به گزارش ایکنا، مراسم بزرگداشت هفتمین روز ارتحال مرحوم داود فیرحی، شامگاه پنجشنبه، 29 آبانماه، با حضور تعدادی از اساتید حوزه از جمله حجج اسلام خسروپناه، لکزایی، الویری، بهروزی لک، مرتضی جوادی آملی، ایزدهی و با حضور خانواده آن مرحوم به صورت مجازی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در سخنانی ضمن تسلیت به خانواده آن مرحوم با اشاره به لوازم کسب معرفت صحیح و اجتهاد متقن، گفت: اولین لازمه این است که در تحقیقات دینی برای منبع وحی نباید شریک قائل شویم؛ این عنصر اصلی و اساسی است که محقق باور کند آنچه از ناحیه خدا رسیده منبع اصلی معرفت است.
وی افزود: عنصر دومی که در فهم یک مسئله دینی نقش اصلی دارد، سراجی است که میخواهد صراط را روشن کند، وحی صراط است و در آن از عقلانیت نمیتوانیم سخن بگوییم، اینجا جای عقل ولو عقل انسان کاملی مانند پیامبر(ص) هم نیست، ولی در سراج یعنی نقل و عقل که وحی را واکاوی میکنند جای حضور بشر و خردورزی و همفکری و مشورتهای لازم است.
مدیر بنیاد بینالمللی وحیانی اسراء اضافه کرد: ویژگی دیگر لازم برای فقیه و مجتهد چه در فقه اکبر، فقه اوسط و فقه اصغر این است که باید به حمل شایع مجتهد و فقیه باشد، نه اینکه فقط به حمل اولی مدرس فقه و حکمت باشد؛ باید این متن را اصل قرار داده و سلایق و علائق را در آن دخالت ندهد.
وی با بیان اینکه یکی از ضعفهای نظام معرفتی ما این است که افراد در فهم مسائل با روحیات و جریانات مختلف سراغ معرفت میروند و طبعاً معرفت اصیل حاصل نمیشود، تصریح کرد: امر دیگر لازم برای اجتهاد متقن، عنصر اجتهاد است؛ تلاش مرحوم فیرحی در این زمینه تلاش مشکوری است؛ زیرا امروز توجه به مبادی اجتهاد بسیار ضعیف شده است، وقتی به کتب بزرگان هم عصر خودمان مراجعه میکنید، در مبادی اجتهاد فقط از علم اصول و بعضاً از صرف و نحو سخن گفته میشود و تفسیر، منطق و کلام را در این عرصه ناکارآمد میدانند.
استاد حوزه اظهار کرد: این رویکرد نمیتواند معرفت اصیل و شایسته برای ما به ارمغان بیاورد؛ اگر قرآن، مسائل تاریخی و ... نتوانند در معرفت ما نقش داشته باشد، معرفت دقیق حاصل نمیشود؛ مرحوم فیرحی در این عرصه تلاش زیادی داشتند، ولی تأکید میکنم که اجتهاد بسیار ضعیف شده و مبادی و شرایط اجتهاد غیر از تهذیب، طهارت روح و نفس که لازم است، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
جوادی آملی بیان کرد: به تعبیر آیتالله جوادی آملی، امروزه اگر کسی از اول تا آخر فقه و اصول را بدون قرآن به هدف برساند، اصولی و فقیه خواهد بود، ولی آیا کلیاتی که در حوزه معرفت به آن نیاز داریم بدون قرآن شدنی است؟ قطعاً بدون قرآن معرفت اصیلی حاصل نخواهد شد. مجتهد باید تفسیر به خصوص المیزان و تسنیم، منطق، تاریخ، علم کلام و سایر علوم را مورد توجه قرار دهد.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، در سخنانی با تسلیت ارتحال آقای فیرحی با اشاره به کتاب فقه و سیاست در ایران معاصر، گفت: نکته درسآموز و مفید در کتاب ایشان توجه به بحث حکمرانی است؛ امروزه در دنیایی هستیم که از یک طرف مدرنیته با ایدئولوژیهای مختلف بروز کرده و از طرف دیگر با میراث غنی مخصوصاً فقه سیاسی مواجهیم؛ مدل حمکرانی ما که هم میراث فقهی و هم پاسخگویی به مسائل زمانه را داشته باشیم چیست؟ این دغدغه مرحوم فیرحی بود.
وی با بیان اینکه رسیدن انسان در پژوهش به مسئله کلیدی مهم است، اضافه کرد: مرحوم فیرحی کتاب فقه و حکمرانی حزبی را نوشت و در آن تلاش کرد تا بگوید حکمرانی حزبی میتواند پاسخگوی مسائل امروز باشد؛ صرف نظر از اینکه حزب، مسئله امروز کشور است یا خیر، من موافقم که در کشور از فقدان حکمرانی رنج میبریم؛ سندنویسیها در شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام میشود، ولی تقنین در راستای سیاستگذاریها نیستند.
خسروپناه تأکید کرد: همان طور که آقای فیرحی تأکید دارند، مسئله کلیدی در نظام ما حکمرانی است، ولی اینکه آیا حزب مسائل را حل میکند جای تأمل دارد؛ نه اینکه اسلام مخالف حزب است، بلکه اصولاً کشور ما به لحاظ فرهنگی کشور حزبی نیست. ضمن اینکه حزبی را که ایشان تلقی کرده است، همان تلقی حزب مدرن در غرب است. مرحوم فیرحی تلاش کردند تا به فقهیسازی حزب در دنیای مدرن بپردازند.
