهای میانرشتهای قصد استخراج احکام فقهی را نداریم. نکته دیگر این است که اگر بخواهیم روش بومی درست کنیم، نتیجهای نمیگیریم، چراکه فلسفه ما بعد از ملاصدرا متوقف شده و تهیه روش بومی نیز نیازمند حدود پنجاه سال مجادله علمی براساس مبانی فلسفی است، پس به ناچار باید از روشهای موجود استفاده کنیم.
مزیت استفاده از روشهای موجود این است که اگر خطایی با استفاده از روشهای غیربومی در بررسی متن قرآن داشته باشیم، میتوانیم آن را به انسان ربط دهیم، چراکه «روش» یک امر انسانی است. حتما باید کسانی را داشته باشید که از ابزار فقه در تحلیل متن قرآن با توجه به نگرشهای سنتی کمک کنند. در واقع کار پژوهشکده مطالعات میانرشتهای قرآن کریم این نیست که جامعهشناسی را از منظر قرآن مورد بررسی قرار دهد، بلکه باید روشها را روی بررسی موضوعات قرآنی همانند زن در قرآن پیاده کند. این روش چون وحی منزل نیست، میتواند معصومیت قرآن را نیز حفظ کند، چراکه اگر هم مشکلی در بررسیها به وجود آمد، میتوانیم به عامل انسانی و مشکل روشی ارتباط دهیم.
درباره اینکه چه انتظاری از قرآن یا به طور کلی از دین داریم، باید گفت در این زمینه اختلاف نظر است. برخی گفتهاند همه چیز در قرآن است که باید استخراج شود، اما برخی همانند مرحوم علامه طباطبایی نیز میگویند قرآن کریم کتاب هدایت است و به امور ایمانی بشر میپردازد و بنده هم معتقدم این نظر درستتر است.
اگر کسی میخواهد از قرآن، جامعهشناسی و روانشناسی قرآنی استخراج کند، ابتدا باید برخی از مبانی فلسفی و کلامی را حل کند تا انتظارات ما از قرآن مشخص شود، سپس باید روش متناسب با آن براساس مرارتهای پژوهشی ایجاد کند. کسانی هم که معتقدند قرآن میتواند علوم دیگری را غیر از آن چیزی که نصوص قرآنی میگویند، در اختیار ما قرار دهد، باید این علوم را به خوبی برای ما تبیین کنند.
اگر بخواهیم جامعهشناسی را به قرآن ربط دهیم، گام اول آن روش است که البته در اینجا یک تناقص پدید میآید که منظور از جامعهشناسی قرآنی چیست؟ چراکه جامعهشناسی یک رشته خاص تحصیلی است، مگر اینکه بگوئیم که قصد داریم مباحثی که قرآن در زمینه جامعه داشته است را گردآوری کنیم. در این زمینه هم باید اول مشخص کنیم که چگونه قرار است متن را بفهمیم، مثلاً آیا به شکل هرمنوتیک و زمینهگرایی یا تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی متون قرآنی خواهیم پرداخت. یکی از کسانیکه چنین روشی را در پیش گرفته بود، مرحوم دکتر داود فیرحی بود. معتقدم تألیف روشمند در حوزه کارهای میان رشتهای همانند کارهای مرحوم دکتر فیرحی از جمله قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام سراغ نداریم.
اگر میخواهیم از قرآن علمی را بیرون بکشیم، باید سعی کنیم رویکردهای بشری درباره علوم مختلف را استخراج کرده و بر اساس آنها سراغ متن برویم. البته هر کدام از این روش ها احتمال خطا دارند و ممکن است کسانی دیگر آن روش را رد کنند.
توصیه دیگر بنده به شما این است که بهتر است در گروه کاری خودتان کسانی را داشته باشید که در رشتههای غیر از علوم قرآن و حدیث همانند اقتصادی، جامعهشناسی یا روانشناسی تحصیل کرده باشند و اصل کار در گروه شما بر عهده آنان است.
انتهای پیام