این استاد حوزه علمیه در پایان تصریح کرد: ما باید آثار ایشان را با منطق و انصاف بخوانیم و نقد کنیم؛ ایشان شخصیت متفکر، شیعه اهل بیت(ع) و در ولایت امیرمؤمنان(ع) و اهل بکاء بر خاندان پیامبر(ص) بود.
حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا بهروزیلک، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، هم در سخنانی ضمن تسلیت به خانواده آن مرحوم بیان کرد: بنده 25 سال در خدمت ایشان بودم، اخلاق علمی مرحوم فیرحی زبانزد بود که کمتر این شیوه دیده میشود؛ صبر، بردباری و احترامگذاری به دیگران در سیره وی درسآموز بود. ویژگی دیگر ایشان رویکرد انتقادی بود؛ وی تأمل خوبی در مورد تحولات مدرنیته و پس از آن داشت و به راحتی هر چیزی را در غرب به عنوان حقیقت نمیپذیرفت.
وی با طرح دو پرسش که مرز انتقاد و پذیرش حقیقت چیست و آیا با توجه به باور و اعتقادات ما مرزی وجود دارد یا باید به هر چیزی منتقدانه بنگریم، اضافه کرد: حقیقت در دسترس است، ولو اینکه شبهاتی در مسیر مطرح باشد؛ من در طول سالها رفاقت با مرحوم فیرحی، چنین پرسشهایی را از وی داشتم و نقدهایی هم بر مطالب وی بیان میکردم.
بهروزی لک با بیان اینکه تمرکز مطالعات ایشان بر روی مکتب فقه سیاسی بود، اظهار کرد: در دوره معاصر مکتب فقهی نائینی مورد توجه جدی او بود، به آرای فقهی شهیدبهشتی هم توجه داشت، ولی این سؤال وجود دارد که آیا مباحث آنها برای حل مسائل امروز کفایت میکند؟ نائینی دفع افسد به فاسد را مبنای مباحث خود قرار میدهد؛ زیرا از الگوی همراهی مردم با رهبر فقیه و پیرو اهل بیت(ع) نومید بود.
استاد اندیشه سیاسی حوزه و دانشگاه اضافه کرد: اما امام خمینی اسیر مدرنیته غربی نبود، بلکه مدرنیته را بر مبنای فقه جواهری تأسیس کرد؛ جمهوریت را در کنار ولایت فقیه نشاند، لذا باید از نائینی گذر کرده و به فقه جواهری دلبستگی بیشتری داشته باشیم. بنده نقدی که به مرحوم فیرحی داشتم از این ناحیه بود و در دوره حیاتشان هم با ایشان مطرح کردم.
وی افزود: از طرف دیگر ما معتقدیم که انسان عصر انتظار در انتظار جامعه موعود است و در جامعه موعود حکومت با رهبری شایسته ممکن است و ما هم در عصر غیبت باید از آن الگو بگیریم. بعد از وفات ایشان گاهی نقدهای غیرمنصفانه و گاهی طرفداریهای یکجانبه صورت گرفت، ولی معتقدم همان طور که سیره فیرحی نقادانه بود، افکار وی را هم میتوان نقد کرد و البته باید برخورد منصفانه باشد، همان طور که خود او این اعتدال رفتاری و اخلاقی را داشت.
همچنین حجتالاسلام محسن الویری در سخنانی در این برنامه بیان کرد: تجربه پیروزی انقلاب یکی از تجارب جمع کردن بین سنت و مدرنیته است؛ اکنون این پرسش مطرح است که آیا حوزه نماد سنت ماست؟ نماد مخزن حکمت یا نهاد متولی دین و یا نظام آموزشی ویژه است؟ در مورد فیرحی چیزی که به روشنی قابل درک است، این است که او نماد یکی از تجربههای ذیل تجربههای پیروزی انقلاب اسلامی است؛ یعنی ما نیازمند بازخوانی تجربههای ذیل انقلاب هستیم که در ذیل رابطه سنت و مدرنیسم قابل بحث است.
وی افزود: فیرحی ضمن پایبندی در بالاترین حد ممکن به سنت حوزوی و برهانطلبی و علمخواهی، روحیه دنیاگریزی و باور به ماوراء را در حد زیادی داشت و باورمند به معاد بود؛ دغدغه مردم و نظام اسلامی را داشت، ایشان در بالاترین حد به این ارزشها پایبند بودند. در عین حال طوری به مدرنیته نگاه کرد که بلافاصله بعد از وفاتشان پرونده نقد ایشان باز شد؛ برخی نسبت به اندیشههای او نگران بودند تا مبادا به نام حوزه ثبت شود و فاصله خود را با ایشان نشان دادند و برخی برعکس؛ این مسئله نشاندهنده میزان دقت وی در ورود به عالم جدید است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: بیتردید ویژگی اصلی او نحوه مواجهه با اندیشههای نوین سیاسی بود، او پیش از آن که بفهمد به نقد نپرداخت؛ وی نشان داد تا پیش از فهم اندیشههای نو نباید زبان به نقد آن بگشاییم.
شفیعی تصریح کرد: ایشان دنبال طراحی فقه سیاسیای بود که بیشترین پرسشهای بیرون از دانش را بتواند پاسخ دهد و به نظر بنده ایشان معتقد بود اجتهاد باید صرفاً از تکیه کردن بر فهم فراتر رفته و به زمینههای بیرونی، تاریخ گذشته و حال و عقلانی بیشتر توجه داشته باشد.
انتهای پیام